این شب ها مشکلات را طور دیگری حل کنیم

یکی از کارهای حقوقدان دادن، مشاوره های حقوقی به آدمهاست برای حل مشکلاتی که از طریق قانون باید حل شود. اما این بار با نگاهی تازه داریم به مشکلات حقوقی… نگاهی مطابق با حال و هوای این روزها و شب ها؛ شب های قدر.

0

در این روزهای روحانی و عزیز، حیف است آدم از مشکلات و اختلافات زندگی بنویسد، گویی از خدا خجالت می کشد. در همه زندگی ها مسائل مختلف، کم و زیاد، وجود دارد و می توان آنها را مطرح کرد تا  شاید راه حلی برایش پیدا شود و هم درس و تجربه ای برای دیگران باشد که راه رفته را دوباره نروند و به اصلاح امور خود بپردازند. در این شبها که در رحمت خداوند بر روی بندگان باز است و دعاها و توبه ها و ندبه ها پذیرفته تر است بهتر است کمی به جای توجه و روی آوردن به بندگان خدا و یا بهتر بگویم توجه به زمین و زمینی ها به آسمان توجه کنیم و نیازها و حرفهایمان به درگاه آن بی نیاز مهربان و قادر و توانا و ستار و غفار ببریم. باور کنیم راه گشاتر است و راه کوتاهتر و مطمئن تری برای حل مشکلاتمان است. می توانیم به او بگوئیم چه نیاز و مشکلی داریم. ولی قبل از آن باید توجه کنیم که بیشتر این مشکلات از عملکرد خودمان برایمان ایجاد می شود. یک تصمیم اشتباه و نابهنگام، یک رفتار نادرست، یک دعوا و ایراد بی موقع، یک درخواست نابجا، یک دستی که بلند شده و جای نامناسب و ممنوعی فرود آمده، پایی که جایی رفته که نباید می رفت و برگشت برایش سخت شده، دلی که نباید به درد می آوردیم و آوردیم، پدر و مادری که باید احترام می کردیم و نکردیم، کاری که نباید انجام می دادیم ولی با غرور و خودخواهی انجام دادیم، جایی که باید می رفتیم کبر ورزیدیم و نرفتیم و هزاران باید و نبایدها که حالا به گره ای کور تبدیل شده ونه با دست و نه با دندان باز نمی شود و در این شب های خاص باید امید داشت که با توجه و انابه و توسل به خداوند باز شود. به شرط اینکه واقعا بخواهیم و از ته دل با خودمان و خدای خودمان روراست باشیم و بعد از تمام شدن این شبها باز سرنخ زندگی را به دست نفس و شیطان ندهیم که ما را باز گرفتار و اسیر مشکلات کند و آن را به ذائقه مان شیرین و خوش آب و رنگ جلوه دهد.

 

این دادگاه و آن دادگاه

در دادگاه ها همیشه به روی دادخواهان باز است ولی دادخواه اصلی جای دیگر و دادگاه واقعی نیز جای دیگریست. قاضی در شعبه برای رسیدگی به پرونده ها همیشه حاضر است ولی قاضی واقعی جای دیگر منتظر ماست که مو را از ماست بیرون بکشد و البته چون پیش این قاضی امکان پنهان کاری نیست، واقعیت ها آشکار می شود. پس بهتر است که قبل از آمدن به دادگاه اصلی خودمان کلاه مان را قاضی کنیم تا ببینیم به نفع ما رای صادر می شود یا علیه ما.

 پسری که مادرش را هر روز زیر مشت و لگد می گیرد بطوری که مادر ناتوان زیر دست و پای او زخمی می شود آیا از خدا انتظار توجه و خوشبختی و برکت در زندگی دارد؟ مادری را می زند که خانه  فقیرانه اش را که چیزی جز مقداری خشت و خاک نیست به نامش کند و به زنش هم این اجازه را می دهد که با این مادر همین رفتار را داشته باشد. آیا بچه های این مرد و زن با آنها رفتاری خوب و پسندیده و صحیح خواهند داشت؟ آیا این آدم ها می تواند انسان های خوبی تربیت کنند که از خودشان بهتر باشند؟ معمولا تبعات این گونه رفتار یک پسر با مادرش از طریق اولاد آنها به جامعه تسری پیدا می کند و جامعه از دست فرزندان اینگونه خانواده ها ناامن خواهد شد.

یا کسانی که با سوءاستفاده از اموال دولتی و کم کاری و پرونده سازی و هزاران کار خلاف دیگر نانی برای زن و بچه می برند و تبعات آن را نخواهند دید و انتظار خیر و سعادت و پیشرفت دارند؟. شاید ظاهراً زندگی خوب و مرفهی فراهم کرده باشند ولی در نهایت اموالی که بطور نادرست در زندگی وارد شده، آثار خود را می گذارد و تبعات آن باز بر فرزندان و از آنجا به جامعه تسری پیدا می کند.

 

از فرصت این شبها استفاده کنیم

این شبها فرصتی است که از قاضی واقعی بخواهیم وقتی پرونده ما را می بیند و می خواهد برای مان حکم صادر کند، با بخشش و رافت با ما برخورد کند و البته شرطش هم این است که  به او قول بدهیم که دیگر دور خلاف را خط بکشیم.

شاید این شب ها فرصتی باشد برای این که  کمی به خودمان فکر کنیم و برای خودمان ارزش قائل شویم؛ نه ارزش و جایگاه مادی، بلکه ارزش  معنوی که به عنوان یک انسان داریم و باید داشته باشیم.

شاید لازم باشد که در این شب ها کمی فرشته وجودمان را تقویت کنیم تا در مقابل دیو درون مان خوب مقاومت و ایستادگی کند، که در آن صورت حتما  خداوند خود جای ما را در بین مردم که هیچ، در دل مردم باز می کند. آنگاه است که محبت زن به شوهرش واقعی می شود و برای خدا و هم محبت مرد به زنش . آن وقت است که  دیگر زن و مرد برای کوچکترین مسئله ای با هم پرخاش نمی کنند.

اگر این فرشته بیدار شود دیگر دست برای نوازش بلند می شود و نه برای زدن.

اینجاست که مادر برای حقوق الهی که دارد احترام و نگهداری می شود نه برای اینکه در دوارن پیری و سالخوردگی مال ببخشد.

وقتی به جایگاه معنوی خودمان  با توجه به مسئولیت هایی که داریم، بازگردیم، به عنوان  پدر و مادر فرزند را امانت خدا دانسته و خوب تربیت می کنیم تا جامعه از او بهره ببرد نه آسیب ببیند.

همین شب ها باید حواس مان باشد که بچه ها را طوری تربیت  کنیم که به وقت نیاز با عقل و درایت و بصیرت تصمیم بگیرند و نه به دلیل گرفتار بودن در جهل قومی و قبیله ای دست به شمشیر ببرند و حتی امام خود را، مولای مقتیان علی(ع) را  در محراب شهید کند. ابن ملجم حاصل تربیتی ناجور بود و بچه ما هم می تواند ابن ملجم گردد اگر…

 

وقت تعیین سرنوشت است

این شب ها که شب های قدر است و شب تعیین سرنوشت برای همه هم آدم ها و هم حتی جامعه ها، باید هشیار باشیم و بیدار و دعا کنیم برای این که همه گره ها که در زندگی مان هست، چه مادی یا معنوی، فردی باشد یا جمعی ، با دعا و توبه باز شود.

باید از خدا بخواهیم و  امیدوارباشیم که امشب زیباترین سرنوشت را برای ما و فرزندان مان و خویشان و اقوام مان، جامعه و کشورمان رقم بزند.

باید همه چیزهای زیبا و خوب را امشب برای خودمان و برای همه مردم مان بخواهیم: هوشیاری، خردمندی ، ایمان، درستکاری تا  در سایه این خیرات برای مردم، سرزمینی داشته باشیم امن و آباد و آزاد و مستقل و سرشار از نعمت های خوب.

امشب وقت خواستن واقعی همه این خیرات است، اگر خودمان در مسیر خیر قرار گیریم. انشاءالله.

/انتهای متن/

درج نظر