یادم تو را فراموش،روایتی پیش پا افتاده از ماجرایی جنجالی

نفیسه ترابنده/

“یادم تو را فراموش” فیلمی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی “علی عطشانی” و نویسندگی “پیمان عباسی”  از جمله فیلم های حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر است؛ فیلمی که ادعا دارد نوعی بازخوانی دارد از پرونده شهلا جاهد، قاتل همسر ناصر محمد خانی.

خلاصه داستان
دامون شمس( حسین یاری)- سرمربی فوتبال- به دلیل مشکلاتی از کار بر کنار می شود. در این شرایط تیارا( میترا حجار) که حدود 11 سال پیش همسر صیغه ای او بوده در روز تولد دامون به دیدن او می آید. بازگشت دوباره تیارا  و عشق بی حد و مرز او به دامون، زندگی دامون و همسرش ترانه ( ماه چهره خلیلی) را دچار تنش می کند.

عشق بی حد و مرز عامل نابودی
فیلم با دیالوگی از تیارا آغاز می شود؛ در حالی که روی تخت چوبی کهنه ای پشت به دوربین خوابیده می گوید:
« همه آدما تو زندگی یه چیز یواشکی برای خودشون دارن، یه حس یواشکی، یه آدم یواشکی و شایدم یه عشق یواشکی.»
در واقع فیلم مرور خاطرات تیارا در سلول انفرادی زندان است و تیارا راوی  داستان عشق بی حد و مرز و جنون آسای خود به دامون است.
تیارا بعد از حدود 11 سال در روز تولد دامون برای دیدنش به گالری مازیار فلاحی- خواننده پاپ- می اید، در حالی که پیراهن ورزشی دامون را که 11 سال پیش در تمرین فوتبال از او گرفته به تن دارد؛ پیراهنی که به گفته خود دامون بوی ناخوشایند عرق می داده اما تیارا در تمام این سال ها پیراهن را نشسته تا بوی تن دامون از بین نرود. تیارا بیان می کند که سال ها خارج از ایران زندگی کرده و مدت کوتاهی به برای فروش خانه مادری به ایران بازگشته است. تیارا فرش اتاق عقد خود با دامون را برای او هدیه می برد. این نخستین زنگ خطر برای زندگی دامون است. ترانه که پنج سال است با دامون ازدواج کرده، از فرش خوشش می آید و آن را در اتاق خواب پهن می کند، در حالی که دامون  مرتب به او می گوید که اینجا جای مناسبی برای این فرش نیست.

” یادم تو را فراموش” داستان عشق و جنون است؛ چراکه حس تیارا به دامون بیشتر به یک جنون شباهت دارد تا یک عشق. تیارا دامون را تنها سهم خود می داند که حالا باید آن را از زندگی پس بگیرد و برای این کار گام به گام نقشه می ریزد. تیارا در اقدام بعدی در حالی که وانمود می کند که به استرالیا پرواز دارد، از دامون می خواهد برای اخرین بار به دیدار او بیاید. رفتن دامون به خانه مادری تیارا او را شوکه می کند؛ تیارا در تمام این سال ها از طرف دامون به خودش گل هدیه داده و حالا گل های خشک شده را به شاخه درختان حیاط آویزان کرده، تمام اتاق او پر است از عکس ها و تکه های روزنامه که درباره هامون نوشته اند، او در صندوقچه ای چوبی تمام خاطرات خود با دامون را نگه داری می کند و حتی جناغ هایی را که با دامون شکسته است. تیارا در تمام این مدت در ایران زندگی می کرده و خارج از کشور بودنش دروغی برای نزدیک شدن به دامون بوده است. مخاطب نیز با دیدن این صحنه ها از کارهای افراطی تیارا بهت زده می شود.

تیارا با عشوه گری و مظلوم نمایی به دامون می گوید که تمام جوانی اش را به پای او ریخته و از او می خواهد تنها 10 روز از زندگی اش را با او باشد. این خواسته تیارا دامون را که هنوز علاقه تیارا را در دل دارد، وسوسه می کند تا برای اولین بار به همسرش دروغ گفته و به جای سفر 10 روزه به اسپانیا که کادوی ترانه برای تولد او بوده، 10 روز در خانه مادری تیارا با او زندگی کند. این زندگی 10 روزه دامون بزرگ ترین اشتباه اوست که تمام زندگی او و زن و فرزندش را نابود می کند.
تیارا بعد از  دیدن این چراغ سبز از دامون نه تنها از زندگی او بیرون نمی رود، بلکه انتظاراتش از دامون بیشتر می شود، او به بهانه های مختلف سر راه دامون قرار می گیرد و با عشوه گری، تهدید و حتی زدن رگ دست خود می کوشد تا دامون را برای خود نگه دارد. تیارا که به تمامی عقل خود را از دست داده با ساختن از روی کلیدهای خانه دامون، در غیاب ترانه وارد خانه شده و حتی به آشپزی می پردازد. این کار تیارا  اولین واکنش جدی دامون را در پی دارد، واکنشی که بسیار دیر است. دامون در اقدام بعدی تمام عکس ها و صندوقچه خاطرات تیارا را در حیاط خانه مادری او آتش می زند اما این کارها اثری بر روی تیارا ندارد.
دامون خیلی دیر حقیقت ماجرا را به ترانه می گوید. واکنش ترانه بسیار قدرتمندانه است، ترانه که فرزندی در راه دارد گرچه دلش با دامون دیگر صاف نیست اما به خانه باز می گردد و با استحکام از تیارا می خواهد که از شوهرش دور شود.

” یادم تو را فراموش” روایتگر نابودی یک زندگی به بهای یک هوس است. دامون زندگی خود را فدای هوس های زودگذر خود می کند و در حالی که مرتب هم به خود و هم به تیارا می گوید زنش را دوست دارد، به او خیانت می کند و حاصل این خیانت مرگ همسر و فرزند در شکم اوست.در این فیلم ترانه نخست قربانی وسوسه های همجنس خود یعنی تیارا و در گام بعد قربانی خیانت و پنهان کاری شوهرش می شود.

بهره گیری از خواننده پاپ برای جذب مخاطب
فیلمساز در کنار روایت داستان اصلی خود برای جذابیت بیشتر فیلم و جذب مخاطب و البته پر کردن زمان فیلم از حضور مازیار فلاحی- خواننده سرشناس پاپ- استفاده کرده است.
” یادم تو را فراموش” در حقیقت عنوان جدیدترین آلبوم مازیار فلاحی می باشد. فیلمساز البته نگاهی هم به مشکلات زندگی خانوادگی افراد مشهور دارد. سیمین(آزاده مهدیزاده) و مازیار نزدیک به یک  سال است، از یکدیگر طلاق گرفته اند، در حالی که مازیار همچنان به سیمین علاقه دارد و مرتب او را در خانه ترانه و دامون می بیند. سیمین معتقد است که تمام زندگی مازیار گیتار و طرفدارانش است. از این رو از او جدا شده است، او حتی آهنگی را که مازیار برای او ساخته باور ندارد و به ترانه می گوید که معلوم نیست برای کدام یک از طرفدارانش این آهنگ را ساخته است.

فیلمی برگرفته از یک رخداد واقعی
این فیلم همان طور که در ابتدای آن ذکر شده بر اساس یک رخداد واقعی می باشد، الهام گرفته از زندگی شهلا جاهد است. شهلا جاهد در سال ۱۳۸۹ به جرم قتل همسر ناصر محمدخان- فوتبالیست- اعدام شد. در جشنواره فجر سال گذشته نیز فیلم “خشم و هیاهو” ساخته” هومن سیدی” همین سرگذشت را با تغییرات عمده دستمایه روایت خود قرار داده بود. به نظر می رسد “یادم تو را فراموش” بیشتر به داستان واقعی خود پای بند است .
در این فیلم تیارا که همان شهلا می باشد، دختری مجنون و کم عقل است که گویی گناهی جز عشق به دامون ندارد و تا آخرین لحظات قبل از اعدام نیز خوش بینانه انتظار دارد تا دامون بیاید و رضایت دهد. این بازخوانی پرونده شهلا در حالی است که در واقعیت شهلا با نقشه قبلی و بسیار بی رحمانه و با ضربات متعدد چاقو لاله- همسر ناصر محمدخوانی- را به قتل رسانده بود اما در این فیلم تیارا به طور اتفاقی در منزل دامون گیر می افتد و صبح هنگامی که برای خروج می خواهد کلیدهای خانه را از کنار تخت ترانه بردارد با او در گیر می شود، صحنه قتل ترانه در فیلم نشان داده نمی شود. این نوع روایت فیلمساز و شخصیت پردازی تیارا به مخاطب القا می کند که تیارا بیمار عشق است و نباید با او چون قاتل برخورد کرد و حکم قصاص جفا در حق اوست.

” یادم تو را فراموش” در یک نگاه
فیلم گرچه سعی دارد با دستمایه قرار دادن موضوع جنجالی شهلا جاهد به موفقیت برسد، اما فیلمنامه فیلم و حتی بازی بازیگران بسیار ضعیف است. مشخص نیست چگونه تیارا که به این شدت به دامون علاقه دارد 10 سال جدایی از او را چگونه تحمل می کند؟ و اصلا چرا بعد از این مدت یک دفعه و با این قدرت و پافشاری وارد زندگی دامون می شود؟
عدم منطق روایی فیلمنامه ، انتخاب نامناسب بازیگر نقش دامون و بازی های الکن و تصنعی بازیگران آن به ویژه تیارا که بیش از حد اغراق شده و لوس است، موجب می شود تا مخاطب با فیلم ارتباط برقرار نکند.  عشوه گری ها و ناز و اداهای تیارا و قربان صدقه های او که اشاره های جنسی بیشماری در پی دارد، به راستی تماشای این فیلم را، همان گونه که در ابتدای تیتراژ آن نوشته شده، برای افراد زیر 18 سال نامناسب می کند.

/انتهای متن/