نگران پسرم هستم

وقتی پسر یا دختری می خواهد ازدواج کند، چقدروالدین لازم است نگران آینده زندگی مشترک فرزند شان باشند؟ آیا دختر یا پسری شان که تشکیل زندگی مشترک جدیدی را می دهد، خودش در قبال آن باید متعهد باشد و جوابگو یا پدر و مادرش؟

0

خانم جوزی با ناراحتی شدیدبه دفتر آمده و در مورد پسرش می گوید:

پسرم صادق با دختری که قبل از ازدواج با هم همکار و دوست بودند، قصد ازدواج دارد. دختر مورد نظر مهناز از خانواده ای است که از نظر مالی از ما بهتر است. یعنی پدرش توانسته آپارتمان کوچکی برای شروع زندگی برای هریک از دخترانش بخرد و امکاناتی برایشان فراهم کند. ما وقتی خواستگاری رفتیم، خیلی با ما راه آمدند. چون دخترشان پسر ما را دوست داشت واز قبل با هم آشنایی داشتند. پدر و مادرمهناز با همان امکانات موجود ما پذیرفتند که این دو نامزد شوند تا بعد از مدتی که شرایط دو طرف  مناسب شد، برای عقد و عروسی اقدام کنیم. هر دو خانواده خیلی خوب با بچه ها همراه بودیم. من که دختر ندارم و سه پسر دارم خیلی خوشحال بودم که از این به بعد دختری دارم که همزبان و همراه من است. بعد از محرمیت عروسم خیلی به خانه ما رفت و آمد داشت و خانه ما را مثل خانه خودش می دانست و وقتی هم که خانه ما می آمد، به پسرم خیلی محبت می کرد و سعی می کرد زندگی و رابطه شان گرم و صمیمی بماند. ولی مادرش در مقابل پسر من اینطور رفتار نمی کرد و حتی در مقابل او جبهه داشت و او را به بهانه های مختلف تحقیر می کرد و چون خیلی رفتار سرد و بدی داشت او را از خودش می راند. به همین دلیل پسرم خیلی علاقه ای به رفتن به خانه آنها نداشت. بالاخره بعد از یک سال و خرده ای جلسه ای گذاشتیم تا زمان عقد و عروسی را مشحص کنیم. در زمان خواستگاری قرار بود که مهریه 14 سکه باشد و پدر و مادر عروس هم پذیرفته بودند و قرار های دیگر را هم مشخص کرده بودیم. ولی در این جلسه پدر مهناز درخواست کرد که تغییری در شرایط بدهند و ما نمی توانستیم کاری انجام دهیم. شرط شان این بود که مهریه از 14 سکه تبدیل به 114 سکه بشود یا وکالت در طلاق به دختر داده شود یا برای استفاده از آپارتمان او40 میلیون ودیعه مسکن به ایشان پرداخت شود. ما اصلا نمی توانیم هیچ یک از این شرایط را بپذیریم. شوهر من سال هاست بیمار و از کار افتاده و بستری است و غیر از حقوق بازنشستگی درامدی نداریم. به پدر مهناز گفتم که نمی توانیم شروط را بپذیریم. 40 میلیون اگر داشتیم که خوب بود. به سختی می توانیم حتی 20 میلیون جور کنیم از طریق وام های ازدواج دوطرف که می گیریم  و مقداری هم اضافه می کنیم. تقریبا پذیرفتند. پسرم اصلا نمی خواهد زندگی شان به هم بریزد. گفته هر شرطی بگذارند می پذیریم ولی من نگرانم و نمی توانم بپذیرم. می ترسم هر چند وقت یک بار ادعای جدیدی کرده و شرط دیگری قرار بدهند.

 

پاسخ دکتر فرزانه اژدری:

همه والدین به نسبت جایگاه و موقعیت خود در رابطه با ازدواج فرزندان نگرانی هایی دارند که بسیاری از آنها به حق و به جاست و از روی احساس مسئولیت و دلسوزی است ولی بسیاری از این نگرانی ها  هم بی دلیل است و تنها به این دلیل پیش می آید که پدر و مادر فکر می کنند دختر یا پسرشان وارد مرحله جدیدی از زندگی می شود که باید مستقلا زندگی کند و دیگر زیر نظر و احیاناً سلطه آنان قرار ندارد. از طرف دیگر بسیاری از این نگرانی ها محمل قانونی و شرعی ندارد بلکه فقط خود دختر و پسرکه وارد زندگی مشترک شده اند، مجاز به تصمیم گیری و ایجاد ثبات یا تغییر در خصوص مسائل فی ما بین خود هستند. والدین  باید دقت کنند که اموری که فرزندان شان برای زندگی تعهد کرده و به عهده می گیرند، فقط و فقط خودشان باید در مقابل آن تعهدات، پاسخگو باشند. فرزندان هم باید بپذیرند و بدانند که تبعات تعهدی که به عهده گرفته اند را تا آخر خود باید عهده دار شوند. البته در مقابل طرف مقابل هم  تعهداتی دارد که باید به آنها عمل کند.

این مادر به دلیل سختی های زندگی اش دائماً با گریه  صحبت می کرد. به ایشان اطمینان دادم که:

اول- نگران نباشید. اولا پدر عروس تان معلوم است که آدم مثبت و خوبی است. چون شرایطی که خواسته اند و گذاشته اند، شرایط سخت و غیر قابل اجرایی نیست. امروزه این تعداد سکه برای مهریه و یا دریافت وکالت در طلاق از زوج برای زوجه و یا 40 میلیون رهن برای مسکن متعارف و عادی است.

پدر عروس شما شاید خواسته دامادش را سربلند کند، شاید خواسته اگر در خانه دخترش ساکن شدند، کسی فکر نکند که سربار خانواده شما شده است. شاید هم می خواهد برای این زوج جوان پس اندازی نگه دارد… و خیلی شاید های دیگر که می توانید مثبت به آنها نگاه کنید. پس نگران نباشید.

دوم- اصلا  شما چرا نگران هستید؟ به شما ارتباطی ندارد. شما هیچ تعهدی لازم نیست و نباید به کسی بدهید. کسی که باید تعهدات را امضا کند و بعدا هم متعهد به اجرای آنها باشد، پسر شماست که خود با توجه به جوانی و توانمندی که دارد، خودش از عهده تعهداتش بر می آید.

سوم-  شما یا پسرتان بالاخره باید پول ودیعه مسکن را پرداخت می کردید که پدر عروس تان با شناختی که از پسر شما و توانایی هایش دارد حداقلی را مشخص کرده که پسرتان هم با عزت نفس درآن خانه زندگی باشد.

چهارم –  پسر شما می تواند از بین این شروط راحت ترین آنها را به نظر خودش را انتخاب و قبول کند که هر کدام باشد مشکلی نیست. اگر وکالت در طلاق را به همسرش بدهد، تازه هر دونفر حق مساوی برای روز مبادا پیدا می کنند. اگر 114 سکه را بپذیرد، چون مدیون است تا زمانی که این دین کامل پرداخت نشده می تواند از مازاد درآمد سال خود به طور مستمر آن را بپردازد، به طوری که اضافه بر هزینه های زندگی مالی نداشته باشد تا تکلیف شرعی در پرداخت خمس شامل مال شان نشود.( می دانید که اگر خدای ناخواسته از پرداخت خمس سر باز بزنند، مال غیر حلال وارد زندگی شان می شود) و اگر پرداخت ودیعه را قبول کند، باز حق طبیعی صاحب مسکن است، چه آشنا باشد و چه غریبه، که برای در اختیار گذاشتن ملک شان آن را دریافت می کنند.

به هر حال هر قید و شرطی هست، برای پسر شماست و شما لازم نیست غصه بخورید و نگران باشید. فقط سعی کنید هرچه زودتر این دو جوان را به خانه بخت بفرستید که نگه داشتن جوانان در بلاتکلیفی بدترین وضع برای آنان است و مسئولیت بزرگی برای والدین است. ان شاء الله که موفق باشید.

/انتهای متن/

درج نظر