پایان ریحانه

بنر جشنواره را که سر خیابان احمد قصیر می بینیم، مطمئن میشویم آدرس را درست آمده ایم. قدم بعدی، پیدا کردن سالن برگزاری مراسم توی دانشکده است که سخت تر از اولی پیدا میشود. هنوز 20 دقیقه ای تا شروع مراسم باقی مانده و سالن تقریبا خالی است.

2

سرویس خبر به دخت/

روی سن و دور و برش اما، جوانترهایی دارند آخرین هماهنگی هایشان را با هم برای یک اختتامیه خوب در یک روز خوب انجام میدهند. تا مراسم شروع نشده، ما هم میرویم نمایشگاه جنبی جشنواره را ببینیم. نمایشگاهی که با کارهای ارسالی برگزیده پر شده است. بین کارهایی که تعدادشان خیلی هم زیاد نیست، تابلوهای معرق بیشتر از همه به چشم می آیند. داریم کارهای آخرین اتاق از سه اتاق نمایشگاه را میبینیم که یک نفر از اتاق کناری با صدای بلند میگوید: «خواهش میکنم بفرمایید بیرون. دیگه نباید کاری اضافه بشه».

اینجا تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده اقتصاد، سالن شهید همت، آیین اختتام نخستین جشنواره ملی ریحانه. مراسم با پنجاه دقیقه تاخیر بالاخره شروع میشود. سالن حالا دیگر پر شده و همه سر حال آمده اند. مجری خوش آمد میگوید و مناسبت های امروز را یاد آور میشود: « امروز اول ذی قعده، سالروز تولد حضرت فاطمه معصومه(س) ، آغاز دهه کرامت و سالروز چله نشینی حضرت موسی(ع) در کوه طور».

اولین سخنران دکتر صحرایی، معاون دانشجویی فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی است. آقای دکتر رگ خواب جوانی دستشان است (خدا را شکر همه سخنرانهای امروز این ویژگی را دارند) و برای همین حرف هایشان طولانی نمیشود. خلاصه اش این میشود که: «اساسا برگزاری جشنواره ریحانه برای فعالیت دختران در عرصه اجتماعی است».

فاصله رفت و آمد سخنران قبلی و بعدی را با کلیپ کوتاهی پر میکنند: اول سخنان رهبر معظم انقلاب درباه تاثیر نقش زن در تحولات اجتماعی و بعد تصاویری از حضور فعال زنان در عرصه های اجتماعی. حالا نوبت مریم ملک محمدی، دبیر بسیار جوان جشنواره است که گزارش بدهد: « نخستین جشنواره ملی ریحانه برای توجه به قشر خاص دختران و بانوان دانشگاهی شامل دانشجویان، اساتید و کارمندان در دی ماه سال 90 شکل گرفت و شامل 5 بخش پژوهش ( کتاب، رساله علمی، مقاله )، ادبی ( شعر و نثر ادبی، داستان کوتاه ، داستان بلند )، هنری ( عکاسی، گرافیک، فیلم مستند، خوشنویسی، صنایع دستی، سایت و وبلاگ نویسی ) و بخش ویژه ( رودوزی، چاپ باتیک، طراحی لباس و پوشاک، ساخت و تراش سنگهای زینتی) بود. با وجود اولین سال برگزاری  2982 شرکت کننده با 3650 اثر در جشنواره حضور پیدا کردند که بخش های صنایع دستی و ویژه با 1250 اثر بیشترین آمار را داشتند. 37 مقاله از اساتید و دانشجویان به دست ما رسید که مانیفست راهبردی خوبی از آنها به دست آمد. همچنین 820 اثر در بخش ادبی، 502 اثر در بخش هنری و 726 اثر در در بخش سایت و وبلاگ نویسی شرکت کردند. 21 داور برگزیده با سخت گیری کارها را داوری کردند؛ بنابراین نفرات اول تا سوم کارهای خوب و برجسته ای داشته اند».

بعد از اینها و وسط صحبت های مجری برنامه، دو سه نفر روی سن حواسمان را پرت میکنند. این طرف و آن طرف سن پارچه پهن میکنند، کوزه های سفالی جابجا میکنند و صندلی می آورند. با معرفی مجری برنامه تازه میفهمیم ماجرا از چه قرار است. اینها بچه های گروه هنری حنانه اند. دخترانی هم سن و سال خودمان که با نماهنگشان حسابی سر ذوقمان می آورند. بلند ترین تشویق های میهمانان، که همچنان هم خیلی بلند نیست، میشود مال حنانه ای ها.

بعد از سخنرانی خانم لاله افتخاری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره زنان، نوبت مهسا قزاقی میشود تا به نمایندگی از زنان و دختران دانشگاهی بیانیه ای در پاسخ به فیلم توهین آمیز به ساحت مقدس پیامبر(ص) را بخواند.

چیزی به ظهر نمانده، دکتر دارا، مدیر کل امور فرهنگی وزارت علوم، میشوند آخرین سخنران مراسم اختتامیه جشنواره ای که از اردیبهشت ماه کلید خورده بود: « هدف ما از این جشنواره ترغیب و تشویق دانشجویان به سوی فعالیت های متناسب با دختران است. بستر و فضا در جامعه فراهم شده و جمهوری اسلامی همه شئونی که خانم ها باید در آن حضور داشته باشند را فراهم کرده. شناسایی و مطرح کردن دختران هنرمند و فعال در زمینه های علمی و ایجاد جریان فعال برای توجه بیشتر به دختران دانشجو از دیگر اهداف جشنواره بود.»

دخترانی که شوق شنیدن اسم هایشان به عنوان برگزیدگان ریحانه را دارند، باید یک مرحله دیگر هم صبر کنند: رونمایی از کتاب 4 جلدی جشنواره شامل آثار هنری و مقالات برگزیده. دکتر افتخاری و دکتر دارا زحمت این رونمایی را میکشند و همان جا روی سن می مانند تا جایزه های دختران برگزیده را هم بدهند. دل توی دل دخترها نیست و اسم ها تند و تند خوانده میشوند. هر کدامشان را که از روی سن برمیگردند، چند نفری دوره میکنند؛ هم تبریک، هم ذوق و شوق برای دیدن جایزه ها. دخترها هم که از سخت گیری داورها باخبر شده اند، جایزه برایشان یک مزه دیگری دارد و با تندیس هایشان عکس یادگاری میگیرند. اسم ها که تمام میشوند، سالن هم خلوت میشود و میهمانها یکی یکی میروند برای دیدن نمایشگاه و بَه بَه گفتن به هنر دست دختران ایرانی. اولین ریحانه تمام میشود. تا دوره های بعد و بعدتری که دکتر دارا قول بین المللی شدنشان را هم بهمان داد.

 علی بخشی/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)