‏ تو که تک گوهر دنیای منی

دختر همه لطف است و مهر است عاطفه.  به بهانه روز ارغوانی دختر میهمان واژگان پر طراوت شعر مهدی سهیلی می شویم.

0

 

همان دختر لطیف و جمیلی که خداوند بر آفرینشش مباهات کرد و چرخه گسترده هستی را  به دستان توانمندش سپرد.

زندگی درنگهم گلزاریست

 دخترم با تو سخن می گویم ‏ 
و تو با قامت چون نیلوفر،شاخه ی پر گل این گلزاری ‏ 
من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم ‏ 
گل عفت ، گل صدرنگ امید ‏ 
گل فردای بزرگ 
گل فردای سپید 
چشم تو اینه ی روشن فردای من است ‏ 
گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ ‏ 
کس نگیرد زگل مرده سراغ 
دخترم با تو سخن می گویم ‏ 
دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش 
همه گل چین گل امروزند ‏ 
همه هستی سوزند ‏ 
کس به فردای گل باغ نمی اندیشد ‏ 
انکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد ‏ 
بلبل عاشق نیست ‏ 
بلکه گلچین سیه کرداریست ‏ 
که سراسیمه دود در پی گل های لطیف ‏ 
تا یکی لحظه به چنگ ارد و ریزد بر خا ک 
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک ‏ 
تو گل شادای ‏ 
به ره باد مرو ‏ 
غافل از باد مشو 
ای گل صد پر من ‏ 
همه گوهر شکنند ‏ 
دیو کی ارزش گوهر داند ‏ 
دخترم گوهر من ، گوهرم دختر من 
تو که تک گوهر دنیای منی ‏ 
دل به لبخند حرامی مسپار دزد را دوست مخوان ‏ 
چشم امید به ابلیس مدار ‏ 
ای گوهر تابنده بی مانند ‏ 
خویش را خار مبین ‏ 
اری ای دخترکم ‏ 
ای سراپا الماس از حرامی بهراس ‏ 
قیمت خود مشکن ‏ 
قدر خود را بشناس ‏ 
قدر خود را بشناس

/انتهای متن/

درج نظر