عشق در تو به آبرو برسد
اگر یکبار مسافر بقیع شده باشی، دیگر هیچ بغضی برایت بغض نیست، دیروز دوباره دلم هوای اتاق، قالی، کمد و آلبوم را کرد آلبوم را میآورم ورق میزنم، به بقیع میرسم، بر روی عکس دستی میکشم و باز همان بغض آماده همیشگی…
یکی از دانههای اشکم بر روی صفحه آلبوم میچکد، یاد شعری از سارا سادات باختر میافتم
از آن روز که مسافر بقیع شدم سالها میگذرد، نمیدانم همه اینگونه اند یا این نصیب و قسمت من بوده است که از همان زمان بغضی آماده و همیشگی در گلویم باشد.
گاهی که کارهای خانه همه راست و ریست میشود میورم روی همان قالی به ارث رسیده از پدربزرگ چهارزانو روی زمین مینشم، کمد زردرنگ گوشه اتاق ، درش را باز میکنم و با آلبوم و دفترچه خاطرات سفرم ، بغض میکنم و اشک میریزم.
اگر یکبار مسافر بقیع شده باشی، دیگر هیچ بغضی برایت بغض نیست، دیروز دوباره دلم هوای اتاق، قالی، کمد و آلبوم را کرد آلبوم را میآورم ورق میزنم، به بقیع میرسم، بر روی عکس دستی میکشم و باز همان بغض آماده همیشگی.
یکی از دانههای اشکم بر روی صفحه آلبوم میچکد، یاد شعری از سارا سادات باختر[1] میافتم
(عشق در تو به آبرو برسد، شیعه با تو به آرزو برسد وتمام مناظرات زمان، راوی شرح حال تو باشند)
دفتر شعرهایم را باز میکنم و شعر را کامل میخوانم، یادم میافتد بیهوده نیست که امشب دلگرفتهام، ششمین خورشید به آسمان پیوسته است.
و مقدر شده که مکتبها، تا ابد زیر بال تو باشند
آسمان باشی و همه دلها، پرزنان در خیال تو باشند
عشق در تو به آبرو برسد، شیعه با تو به آرزو برسد
و تمام مناظرات زمان، راوی شرححال تو باشند
در سلوکت همیشه گم بشویم، مثل شاگردهای بی تکلیف
تو خرابات قلبها بشوی، شیخ هامان رجال تو باشند
قسمت این بوده پیرو تو شویم، در بیابان مرتد تاریخ
لحظه هامان همیشه مدیون حکمت بیمثال تو باشند
حکمت این بوده در کلاس حضور، نامت استاد شیعیان باشد
و تمام جوابها عمری، پایبند سؤال تو باشند
و خدا خواست انقلاب تو را، شرح تاریخ شیعه بنویسند
تیترهای حماسی دنیا، روی تقویم سال تو باشند
[1] – سارا سادات باختر از شاعران جوان کشورمانم است مجموعه اشعار او در کتابی به نام مشکات به چاپ رسیده بود. وی همچنین برگزیده جشنواره ملی متعددی چون جشنواره انتظار یاسوج، یار و یادگار تهران، کنگره امام موسی صدر، کنگره ملی وصف گل و کنگره ملی شهر مهدوی و جشنوارههای دیگر است.
/انتهای متن/