پادری تصویری ناموفق از خانواده ایرانی

سریال “پادری” به کارگردانی “محمدحسین لطیفی” وتهیه کنندگی “سید محمود رضوی” ادامه مجموعه “دودکش” است که در ماه رمضان سال 92 به روی آنتن شبکه یک سیما رفت.

0

نفیسه ترابنده/

داستان”پادری”

“پادری”داستان خانواده” فیروز مشتاق”( هومن برق نورد) است. فیروز که قالیشویی داشته است حالا با تعطیلی قالیشویی خود به خاطر از دست نرفتن اعتبار قالیشویی و حفظ مشتریان سابق به دنبال کرایه یک قالیشویی جدید است. فیروز همواره با نصرت( بهنام تشکر) شوهر خواهر خود درگیری و بگومگوی لفظی دارد. نصرت با وارد شدن به یک شرکت هولدینگ ناخواسته درگیر ماجرای پولشویی می شود. کشمکش های میان فیروز و نصرت ماجراهای این سریال را رقم می زند.

 

زنان “پادری”

“پادری” در کنار شخصیت های اصلی خود یعنی فیروز و نصرت، که مرد هستند، دو شخصیت اصلی زن هم دارد؛ عفت و افروز. شخصیت عفت پررنگ تر از افروز است. “عفت” ( سیما تیرانداز) همسر فیروز و خواهر نصرت است. عفت زنی سنتی است که سعی دارد از خانواده خود به هر قیمتی دفاع کند. عفت در بیشتر داستان نقش میانجی گری میان فیروز و نصرت را برعهده دارد. او آروز دارد که فیروز و نصرت به جای این همه کل کل و داد و بیداد همچون دو برادر در کنار هم باشند. عفت در بزنگاه های زندگی فیروز همچون شریکی وفادار در کنار اوست و به او مشورت می دهد. در اوایل سریال شاهد مخالفت عفت با دروغگویی های فیروز و بهروز( امیر حسین رستمی) مبنی بر داشتن قالیشویی و قبول کردن شستن فرش های مردم هستیم. عفت هنگامی که برادرش نصرت پولدار می شود و برای همسرش افروز طلا و وسایل گران قیمت می خرد، در مقابل اظهار شرمندگی فیروز با بزرگواری به همسرش دلداری می دهد و می گوید که با دیدن طلاهای افروز حسرت نخورده و زندگی خود را دوست دارد.

“افروز”(نگار عابدی، همسر نصرت و خواهر فیروز) زنی ساده، تودار و کم‌حرف است. او معمولا آرام و خوش بین است، چیزی نمی‌گوید، صبوری می‌کند اما یکباره منفجر می‌شود و حرفش را می‌زند. افروز که در سریال” دودکش” وضعیت مالی بدی داشت و گاهً از نداری به نصرت گله می کرد، این بار در “پادری” به وضعیت مالی خوبی رسیده است. نصرت با چک های بی حسابش مقدار زیادی طلا و وسایل خانه برای او می خرد. افروز هر بار که به نصرت برای ولخرجی هایش اعتراض می کند، با جواب نصرت که می گوید حالا که پول هست باید خرج کرد، به سرعت قانع می شود. افروز در پادری باردار است. او به رغم شرایط خود بسیار نگران بردارهایش است، سکانسی را به یاد آوریم که بهروز در تعمیرگاه گوشی اش را جواب نمی داد و افروز با اضطراب لباس پوشید تا به سراغ بهروز برود.

فیلمساز با مطرح کردن داستان عشق بهروز به خانم دکتر شیوای متأهل سعی داشت که موضوع کفویت و صداقت در ازدواج را مطرح کند. بهروز که خودش می دانست از نظر فرهنگی و اجتماعی در سطح خانم دکتر متأهل نیست، با دروغ و خالی بندی می خواست تا نظر مساعد او را جلب کند اما با رو شدن دستش با استهزا و تمسخر دکتر شیوا مواجه شد. گرچه باید گفت نگاه بالا به پایین همراه با تمسخر دکتر شیوا به بهروز چندان پسندیده نبود.

 

“پادری” در یک نگاه

“پادری” هرچند سعی می کرد با به تصویر کشیدن ماجراهای دو خانواده همدلی و رفاقت را نشان بدهد اما در خیلی از سکانس ها “به هم خندیدن”جای” باهم خندیدن “را گرفته بود و اغلب شخصیت ها به دنبال ضایع کردن و کوچک نمودن همدیگر بودند و خیلی بی دلیل شاهد به جان هم افتادن تک تک کاراکترها هستیم.

“پادری” فیلمنامه و قصه مشخصی ندارد و کل سریال بر بده و بستان‌های کلامی استوار است.، آن هم دیالوگ ها وتکیه کلام هایی که ظاهر قشنگی ندارند نظیر آمپاس و غمپوز ، ان قلت و…! تصویری که فیلم از یک خانواده ایرانی نشان می دهد جروبحث و بگومگوی میان مردان خانواده و پادرمیانی زنان برای پایان دادن به این درگیری هاست و بچه هایی که در خانه فقط شاهد تکه پراکنی های خانواده خود هستند.

فیلمساز گریزی هم به مسئله پولشویی و مال مردم خوری در فیلم داشت و عاقبتِ چنین راه هایی را برای به دست آوردن پول برای مخاطب به تصویر کشید.

فیلمساز در سکانس پایانی سریال در قسمتی که وصیت نامه آقای سیاوش رستمی( جمشید مشایخی) توسط وکیل او قرائت می شود، کل پیام مورد نظر خود را بسیار آشکار و مستقیم ای گونه بیان می کند:

« دنیا همچون پادری است قبل از رسیدن به خانه».

کارگردان می خواست به مخاطب بفهماند که تمام این دنیای فانی همچون پادری است که باید از روی آن گذشت تا به خانه و مقصد اصلی رسید، پیامی که در رساندن آن فیلم ناموفق بود و در پایان مجبور شد به صورت بسیار شعاری آن را برای مخاطب بیان کند.

/انتهای متن/

 

درج نظر