همسران جانبازان مثل خودشان مظلومند

روز جانباز آمد و رفت و همه مراسم و حرف ها منحصر شد به تجلیل های خشک و خالی از جانبازان . اما واقعیت این است که امروز جانبازان و همسران و خانواده های شان منتظرند که برای اوضاع نه چندان مساعد و بلکه وخیم آنها کاری شود.

0

دکتر فرزانه اژدری/

 بی تردید در هر جامعه ای اقشار و گروه های متفاوتی زندگی می کنند که ازلحاظ مقام و مرتبه انسانی از جایگاه خاصی برخوردارند. عده ای به لحاظ قدرت مالی و عده ای هم از نظر قدرت سیاسی در راس قرار می گیرند. در این میان عده ای دیگر هم هستند که  به دلایلی کمتر دیده می شوند ویا دربرهه هایی اصلا نادیده گرفته می شوند؛ در صورتی که اینان ازنظر اهمیت و تاثیر بر سرنوشت جامعه ما  چه بسا از آن گروه های  برخوردار از قدرت مادی و سیاسی جایگاهی بمراتب بالاتر دارند. از جمله این گروه ها، جانبازان فداکار و ایثارگر هشت سال دفاع مقدسند.

 اینها تاریخ جنگ و انقلابند، تابلوی تمام نمای ایثار و فداکاری، سدهای محکم و استوار در مقابل نفوذ فرهنگی – سیاسی و حتی نظامی در کشور و جامعه اند. اینها با همین بدن های علیل و زخم خورده هنوز مدافعین راستین مملکت و ولایتند.

الان جای جانبازان هشت سال دفاع مقدس یا در کنار با همسر و فرزندان از خودگذشته شان در خانه های ساده و بی امکانات است و یا در آسایشگاه ها. در هر جا که باشند این از جان گذشتگان، هر روز جسم و روح شان در حال فرسایش و فرو ریختن است. این یادگاران دوران دفاع مقدس با گذر زمان و با توجه به سیاست های موجود، مشکلات و هم فشارهای مادی و روحی به خانواده های مظلوم شان هر روز بیشتر می گردد و البته حضورشان هم در جامعه هرروز کمرنگ تر.

دولت ها و سیاستمداران با هردیدگاه که دارند، مخصوصا این روزها که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم، باید برای زندگی و رفاه و آسایش این گروه از چند جهت نگاه و اقدام ویژه  داشته باشند:

  • درست است که جانبازان، این شهدای زنده زمان ما، خود انتظاری از هیچ دستگاهی ندارند ولی وظیفه دستگاه های ذی ربط حمایت از ایشان است در ارائه خدمات درمانی وبهداشتی و رفاهی و امکانات ضروری به تناسب شرایط و مشکلات شان. فی الواقع رسیدگی به وضع روحی و جسمی اینان کار خطیریست که در حال حاضرباید  در اولویت های برنامه  دولت ها قرار گیرد.

این جانبازان اگر در کشورهایی  با دولت های رفاه زندگی  می کردند، مسلما وضع بهتری داشتند. منتها نه ما ونه خود جانبازان و همسران فداکارشان این انتظار را از دولت هایی که سال هاست در گیر مشکلات بزرگی چون جنگ، تحریم و … بوده اند، نداریم. ولی بکلی فراموش شدن و از حداقل امکانات هم به دلیل مدیریت نادرست امکانات مالی و دست پاک نبودن بعضی ازمدیران دولتی و هرز رفتن اموال بیت المال تا کجا باید تحمل شود؟ جانبازان فداکار و همسران صبورشان چقدر باید در محرومیت از حداقل امکانات زندگی بسر ببرند؟ پس دستگاه های متولی امور ایشان چه می کنند؟ چرا گوش شنوایی برای شنیدن صدای جانبازان و همسر و فرزندان مظلوم شان نیست؟

 

  • جانبازان که در زمان جنگ جوانانی دلاور بودند که در صحنه نبرد شجاعانه جنگیدند و زخمی و متلاشی به پشت جبهه منتقل شدند، امروز بعد از گذشت بیش از 30 سال با بدن های معلول و روحی  در هم شکسته دوران میانسالی خود را طی می کنند. حالا  زخم های آنها عمیق تر و بدن های شان فرسوده تر و ناتوان تر و روح شان شکننده تر شده است. به همین دلیل  لازم است که کمیسیون های پزشکی مربوط به بررسی وضعیت سلامت جانبازان  با دقت و سرعت بیشتر به شرایط این عزیزان رسیدگی کنند. در واقع امروزه با استفاده از امکانات پیشرفته ارتباطی جمع آوری و بررسی اطلاعات بروز در مورد این عزیزان کار سختی نیست. توجه به آخرین وضعیت جسمی و روحی جانبازان که  بسرعت در حال تغییر و وخامت است و پیش بینی امکانات به تناسب این تغییرات، وظیفه سازمان های ذی ربط است. در این مسیرای کاش از تنگ نظری ها ونگاه های حقارت امیز به این عزیزان که همه سرمایه عمر و سلامتی شان را برای ماندن این کشور و رفاه و راحتی امروز ما داده اند، پرهیز شود.

 

  • همسران جانبازان سال هاست در کنار ایشان آرام وصبور شریک رنج ها کشیدن ها و سوختن ها وساختن های شان بوده اند و سنگری شده اند برای پناه دادن به جسم و روح خسته جانباز اعصاب و روان، شیمیایی و… . همسرجانباز است که  همه رنج ها، ناتوانی ها و تنش های همسر بیمارش را تحمل می کند تا به فرزندانش و به جامعه آسیبی نرسد. این زنان که در صبوری و استقامت از کوه بزرگترند، از یک طرف زحمات بی حد برای پرستاری همسر می کشند، از طرفی غم بیماری او را  دارند و اینها غالبا  باید با دست خالی و بی هیچ امکاناتی درمان همسر بیمار و زندگی فرزندان را پیش ببرند وسامان دهند و نهایتا از فشار زیاد جسمی و روحی که باید تحمل کنند خیلی وقت ها خود از پا می افتند. در این میان نبود هیچ یاور و مددکاری که در این همه کار طاقت فرسا و زحمت بی اندازه دست  شان را بگیرد و یاریشان کند ، خیلی وقتها این عزیزان  را در معرض خطر  ناامیدی و افسردگی قرار می دهد؛ طوری که عملا گاه امکان ادامه زندگی مشترک را از اینان می گیرد، بعد از از این که سلامتی و جوانی خود را کاملا از دست داده اند. آیا دستگاه های نظارتی برای همسران جانبازان که در فداکاری و ایثارگری دست کمی از خود جانبازان ندارند، فکری  کرده اند؟

 

 

  • لازم است که برای همسران جانبازان حق پرستاری تعیین شود و این حقوق مستقیم و بی واسطه به آنها پرداخت شود. . اگر همسری بعد ازمدتی تحمل زندگی سخت همراه با رنج وبیماری جانباز به یک عنصر خسته و فرسوده و بیمار تبدیل شد که شاید دیگر توان و طاقت ادامه این زندگی را ندارد، حقوق پرستاری و بیمه اش را به شکل مستمری باید به او پرداخت کرد، درست مثل حق بیمه و مستمری بازنشستگی پرستاران و خدمتگزاران در آسایشگاه ها و بیمارستان ها.

5- جانبازی که حتی توان حضور در کمیسیون پزشکی و دفاع از حق خود را ندارد، چرا حداقل اجازه این دفاع به همسرش داده نمی شود؟غیر از این است که همسر جانباز تنها کسی است که هم ابعاد رنج و درد و بیماری جانباز را بخوبی  می شناسد و هم تمامی اسناد و مدارک آن را  دارد و از نظر شرعی و قانونی هم می تواند قیم و یا وکیل و یا نماینده حقوقی جانباز باشد؟

 

حرف آخر این که بیایید تا دیر نشده، تا این نسل از ایثارگران هستند و حاضر و زنده اند،  به مشکلات خودشان، همسر و خانواده شان رسیدگی کنیم.

آقایان کاندیدای ریاست جمهوری

بیایید اینها را هم ببینید و رسیدگی به وضعیت شان را در اولویت برنامه های خود قرار دهید.

بترسیم از این که این فداکارترین و مظلوم ترین قشر از ندیده شدن خود و مسائل شان شکایت نزد خدا ببرند و حضرت صاحب امر.

ان ربک لبالمرصاد

/انتهای متن/

 

 

درج نظر