شهر ما خانه ما نیست!؟

جای تأسف است در کشوری که در آن حرف، حرف فرهنگ غنی و تمدن چندین هزارساله است، هنوز هستند افرادی که دست شان را از پنجره ماشین بیرون می‌آورند و یک مشت پوست ‌پرتقال را پرت می‌کنند وسط بزرگراه! واقعا شهر ما خانه ماست؟

0

نسیم شهسواری/

ترافیک سنگین است، صدای را دیویی که در تاکسی روشن است به زور شنیده می‌شود، عصر یک روز گرم تابستانی است همه از تف هوای تابستانی خسته و کلافه‌اند، شیشه ماشین را پایین می‌دهم، در ماشین کناری مادری دختر بچه دو، سه‌ساله‌اش را دعوا می‌کند. لباس صورتی دخترک غرق شکلات شده و مادر درحالی‌که سعی می‌کند لکه کاکائو را از روی لباس دختر پاک کند بقیه کاکائو، پوسته آن و تعدادی دستمال کاغذی را از پنجره ماشین بیرون می‌ریزد. راه باز می‌شود و دخترک هم چنان با نگاهش باقی‌مانده شکلات را تماشا می‌کند. شاید آن مادر دلش برای دل کوچک دخترش بسوزد. شاید حتی به اولین مغازه‌ای که رسید بگوید «خب، بیا حالا یک چیز دیگر بخریم.» تا از دلش دربیاید؛ اما آیا نگران مفهومی که به او منتقل کرده، نیست؟ نگران اینکه به او فهمانده‌ است حتی مشغول شدن به یک شکلات خوشمزه هم نمی‌تواند دلیل خوبی برای کثیف کردن لباس باشد، اما کثیف کردن شهری که در آن زندگی می‌کنی، مسئله‌ بی‌اهمیت و پیش‌پاافتاده‌ای است؟

جای تأسف است در کشوری که در آن حرف، حرف فرهنگ غنی و تمدن چندین هزارساله است، هنوز هستند افرادی که دست شان را از پنجره ماشین بیرون می‌آورند و یک مشت پوست ‌پرتقال را پرت می‌کنند وسط بزرگراه!

و اینجا یک پرسش اساسی مطرح است چرا «آشغال ریختن» را به عنوان کاری که همه می‌دانند نباید انجام داد، باز هم انجام می‌دهیم؟ چرا با همه گفتن‌های مان، با همه شنیدن‌های مان هنوز، دست مان را در جیب مان می‌کنیم و دستمال کاغذی‌های استفاده‌شده را که جای جیب مان را تنگ کرده‌اند به خیابان می‌ریزیم؟

راستی چرا ما هنوز درخیابان آشغال می‌ریزیم؟

همه ما بارها این شعار را که شهر ما خانه ما است را دیده‌ایم، شنیده‌ایم و یا حتی خوانده‌ایم، اما درواقع این شعار، این هدف و این برنامه چه قدر در رفتار ما قابل‌مشاهده است آشغال ریختن در خیابان توسط افراد سواره و پیاده، ضد فرهنگی است که با رفتارهای ما و با آموزش‌های غیرمستقیم ما به فرزندانمان به یک فرهنگ تبدیل‌شده است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

اگر می‌خواهیم بافرهنگ باشیم، اگر می‌خواهیم قدم به قدم به سوی جامعه‌ای متعالی، فرهیخته و بافرهنگ پیش رویم باید نخست، فرهنگ را در رفتارهایمان نهادینه کنیم و بدانیم و آگاه باشم که تلاش برای نظافت محیط‌زیستمان اولین نشانه فرهنگ است.

بیایید اولین نشانه فرهنگ عادت خود قرار دهیم، چراکه فرزندان مان فرهنگ زندگی اجتماعی را از رفتار ما می‌آموزند.

/انتهای متن/

درج نظر