هنوز نمی‌دانیم چه لباسی مناسب چه محیطی است!

در گزارش‌های قبلی نوع نگاه برخی بانوان مانتویی و چادری را نسبت به معنای واقعی حجاب، پوشش چادر و مانتو و همچنین ضرورت حجاب مناسب در جامعه جویا شدیم.
در ادامهِ به دلیل اهمیت بحث حجاب و پوشش در جامعه‌ی فعلی، گفتگویی با خانم دکتر مریم نهاوندی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، ترتیب دادیم درهمین زمینه.

0

 به نظر شما با توجه به فرهنگ غالب جهانی که به دنبال همسان سازی همه آدم‌ها و گروه‌های ملی مختلف در دنیاست، شرایط فعلی پوشش دختران و زنان در جامعه کنونی مان چگونه است؟

– می‌توان گفت با توجه به اینکه کشور ما کشوری اسلامی است و حجاب به عنوان یک قانون تعریف شده، بعضی بانوان حجاب و پوشش مناسبی ندارند و شرایط فعلی حجاب در جامعه مناسب نیست؛ مثلا در سطح خیابان خانم‌هایی هستند که یک مانتوی جلو باز به تن دارند و از زیر آن  بلوز و شلوار به تن کرده‌اند یا خانم‌های مانتویی که پوشش سرشان ناقص است و موهایشان از جلو و پشت روسری و شال پیداست یا مانتوها کوتاه و گاه تنگ هستند و شکل مناسبی ندارند- بهر جهت این نوع پوشش‌ها خواسته یا ناخواسته نشانه و علامتی است دال بر  عدم حجاب کامل.

در مجموع من فکر می‌کنم باید روی طراحی و تنوع دادن به لباس‌ها و مانتوهای مناسب بیشتر کار شود و این مسأله نیازمند همکاری بخش دولتی و سرمایه‌گذاری زیاد در این حوزه است. در ضمن ضعف دولت در حمایت از بخش خصوصی در طراحی و تولید لباس‌های حجاب، واقعا دغدغه‌ی مهمی است و باید از سوی سیاستگذاران و برنامه‌ریزان به آن توجه شود.

 

یک خانم فرهیخته لباس نامناسب نمی پوشد

پوشش‌ها و آرایش‌های غیرعادی یا بهتر بگوییم ظاهرگرایی افراطی در میان بخشی از دختران و زنان جامعه ما چرا مشاهده می‌شود؟

– در واقع حجاب ظاهرو پوشش نشان دهنده‌ی شخصیت باطنی و درونی هر فرد است. اینکه خانمی در ظاهر به طور افراطی آرایش می‌کند یا لباسی نامعقول می‌پوشد، نشان دهنده‌ی افکار و ذهنیت اوست . البته نباید فراموش شود که عوامل مختلفی در این رابطه موثر هستند مثلا خانواده‌ای که افراد در آن پرورش می‌یابند یا  گروه‌های همسالان و دوستان در نحوه‌ی پوشش این افراد تاثیر زیادی دارد.

هم‌چنین شاید برخی از این خانم‌ها احساس می‌کنند با ظاهری اینگونه بیشتر مورد قبول مردان و افراد دیگر در جامعه هستند و شاید برحسب شغلی که دارند سعی می‌کنند برای جلب مشتریان و ارباب رجوع  یا گاهی کارفرماها خود را به طور افراطی آراسته کنند.

در کل افکار و شخصیت درونی جدای از پوشش ظاهری نیست. مثلا یک خانم پزشک و فرهیخته هیچگاه ظاهر خود را غیرعادی و غیر طبیعی آرایش نمی‌کند و به خاطر شخصیت خاصی که برای خود قائل است، به دنبال ظاهرگرایی افراطی و خودنمایی اینگونه نیست و وقت خود را صرف این مسأله نمی‌کند. حال آنکه افراد عادی و عوام تمایل بیشتری به خودآرایی و به عبارتی ظاهرگرایی افراطی دارند چون می‌خواهند توسط ظاهر خویش، شخصیت خود را نمایان کنند.

 

Shahed-1-14-76-102

 

باید بین لباس مهمانی و دانشگاه فرق بگذاریم

 به نظر شما چه رابطه‌ای بین ظاهرگرایی افراطی و عدم احراز جایگاه‌های اجتماعی مناسب و قابل قبول در جامعه ما برای دختران و زنان هست؟

  • از نگاه من بین دو متغیر ظاهر افراد و جایگاهی که افراد در آن قرار دارند، می‌تواند رابطه وجود داشته باشد. مثلا یک خانم استاد دانشگاه همانند یک دختر جوان در سر کار و کلاس درس حتی در محافل خصوصی و مهمانی‌ها حاضر نمی‌شود و هیچگاه به سمت ظاهر گرایی افراطی نمی‌رود چون موقعیت خود را خیلی متفاوت و خاص می‌بیند و می‌داند که پوشش نامناسب او را زیر سؤال برده و اصلا برایش شایسته نیست.

      از طرفی گاهی در جامعه دیده می‌شود که یک خانمی که در طبقه متوسط و پایین جامعه قرار دارد، ظاهرخود را با لباس‌هایی با جنس نامرغوبتر و ضعیف‌تر به صورت تقلیدی شبیه به خانمی در طبقه بالای جامعه می‌کند و تصورش این است که می‌توان با ظاهر افراطی و پوشش خاص به جایگاه و موقعیت بالاتری دست یافت که این تفکر اشتباه است.

نکته مهم دیگر این است که متاسفانه در کشور ما و میان جامعه‌ی زنان، تعریف درستی از پوشش در هر مکان نشده است و مثلا دختر دانشجو همان لباسی را در دانشگاه می‌پوشد که در مهمانی می‌پوشد  یا مثلا برخی خانم‌ها با لباس شب و مهمانی به پارک می‌آیند و هنوز این را نمی‌دانند که حوزه عمومی با خصوصی متفاوت است و هر جایی نیاز به لباس مناسب و معقول خود دارد.

 

برای هر گروه باید لباس مخصوص طراحی شود

خلط تعریف درست از پوشش در جامعه ما واقعا یک ضعف است یعنی از ابتدا این مساله را در میان افراد جامعه نهادینه و تعریف نکرده‌ایم که برای هر محیطی یک پوشش قابل قبول است. دانشجو، استاد دانشگاه، کارمند و غیره باید برحسب موقعیتی که در آن هستند، لباس بپوشند و یادشان نرود که مثلا محیط دانشگاه، مهمانی و… حوزه‌ی شخصی نیست که در آن هر طور که دل شان بخواهد لباس بپوشند. در ضمن چرا باید همه افراد یک شکل پوشش داشته باشند؟! درحالی که باید برای استاد دانشگاه، دانشجو و کارمند و …، با توجه به موقعیتی که دارند، لباسی مخصوص طراحی شود، همانطور که مثلا یک پزشک در حین کار روپوش سفید به تن می‌کند.

 

نظر شما در مورد آزادی پوشش به معنای برداشته شدن قانون حجاب در جامعه چیست؟

  • من به عنوان استاد دانشگاه با برداشته شدن این قانون در شرایط فعلی کاملا مخالفم. شاید بهتر بود بحث حجاب از ابتدا به شکل دیگری مطرح می‌شد که حالا دچار چالش‌های جدی در این حوزه نباشیم ، اما الان برداشتن قانون حجاب فقط اوضاع را خراب‌تر می‌کند . در حال حاضر باید روی بحث پوشش مناسب برای بانوان کار شود و بخش دولتی باید از نظر تأمین بودجه به یاری بخش خصوصی بشتابد تا این بخش با ایده‌پردازی و طراحی لباس‌ها و پوشش‌های خوب و زیبا و محجبه به بحث پوشش بانوان کمک کنند و به نوعی بتوانیم ضعف‌های پوششی را اصلاح کنیم.

مثلا برای خانم‌هایی که به هر دلیل پوشش مانتو را انتخاب کرده‌اند، مانتوهایی سنتی با رنگ‌های شاد و مناسب هر محیط طراحی و تولید شود البته با قیمت‌های مناسب که همه استطاعت مالی داشته باشند و از آن طرف بخش خصوصی نیز ضرر نکند.

 

با حفظ همه فاکتورها مانتو را انتخاب کردم

لطفا در رابطه با پوشش خود حرف بزنید.

– من در حال حاضر مانتویی هستم اما ابتدا حجاب چادر داشتم. دلیلم برای تغییر حجاب این بود که پس ازاینکه صاحب فرزند شدم، همزمان با ادامه‌ی تحصیل باید فرزندانم را به مهدکودک برده و برداشتن ساک و وسایل خودم و فرزندانم و در اصل نگه داشتن چادر برایم واقعا سخت شده بود. حتی یک روز چادرم به در تاکسی گیر کرده و بدجوری زمین خوردم. بنابراین تصمیم گرفتم با رعایت همه‌ی فاکتورهای پوشش کامل، حجاب مانتو را انتخاب کنم. در آن زمان هم مانتوهای بسیار گشاد و روسری‌های بلند استفاده می‌کردم و الان هم با توجه به تنوع روسری‌ها و مانتوهای در بازار، من چون برایم حفظ پوشش کامل بسیار اهمیت دارد، ساعت‌ها برای خرید مانتوی مناسب وقت می‌گذارم  تا لباس خوب و مناسب محجبه بودن تهیه کنم.

 

 

با انگ  زدن به خانم های مانتویی مخالفم

– بخش مهمی از زنان و دختران مذهبی ما در جامعه تنها فرم قابل قبول پوشش را چادر می‌دانند، نظرتان چیست؟

– با وجود احترامی که برای خانم‌های چادری قائلم اما انگ زدن به همه‌ی خانم‌های مانتویی مخالفم. ببینید چادر داشتن صرف، به معنای باحجاب واقعی بودن و پوشش کامل داشتن نیست، متأسفانه برخی خانم‌های چادری هستند که اصلا پوشش ظاهری خوبی ندارند. در حالی که برخی خانم‌های با حجاب مانتویی را هم می‌بینیم که بسیار بهتر و مرتب‌تر در جامعه دیده می‌شوند که واقعا کمتر جلب توجه می‌کنند. البته بعضی اساتید دانشگاه هم هستند که با حجاب چادر، مانتو و روسری گلدار روشن استفاده می کنند. به نظر من این کار برای یک استاد دانشگاه آن هم در محیط دانشگاهی مناسب نیست؛ البته منظورم این نیست که حتما مشکی بپوشند زیر چادر، اما می‌توانند از رنگ‌هایی که کمتر جلب توجه می‌کند استفاده کنند، چراکه جایگاه آن‌ها با یک دانشجوی جوان بسیار فرق دارد.

از طرفی گاهی خانم‌هایی با پوشش نامناسب را که می‌گویند حالا پوششت هر چه باشد مهم نیست، دلت پاک و باطنت سالم باشد که این هم دیدگاه اشتباهی است چون به نظر من حجاب ظاهر و باطن باید در کنار هم حفظ شود.

 

خاطره یا تجربه‌ای از در محیط خارج از ایران هم دارید؟

  • در یکی ازسفرهای خارجی به یکی از کشورهای غربی در جلسه‌ای رسمی و علمی با حضور بیش از ٢٠ مرد و ٤ زن خارجی در ضیافتی شرکت کردم. بنابر رسم جلسه، مدیر گروه دپارتمان آموزشی با همه‌ی حاضرین جلسه دست داد تا نوبت به من رسید. او با دیدن حجابم بسرعت دست خود را که بطرف من دراز شده بود انداخت و عذرخواهی کرد. من هم بنابر احترام دست‌هایم را بر سینه‌ام قرار دادم. بعد او خیلی  تشکر کرد و من هم بعد از جلسه دلیل این نوع تشکر را توضیح دادم.

 

حجاب یعنی نگاه فراجنسیتی به زن

و سخن آخر…

  • از نگاه من پوشش برای یک زن مایه امنیت است و برنگاه مردان به زنان تاثیر می گذارد. مثلا وقتی من به عنوان یک زن با همکارم که یک آقاست حرف می‌زنم، وقتی پوشش مناسبی دارم نگاه او به من یک نگاه فراجنسیتی خواهد بود یعنی او مرا غیر از زن بودنم، یک فرد همکار و همطرازمی‌بیند که می‌توانم در کنارش کار و فعالیت کنم. در واقع اگر بتوانیم این نگاه و تفکر را در میان افراد جامعه چه زن و چه مرد خصوصا در محیط‌های کاری تعریف و تبیین کنیم، بسیاری از مشکلات مان حل خواهد شد.

/انتهای متن/

درج نظر