آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند؟
آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند.کمیل به آرزویش رسید، زهرا می‌گوید و می‌رود و من در قاب در چوبی به پله‌ها خیره شده‌ام و به شعر زیبای سید محمدمهدی شفیعی شاعر و روحانی خوش‌ذوق اهوازی فکر می‌کنم.آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند.کمیل به آرزویش رسید، زهرا می‌گوید و می‌رود و من در قاب در چوبی به پله‌ها خیره شده‌ام و به شعر زیبای سید محمدمهدی شفیعی شاعر و روحانی خوش‌ذوق اهوازی فکر می‌کنم.
درهای شهادت بر روی عاشقان، هیچ‌گاه بسته نبوده است، یک روز کربلا، یک روز اروندکنار، فکه و شلمچه و حالا حرم بانویی که عظمت وجودش، پاسدار کربلا و کربلاییان بوده است.
درهای شهادت هیچ‌گاه بسته نیست.
زنگ در را می‌زنند، صدای رادیو را کم می‌کنم و سمت درمی‌روم، زهرا، خبر آمدن کمیل را می‌دهد و چه آمدنی زهرا شیون نمی‌کند، چادرش را محکم گرفته و اشک چشمانش را تار کرده و می‌گوید، کمیل به آرزویش رسید، زهرا می‌گوید می‌رود و من در قاب در چوبی به پله‌ها خیره شده‌ام و به شعر زیبای سید محمدمهدی شفیعی
شاعر و روحانی خوش‌ذوق اهوازی فکر می‌کنم، همان شعری که وقتی خواند، هر بیتش لایق دریافت یک آفرین از رهبر و مقتدای مان شد. آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند.
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی می‌کند؟
سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی می‌کند؟
مرزها سهم زمین‌اند و تو اهل آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند؟
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ما است
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند؟
قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان چه فرقی می‌کند؟
هر که را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست
بی شهادت، مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟
شعله، خاکستر، دم آخر ولی ققنوس را
لحظه آغاز با پایان چه فرقی می‌کند؟
/انتهای متن/
