37 سال است که از بنت الهدی خبری نیست

بنت الهدی صدر مثل برادرش دانشمند بود و انقلابی و اهل قلم و همراه برادر دستگیر و شهید شد، اما محل پیکر شهید سیدمحمدباقر صدرمعلوم شد و از پیکر پاک شهید بنت الهدی صدرهیچ اثری به دست نیامد. این اوج مظلومیت شخصیت بزرگی بود که موسس و مدیر مدارس دخترانه کاظمین و نجف، شاعر، مدرس، مربی، مفسر قرآن و … بود و حق بزرگی به گردن نهضت زنان انقلابی مسلمان عراق دارد.

0

 بنت الهدی صدر مثل برادرش دانشمند بود و انقلابی و اهل قلم و همراه برادر دستگیر و شهید شد، اما محل پیکر شهید سیدمحمدباقر صدرمعلوم شد و از پیکر پاک شهید بنت الهدی صدرهیچ اثری به دست نیامد. این اوج مظلومیت شخصیت بزرگی بود که موسس و مدیر مدارس دخترانه کاظمین و نجف، شاعر، مدرس، مربی، مفسر قرآن و … بود و حق بزرگی به گردن نهضت زنان انقلابی مسلمان عراق دارد.

یک دختر بود ، یک دختر از یک خانواده ای اصیل . اما او فقط یک دختر نبود، دختری بود ازمیان 11 فرزند که مادرش به دنیا آورده بود وفقط او مانده بود و دو پسر سیداسماعیل و سیدمحمد باقر. وجالب این که این مادر در زمان حیاتش شهادت این سه فرزندش را شاهد بود.

 

مکتب نرفته مجتهد شد

روز اولی که رفت برای مکتب، هوا سرد بود. آتش روشن کرده بودند برای گرما، ترسید وگریه کرد و دیگر به مکتب نرفت. سید اسماعیل وسیدمحمدباقر به او درس می دادند. تا آن جا پیش رفت که شد مکاسب خوان. در حد درس های اجتهاد مقاله می نوشت . اول در مجله “الاضواء” و بعد ها در مجلات دیگر امضا می کرد: ” آ. ح.” یعنی آمنه حیدر.

حیدر نام پدرش بود که وقتی شش ماه داشت، او را از دست داد، مرجع شیعه “سیدحیدر صدر”.

 

دانشمند انقلابی فقیر

زندگش شان پستی و بلندی زیادی داشت. یک کتاب می خریدند و با سیدمحمدباقر می خواندند. آن را می فرختند تا بتوانند کتاب دیگری بخرند. میوه می خریدند برای میهمان، میهمان که می رفت باقی میوه ها را پس می دادند به میوه فروش …

اما در علم آموزی آنقدر پیشرفت کرد که شد داستان نویس، شاعر ، مدرس، معلم، مربی ، مدیر مدارس دخترانه در کاظمین ، نجف . آن هم در زمانی که علما به خاطر فساد جامعه، دختران شان را ازمدرسه رفتن منع می کردند.

موسس مدرسه دختران در نجف، خودش بود.

 

آب و غذا ممنوع!

آیت الله سیدمحمد باقر صدر برادرش بود که حزب الدعوه را پایه گذاری کرد. صدام سه بار سیدمحمدباقر را دستگیر کرد .خروش مردم در آخرین دستگیری منجر شد به قیام 17رجب.

پس از آن روش عوض شد. در خانه را بستند. عبور و مرور قطع شد. ماموران حتی مانع رسیدن آب و غذا به داخل خانه شدند. می خواستند سید و خانواده اش را از بین ببرند.

مدتی گه گذشت یکی از شاگردان سید زنبیل خوراکی را وارد خانه کرد ودستگیر شد.

قرار شد مایجتاج را پیرمردی بخرد. اما او هم در برابر فشار بعثیان کم آورد. آب و برق خانه را قطع کردند . آّب  را با فشار به زیر زمین خانه هدایت کردند.خانه سرپا ماند روی چند پایه پی اما خاک و گل نشست در زیر زمین خانه…

 ماموران که مظلومیت خانواده را دیدند، کم آوردند. اجازه دادند پنهانی به خروج آمنه و حالا او پیام های سید را پنهانی ردو بدل می کرد.

 

بانوی نویسنده انقلابی هم دستگیر شد

آمنه می نوشت تمام بلاها و مصائب را برای مسلمانان. نوشته هایی که همه غارت شد و از بین رفت، وقتی خانه شان  را غارت کردند.

سید را بردند. دو روز بعد دنبال آمنه آمدند. نوشته هایش را به همسر برادرش بخشید و رفت .دیگر از او اثری به دست نیامد.

در فیلم هایی که بعد از سقوط صدام به دست آمد معلوم شد که صدام پس از شکنجه های بسیار سید محمدباقر و آمنه  را بشهادت رسانیده است.

 

پیکر شهید بنت الهدی گم شد

پیکر سید محمد باقر صدر سه بار جابه جا شد تا به محل کنونی اش رسید. اما از پیکر آمنه خبری در دست نیست.

آمنه که همه او را به نام “بنت الهدی ” می شناسند، همان بود که با علمش ، عملش و قلمش برای معرفی اسلام می کوشید.

 37 سال از شهادت او گذشته است.

از او نسلی به  یادگار مانده است که هم اکنون پایه گذار نهضت زنان در عراق هستند. یعنی کمتر کسی از زنان اندیشمند و آگاه عراقی است که بنحوی با بنت الهدی در ارتباط نبوده باشد. چه افرادی که از مدرسه “الزهرا” کاظمین و نجف فارغ التحصیل شده بودند، چه افرادی که دانشجو وطلبه بودند و پای درس تفسیر قرآن و احکام او می نشستند یا زنان و دختران و کودکانی که دل به داستان ها و اشعار او می سپرد ند.

آمنه صدر 37 سال است که گم شده است و مانند مادرش قبرش پنهان است، مانند مادرش قدر او را ندانستند و مانند مادرش مظلوم است.

بنت الهدی صدر مظلومانه زیست، مظلوم کار و جهاد کرد و مظلومانه به شهادت رسید.

/انتهای متن/

درج نظر