سیر صنعت چرم در ایران

صنعت چرم در ایران از دوران باستان مخصوصا در لباس های زنان و تزئینات این لباس ها کاربرد زیادی داشته است.

0

فاطمه قاسم آبادی/

استفاده از چرم در دوران پیش از اسلام

شايد بيشترين کاربرد چرم از کهن ترين ادوار تا کنون استفاده در پوشاک بوده است؛ پوشاکي که گاه براي شکار و جنگ و گاهي هم براي مراسم آييني و جشن مورد استفاده بوده است.

آنجه مسلم است چرم به دليل داشتن ويژگي هاي منحصر به فردش، همچون در دسترس بودن، مقاومت ، ماندگاري و نيز شکل پذيري بودن و تنوع در تزئينات مورد توجه بسيار بوده است.

براي دستيابي به نمونه هايي براي گستره ي کاربرد چرم در هنر و صنعت پوشاک ايران مي توان به نقش برجسته ها و مجسمه ها رجوع کرد.

پريچهر رحيمي در کتاب تاريخ پوشاک ايران در مورد لباس بانوي عيلامي در يک نقش برجسته به دست آمده از شوش مي نويسد:

“او پيراهن بلند ساده با آستين هاي کوتاه و يقه ي گرد و کمربندي از چرم با نقش زيگزاگ دارد.”

“اومستد” در کتاب تاريخ شاهنشاهي هخامنشي، با اشاره به نقش برجسته هاي تخت جمشيد مي نويسد:

دو صورت به کلي مختلف ، روي پيکره هاي تخت جمشيد مرتب نموده شده است، ماد ها با پوشيدن این لباس ها اصیل ترین  ايراني ها بازشناخته مي شوند، بر سرشان کلاه گرد نمدي کج ، با لبه پهن آويزان روي گردن دارند.

يک سدره ي چرمي تنگ آستين دراز که تا بالاي زانو مي رسد در بر کرده اند. شلوار بلند چرمي و کفش بند دار با نوک برجسته نشان مي دهد که پوشندگان آنها بسياري از وقت خود را به سواري مي گذراندند.

رومن گيرشمن در کتاب ايران از آغاز تا اسلام، به لوح نازک زريني ( از گنجينه سقز) اشاره مي کند که احتمالاً آن را روي کمربندي چرمي دوخته بودند، که تصاويري در دوصف شامل دسته هايي حامل خراج است که يک رديف حيوانات را با طناب راهبري مي کنند و آن بوسيله چکش کاري تزئين شده است.

 

پاپوش یا کفش

همانطور که گفته شد چرم به طور وسيع در زندگي اقوام ايراني کاربرد داشته است. اما چرم و کاربرد هاي آن در هيچ کجا به اندازه کفش و پايپوش ها وسيع نمي شود. چرا که تمام اقشار مردم از جنگجويان و فرماندهان و سربازان تا کودکان به پايپوش ها نياز داشتند و ايرانيان هنرمند کفش را نيز به صورت هاي گوناگون مي آراستند و آن را به يک شئ هنري مبدل مي ساختند.

به نقل از کتاب تاريخ لباس : «ايرانيان کفش را از چرم نرم، به رنگ زرد و به شکل پا مي ساختند که مچ تا پا را مي پوشاند و بوسيله دگمه و تسمه هايي که روي آن نصب شده بود، بسته مي شد.

بعد ها تزئين هايي از مرواريد و سنگ هاي گران بها همراه با برودري دوزي هاي زيبا به کفش افزوده شد.

 

چرم در دوران پس از اسلام

تولید چرم با گذر زمان در ایران نه تنها متوقف نشد که روز به روز پیشرفت بیشترو گسترش پیدا کرد.

توليد انواع پوست و چرم و نيز تجارت مرتبط با آن در دوره عباسي در سراسر قلمرو اسلامي پر رونق بود.

استفاده از پوست حيوانات مختلف براي ساخت پوستين و قبضه شمشير و آستر کفش و لباس هاي زمستاني هچنين براي افسار و رکاب و مشک و همچنين جلدهاي چرمي براي کتاب ها که به صورت ساده اي طلاکوب مي شد بعضي از مهمترين کاربردهاي چرم در اين دوره است و گزارش هاي فراواني درباره تجارت پوست و چرم در اين دوره در دست است که نشان دهنده رونق استفاده از چرم در اين دوره ميباشد.

 

دوران مغول و بعد از آن

تجارت چرم و پوست پس از حمله مغول نيز پررونق بود، مکاتبات خواجه رشيد الدين گواه شهرت برخي شهرها مانند تبريز و شيراز در اين دوره است.

در دوره تيموري از چرم براي تجليد کتاب ها و ساخت جلدهاي ضربي و سوخت استفاده بسياري مي شد به طوري که هنر سوخت علاوه بر جلد سازي به عنوان هنري تزئيني نيز در اين دوره اهميت پيدا کرد.

گزارشهاي جهانگردان  از دوره صفوي نشان دهنده رونق فراوان بازار چرم و فعاليتهاي مرتبط با آن است.

“کمپفر” از کارگاه هاي سلطنتي و از کفش دورخانه و پوستين دوزخانه در اين دوره سخن گفته است. معروفيت ساغري ايراني در اين دوره به حدي بود که شاردن معتقد است واژه شاگرن فرانسوي به معني پوست خالدار مقتبس از کلمه ساغري مي باشد.

ساغري در دوره صفوي در تبريز توليد مي شد و بيشتر در ساخت چمه و کفش کاربرد داشت و همه درباريان از اين نوع کفشهاي ساغري مي پوشيدند.

در دوره قاجار انواع چرم به مقدار زياد در شهرهاي ايران توليد مي شد. همدان در اين دوره مرکز مهم توليد نوعي چرم معروف به چرم همداني بود که از پوست گوسفند تهيه مي شد؛ و در اين دوره از جمله کارهايي که امير کبير در سال ۱۲۶۷ به نمايشگاه لندن فرستاد پوست بود.

در اين دوره صادرات پوست و چرم از اغلب شهرهاي ايران به روسيه و عثماني و هند رونق بسيار داشت. علاوه بر همدان شهرهاي تبريز و اصفهان نيز در توليد و صادرات چرم سهم بسزايي داشتند.

در عين حال به علت مسايل شرعي تجارت چرمهايي که توسط غير مسلمان توليد مي شد در درست ارمنيان بود.

 

در دوران معاصر

اولين کارخانه چرم سازي ايران در سال ۱۳۰۸ در شهر تبريز بنا شد و پس از آن در همدان، تهران، اصفهان و برخي شهر هاي ديگر نيز کارخانه هايي تاسيس شد به طوري که در سال ۱۳۳۷ تعداد ۲۲ کارخانه در ايران مشغول به کار بودند.

از سال ۱۳۶۲ در اطراف شهرهايي که از قديم در توليد چرم فعال بودند مانند تهران و تبريز و مشهد، شهرکهاي صنعتي توليد اين کالا راه اندازي شد که نا چرم شهر را بر اين شهرک ها نهادند که وجود اين شهرهاي صنعتي به افزايش توليد چرم و کيفيت آن کمک شاياني نموده است به طوري که امروزه فقط در شهر تبريز سالانه2000،5000 جلد چرم توليد مي شود.

 

قسمت اول (ایرانیان پیشگامان صنعت چرم در تاریخند)

/انتهای متن/

درج نظر