از دست پسر شرورم چه کنم؟
خیلی از خانواده ها وقتی پسردار می شوند، چه یکی و چه بیشتر، خوشحال می شوند که برای زمان پیری و سالخوردگی شان پشتوانه ای دارند. ولی چه بسیار پسرانی که به دلایلی نه تنها عصای پیری پدر و مادر نمی شوند، بلکه اصلا یکی از مشکلات دوران سالخوردگی پدرومادر همین پسران هستند.
مریم خانم مادر سالخورده ایست که این طور از زندگی اش تعریف می کند:
45 سال پیش با همسرم که کارگری ساده بود ازدواج کردم. حاصل این ازدواج شش فرزند است که چهارتای شان ازدواج کرده اند و دو فرزند آخر یکی ثریاست دختری حدودا 30 ساله که معلولیت جسمی 90 درصدی دارد و تقریبا زمین گیر است و تقریبا هیچ حرکتی ندارد. به دلیل بی حرکتی ثریا الان به بیماری های داخلی گوناگونی هم مبتلا شده است و طبعا همه وقت و هوش و حواس من باید به او باشد. فرزند دیگرم سهراب کوچکترین فرزند خانواده است که تازه چند ماهی است که ازدواج کرده است. مشکل این است که الان من در کنارهمسرش از عهده کنترل او برنمی آید.
سهراب روزها سرکار می رود و بعدازظهر که از کار برمی گردد، با رفقایی می گردد که در مجردی هم با آنها دوره گردی و خیابان گردی و مردم آزاری می کرده است. هرچه پول و درآمد دارد هزینه آنها می کند. شبها در خیابان ها مشروبخواری و عربده کشی می کنند.
البته متاسفانه پسر من از بچگی دارای عقل و شعور درستی نبوده است. به راحتی گول می خورد و برای پول مواد خودش و دوستانش هرچه درآمد روزانه دارد هزینه می کند. الان هم همسرش از رفتار او بسیار ناراحت است و هم برای من وپدرش و خواهر و برادرانش آبرو و حیثیت نگذاشته است.
من خودم بارها به سهراب تذکر داده ام و حتی با دعوا از خانه بیرونش کرده ام، ولی همه اینها هیچ اثری نداشته است .
حالا دیگر چیزی نمانده که همسرش هم برود و در این صورت مشکلات من چندین برابر می شود.
چند شب پیش که جلوی خانه خودمان بعد از مست کردن و استفاده مواد، شروع کردند به عربده کشی و مردم آزاری و مزاحمت برای همسایگان، من کلی خجالت کشیدم و رفتم به دوستانش گفتم که دست از سر این پسر من بردارید که زن و زندگی دارد.اوعقل درستی ندارد و اگر اتفاقی بیفتد، شما مسئول هستید. وقتی این را گفتم، آنها همه با هم شروع کردند پیش پسرم به من فحش و ناسزاگویی کردن و پسرم را تحریک کردند که مادرت ما را دعوا کرد و پس ما هم دیگر با تو کاری نداریم. دیگر پیش ما نیا و …
همین حرف های رفقایش هم باعث شد که سهراب به خانه بیاید و شروع کند به شکستن شیشه و در و پنجره و وسایل خانه. خواهرش که قدرت و حرکت ندارد، اینقدر ترسیده بود که به حالت سکته درآمد و مجبور شدم اورژانس را خبر کنم.
سهراب که دید خواهرش به حالت مرگ افتاده، با دوستانش رفت و چند روزی هم هست که از او خبری ندارم.
حالا دیگر طاقتم تمام شده. آمده ام ببینم می توانم از سهراب شکایت کنم و یا باید از دوستانش شکایت کنم؟ می خواهم هم خسارت هایی را که زده، از او بگیرم و هم بخاطر آزار و اذیت مردم او و دوستانش را زندانی کنند. به خدا خسته شده ام. هیچ جایی و پناهی از دست او ندارم. خودم و شوهر پیرم و دختر معلولم از دستش آرامش و آسایش و امنیت نداریم.
پرسیدم: چرا زمانی که مشغول اذیت و آزار بودند، شما یا همسایگان پلیس را خبر نکردید؟
گفت: همسایه ها زنگ زدند و پلیس آمد. منتها دوستانش مخفی شدند و آن موقع فقط پسرم آنجا بود. پلیس همه چیز را نوشت و به من هم داد و الان من همان گزارش پلیس را آورده ام که با آن شکایت نامه بنویسم.
پاسخ دکتر فرزانه اژدری:
به این خانم اطمینان داده شد که:
- راه درستی را پیش گرفته است . باید با جدیت با پسر خود بخاطر این مشکلی که پیش آورده، برخورد قانونی کند. چون این پسر از جنبه ی کیفری مجرم است و به جرم آزار و اذیت و تخریب منزل و نیز ایجاد رعب و وحشت باید مورد تعقیب قرار بگیرد تا علاوه بر پرداخت خسارت، به حبس هم محکوم شود. اگر از دوستان او هم آدرس و مشخصات دارید و با آنها آشنا هستید، می توانید در یک پرونده همراه پسرتان یک جا در دادسرا از انها هم شکایت کنید. جرمی که متوجه همه آنهاست، استفاده از مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی و ایجاد مزاحمت برای مردم و عربده کشی و ایجاد رعب و وحشت برای عموم مردم در خیابان و مکان عمومی و محل زندگی مردم است. دوستان پسرتان همه دستگیر و محاکمه خواهند شد و به جرائم آنها رسیدگی خواهد شد.
- علاوه بر این، علت اصلی مشکلاتی که پسرتان ایجاد می کند، مشکلات روحی و روانی اوست که احتمالا از سال های نوجوانی با او همراه بوده و او را آزار می دهد که باید همزمان و بعد از محاکمه و قطعی شدن جرم وی با کمک کارشناسان اجتماعی نیروی انتظامی که او را تحت نظر قرار خواهند داد تا درمان شود.
- اگر شما یا همسرشان از رفتارهای اجتماعی او و عدم ثبات شخصیتش و نیز سوءاستفاده اقتصادی و مالی که از پسرتان توسط دوستانش انجام می گیرد، اطمینان دارید، می توانید به اداره سرپرستی مراجعه کنید. اگر حجر(یعنی ناتوانی در دبه دست گرفتن مسائل اقتصادی و مالی) او ثابت شود، می توانید برای حفاظت از او و اموال و دارایی هایش، قیمی در نظر بگیرید که هزینه ها و درآمد او را کنترل کند تا دیگران از جمله دوستان نابابش نتوانند از او سوءاستفاده مالی کنند.
- برای اثبات اذیت و آزار و ایجاد رعب و وحشتی که در محل انجام داده، می توانید از شهادت شهود استفاده کنید و از دادسرا بخواهید آنها را برای شهادت دعوت نماید.
/انتهای متن/
