چرا زنان افسرده ترند؟

افسردگی بطور معمول بیشتر نصیب زنان می شود تا مردان. نبود رفتارهای درست در خانواده، کمبود موجبات شادی برای زنان در جامعه، خشونت در محیط های اجتماعی و … از عوامل این افسردگی است. متخصصان در این زمینه حرف هایی دارند.

6

سرویس اجتماعی به دخت/

دكتر محسن نقوي، اپيدميولوژيست با اشاره به این که بیماری هایی که زنان در کشور با ابتلا به آن می میرند، متفاوت از مردان است به طوری که ایست قلبی اولین عامل مرگ و میر و بعد از آن بیماری افسردگی مهمترین بیماری است که زنان به آن مبتلا می شوند.

در سن 30 تا40

به اعتقاد نقوي باري كه بيماري افسردگي به زنان جامعه وارد مي كند بسيار سنگين تر از فاجعه زلزله ای مانند بم است.
وی بيماري هاي مردان و زنان در سن 30 تا 44 سالگي را با يكديگر مقايسه مي كند: در اين سن حادثه ترافيكي موجب از دست رفتن عمر مردان است در حالي كه در همين سن افسردگي براي زنان درجه نخست را دارد.

ریشه های افسردگی در کودکی

در این بین علل چند برابری بودن میزان افسردگی در میان زنان ایرانی در مقایسه با دنیا قابل تأمل است.

دکتر کاظم قجاوند، استاد دانشگاه در این باره می گوید: در ايران به دليل اينكه اكثر زنان در منزل بوده و كمتر در اجتماع هستند، درصد ابتلاي آنها به افسردگي دو برابر مردان است.

وی اظهار می کند: افسردگي، اختلال باليني و روان شناختي است كه به دلايل ژنتيكي و محيطي، در برخي از افراد به عنوان اختلال باليني خود را نشان مي دهد. فرد در هنگام بروز اين بيماري علاقه و انگيزه خود در امور مختلف را از دست مي دهد و تمايلي به ادامه كار و زندگي نخواهد داشت؛ همچنين در روابط زناشويي خود مشكلاتي را پيدا مي كند.

اين استاد دانشگاه می گوید: افسردگي تاثير زيادي در اشتهاي فرد دارد به گونه اي كه فرد پرخوري مي كند يا ميلي به خوردن غذا ندارد؛ همچنين در اين بيماري فرد انگيزه اي براي برقراري ارتباط با ديگران ندارد و به انزوا و تنهايي دچار مي شود.

قجاوند در خصوص علت هاي روان شناسي كه براي بروز اين بيماري وجود دارد، اظهار داشت: اگر كودك در محيطي قرار گيرد كه تعريف و تمجيد لازم را دريافت نكند و مدام تحقير و سرزنش شود، امكان بروز افسردگي در بزرگسالي براي كودك وجود خواهد داشت.

وي می گوید: اگر فرد در محيطي باشد كه در آن پدر و مادر دچار افسردگي باشند، احتمال آموختن اين عمل توسط فرزند وجود دارد.

تاثیر زندگی زناشویی

تحقيقي که به طور مجزا در تهران انجام شده، بيانگر اين مطلب است که بالاترين اختلال روان‌پزشکي مربوط به اختلالات خلقي است و از بين 5/21 درصدي که به اختلال روان‌پزشکي مبتلا هستند، نزديک به 9 درصد آنها افسردگي دارند و اين آمارها نگاه ويژه‌اي را به بحث سلامت روان زنان به عنوان يکي از اولويت‌هاي ضروري جامعه ما مي‌طلبد.

سهیلا امیدنیا، کارشناس مسئول دفتر سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت با اشاره به تحقیقی که در شهر تهران انجام شده است می گوید: بر اساس این تحقیق زنان بیش از سایر گروهها در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند. عواملی چون بیکاری، خانه ‌داری، بازنشستگی، زندگی ناموفق، سطح تحصیلات پایین و محل سکونت از عوامل مهم شیوع افسردگی در میان خانمهای این کلانشهر است.

به گفته کارشناس دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، یکی از مهمترین ریسک فاکتورها که در زنان ایجاد استرس می‌کند، نقش های گوناگونی است که زنان در خانه و محیط کار ایفا می‌کنند. در واقع گروههای سنی 20 تا 50 سال بیشترین گروههای سنی هستند که در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.

مطالعات جهانی نشان می‌دهد معمولا همسرانی که زندگی زناشویی خوبی ندارند، در واقع بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.

دکتر عليرضا شريفي يزدي، جامعه شناس خانواده در اين باره مي گويد: افسردگی جزو اختلالات طيفي است. يعني بخش وسيعي از زنان ايراني دچار افسردگي خفيف و بخشي مبتلا به افسردگي مزمن هستند. همين نکته در واقع تفاوت بين بيماري و اختلال را مي رساند. در اختلال زندگي فرد تحت تاثير قرار مي گيرد اما وي مي تواند وظايف متعارف و روزمره را انجام دهد اما زندگي کسي که دچار افسردگي شديد شده است، کاملا مختل مي شود. در واقع افسردگي به نحوي بر او چيره مي شود که عملا امکان انجام وظايف روزانه اش را ندارد.

عضو پژوهشگاه تعليم و تربيت ادامه مي دهد: چرايي بالا بودن افسردگي در زنان به اين دليل است که عوامل تاثيرگذار در بروز افسردگي در زنان بيشتر است. از طرف ديگر هنوز در بسياري از خانواده ها، زن جايگاهي ندارد و حتي نسبت به پسر بزرگ تر، در مديريت و امور خانواده نقش کم رنگ تري دارد. روزمرگي، بار مسئوليت زياد، تحمل رفتارهاي همسر، فرزندان و اطرافيان، سنگ صبور بودن براي ديگران بدون اين که کسي پاي حرف هاي او بنشيند، همگي باعث مي شود زمينه هاي بروز افسردگي در زنان فراهم شود.

زندگی شهری

وی می افزاید: در طبقه متوسط شهرنشين که اکنون بيشتر دختران و زنان اين طبقه تحصيل کرده هستند. موانع اجتماعي و فرهنگي موجود در بازار کار، تبعيض هاي فراوان و برخورد نامناسب با نيروي کار، نبود زمينه لازم براي به کارگيري مهارت هاي آنان در جامعه، باعث سرخوردگي، نااميدي، دلسردي و ياس آن ها مي شود و در نهايت به افسردگي مي انجامد.

به گفته امان ا… قرايي مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه ، دسته اي ديگر از زنان طبقه متوسط هم که بايد دوشادوش مرد براي تامين مايحتاج زندگي تلاش کنند و فشار اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، روحي و رواني شوهر و فرزندان را در جامعه تحمل کنند، دچار افسردگي خفيف يا شديد مي شوند. چون زن حساس تر و عاطفي تر است، بيشتر در معرض افسردگي قرار دارد. دسته اي ديگر از زنان هم که متعلق به طبقه مرفه هستند خواسته ها، نيازها و توقع هايي دارند که گاه برآورده نمي شود و روياهايي دارند که نرسيدن به آن ها باعث افسردگي در آنان مي شود.

به اعتقاد وی نمي توان از گروه دختران مجرد که با افزايش سن و کم شدن شانس ازدواج دچار افسردگي هستند نيز گذشت. آسيب شناسي و روان شناسي اين طيف بحث بسيار گسترده اي را مي طلبد.

احمد جليلي، رئيس انجمن روان پزشکان ايران نیز معتقد است: علاوه بر مسائل بيولوژيک و شرايط محيطي، نابساماني هاي اجتماعي و قانوني در بالا بودن آمار ابتلای زنان به افسردگی بسيار مؤثر است. وضعيت بهداشت رواني با مشکلات اقتصادي و اجتماعي نيز ارتباط تنگاتنگ دارد که ظاهرا به چشم نمي آيد.

تکالیف قانونی زنان

دکتر مصطفی تبریزی ، استاد مشاوره و روان درمانی در دانشگاه علامه طباطبایی اظهار می کند:اصولا افسردگی در ایران بالاتر از نرم جهانی است و در این بین در بین زنان در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است.

به گفته وی همچنین قوانین وضع شده در زمینه تکالیف قانونی در حوزه های مختلف برای زنان بسیار بیشتر و سخت تر از مردان بوده و در مقابل حقوق آنها بسیار اندک است.

دکتر تبریزی خاطر نشان می کند : یکی دیگر از عوامل زمینه ساز شیوع افسردگی در میان زنان ، ویژگی وجودی آنهاست چنانچه سلول های مغزی مربوط به ادراک احساسات در زنان به مراتب حساس تر از مردان است و به دلیل توجه بیشتر به جزییات ، زودرنج تر هستند.

وی یکی از دلایل بالا بودن افسردگی میان زنان را ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه می داند و معتقد است که ساختار فرهنگی ما به گونه ای است که محدودیت و بایدها و نبایدهای بیشتری را برای زنان قایل است .

به گزارش خبرنگار ما یک خانم میانسال، مهندس کامپیوتر که مدتی است داروی ضد افسردگی مصرف می‌کند، علت افسردگی خود را سرخوردگی از زندگی می داند و می گوید: تصورم از زندگی خیلی دور از ذهن نبود، بلکه یک شرایط مناسب بود. وقتی شخصا به عنوان یک زن تحصیلکرده نتوانستم به آنچه که برای خودم ترسیم کرده بودم و انتظارش را داشتم، برسم، دچار چالش روحی شدم و نتیجه‌اش ابتلا به افسردگی شد.

لیلا ، زنی حدودا 40 ساله که از زمان ابتلا به بیماری ام.اس دچار افسردگی است، علت افسردگی خود را ضعف ناشی از بیماری، مشکلات تهیه دارو و مخارج زیاد آن و احساس سرافکندگی در نزد شوهر و خانواده شوهر اعلام می‌کند.

مریلا، مهندس عمران هم مدتی است به افسردگی مبتلا شده است. او علت افسردگی خود را متناسب نبودن محیط اجتماعی با افکار، سلیقه‌ها و باورهای شخصی‌اش می‌داند و می‌گوید در محیط کار انتظاراتی وجود داشت که با اعتقادات من همخوانی نداشت و همین باعث می‌شد مورد تحقیر قرارگیرم.

دکتر ساجدی، روانشناس وابستگی زنان به امور مادی و تجملات را عامل دیگری در افسردگی آنان می داند و می گوید: زنانی که نمی‌توانند توانایی‌های خود را به فعلیت درآورند یا به خواسته‌های خود دست پیدا کنند، دچار افسردگی می‌شوند.

این استاد دانشگاه همچنین در برخی استان‌های مرزی، رفتارهای بد خانواده و برخوردهای سنتی را باعث بروز افسردگی می داند و اظهار می کند: از این رو است که بیشترین درصد افسردگی در استان‌های مرزی دیده می‌شود.

 

نقش نهادهای آموزشی و رسانه‌ها

دکتر امان ا… قرایی‌مقدم، مدرس دانشگاه نیز دراین باره می گوید: درچنین مناطقی زن باید با حداقل درآمد شوهر، مدیریت خانه را به نحو احسن انجام دهد و هرگونه رفتاری را از سوی شوهر یا فرزندان و اطرافیان تحمل کند.

وی معتقد است: باید نقش واقعی زنان در جامعه از سوی نهادهای آموزشی و رسانه‌ها تبیین شود تا زنان به جایگاه واقعی خود دست یابند.

دکتر نور بالا، روانپزشک نیز در خصوص نحوه پیشگیری از بیماری افسردگی اظهار می کند: بايد گفت همه ما در زندگي با شرايط ناگواري روبه‌رو مي‌شويم که غيرقابل انکار است اما نبايد اجازه بدهيم اين شرايط ادامه پيدا کنند و بايد به دنبال بهتر کردن اوضاع باشيم. در اين مواقع، کمک گرفتن از مشاور و يا حتي يکي از دوستان و آشنايان آگاه به موضوع بسيار مفيد است.

وی با بیان این که درمان افسردگي در خانم‌ها بنا به ميزان بيماري تا حدودي متفاوت است می گوید: بسياري از بيماران با جلسات مشاوره بهبود مي‌يابند اما دسته‌اي از بيماران بايد در کنار اين مشاوره‌ها، از داورهاي ضد افسردگي تحت نظر پزشک معالج خود کمک بگيرند. 60 تا 70 درصد بيماران با درمان بهبود کامل به دست مي‌آورند اما عود درمان نيز داريم و گاهي بعضي از بيماران بايد درمان دارويي را طولاني مدت، ادامه دهند.

به گفته وی اطرافيان بيمار نيز در اين ميان بي‌تاثير نيستند زيرا هم دردي با فرد افسرده، باور اين بيماري و برداشتن نگاه منفي نسبت به افسردگي در بهبود فرد مؤثر است. نمي‌توان گفت فردي که اراده ضعيفي دارد و يا در زندگي مرتکب گناه بزرگي شده است،‌ دچار افسردگي مي‌شود. انجام ورزش‌هاي هوازي و مشورت با ديگران نيز چه در پيشگيري از افسردگي و چه در درمان، امر مهمي تلقي مي‌شود

همچنین طبق تحقيقاتی که توسط سیده فاطمه جلالی نیا در خصوص تأثیر تمرینات ورزشی بر افسردگی زنان چاق انجام شده است، نشان داده است که انجام تمريناتورزشی راهی برای کاهش افسردگی استبه اين ترتيب وارد کردن برنامه ورزشی به برنامه روزانه جامعه زنان ايرانی مورد تأکيد قرار می‌گيرد. سازمان‌های مرتبط با سلامت ضروری است به عنوان بخشی از برنامه‌های بهداشت روانی جامعه و پيشگيری از عوارض ناشی از افسردگی بر ارتباط بين روش زندگی و بهداشت روانی پرداخته و آن را مورد تأکيد قرار دهند.
دکتر سیما فردوسی ، روانشناس نیز از جمله راهکارهای کاهش افسردگی در جامعه و در بین زنان را متعادل کردن عوامل گوناگونی می داند که افسردگی را در زنان تشدید می‌کند. ازاین رو معتقد است : برنامه‌های تلویزیون، رادیو،کتاب‌های درسی همه باید به سمتی بروند که زن در جایگاه اصلی‌اش به جامعه معرفی شود.

دکتر ابوالفضل ساجدی، روانشناس و استاد دانشگاه نیز بی‌اعتنایی به ارزش‌های اخلاقی در خانواده را در افزایش ابتلای زنان به افسردگی مؤثر می داند و می گوید: در محیط خانواده اگر آرامش، صمیمیت و تفاهم بیشتری بین زن و مرد باشد و به ارزش‌های اخلاقی بی‌اعتنایی نشود، میزان ابتلا به افسردگی کاهش می یابد.

ازدواج درمان است؟

براتی در رابطه با خود درمانی‌هایی كه در رابطه با افسردگی می‌شود معتقد است:
خیلی از افرادی كه مشكل بیماری روانی پیدا می‌كنند كسانی هستند كه به آنها پیشنهاد می‌كنند ازدواج كنند تا خوب شوند در حالی كه ازدواج ممكن است برای این افراد باعث استرس شود و فشاری روانی به دنبال داشته باشد و باری بر مشكلات آنها بیفزاید و آنها را نه تنها خوب نمی‌كند بلكه مشكل آنها را حادتر و بیمارتر می‌كند. خانواده‌ها باید به این نكته توجه داشته باشند كه ازدواج درمان بیماری‌ها نیست و گاهی می‌تواند مشكل ساز باشد.

براتی مراجعه نكردن به متخصصان روانشناس و سایر كارشناسان این حوزه را از دیگر خود درمانی‌ها برشمرده و می‌گوید: مراجعه به رمال هم بخشی از خود درمانی است و انكار مشكل و خدمات نگرفتن نوعی خودفریبی برای فرد به حساب می‌آید.

در این زمینه دکتراحمدعلي نوربالا، روان‌پزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران نیز بیان می کند: بايد توجه داشت که افسردگي يک بيماري تلقيني نيست که به خودي خود درمان شود و اهميت آن اگر بيشتر از نارسايي قلبي نباشد، کمتر هم نيست. ازدواج مرحله بسيار حساسي از زندگي است که فرد بايد با شرايط کاملا طبيعي به آن فکر کند. حال اين سوال مطرح است که چگونه فردي که از نظر جسمي و روحي در شرايط مطلوبي قرار ندارد، مي‌تواند بار مسووليت يک زندگي را برعهده بگيرد؟

وی می افزاید: يک خانم افسرده نه تنها ازدواج موفقي نخواهد داشت بلکه تاثيري منفي روي همسر خود مي‌گذارد و اين ازدواج به هيچ عنوان موجب ايجاد نشاط و بهبود دايم او نخواهد شد و خانواده‌ها بايد به اين موضوع توجه کنند. هر فرد افسرده‌اي بايد درمان شود و پس از بازگشت به شرايط مطلوب در هر زمينه‌اي تصميم‌گيري کند.

 

افسردگي نوعي بيماري مزمن و اختلال عاطفي است که بايد نسبت به آن ديد صحيحي داشت. تغيير تفکر مردان نسبت به خانم‌ها، بالا بردن اعتماد به نفس در زنان، تجديدنظر در روش‌هاي فرزندپروري، کاهش ساعات کار زنان شاغل بدون کاهش دستمزد، بازنشستگي زودهنگام، در نظر گرفتن امکانات ورزشي و تفريحي براي بانوان و اطلاع‌رساني درست و فرهنگ‌سازي درباره افسردگي خانم‌ها، از جمله راه‌هايي است که به وسيله آنها مي‌توان با اين بيماري مقابله کرد.

فراموش نکنيم اگر جامعه‌اي خانم‌هاي افسرده داشته باشد، جامعه سالمي نيست و بايد به دنبال ‌آن در انتظار مشکلات بسياري بود. پيشگيري و درمان افسردگي را جدي بگيريم و فراموش نکنيم که آينده آن چيزي است که ما به ‌آن مي‌انديشيم.

 

/انتهای متن/

نمایش نظرات (6)