دام جنسی مرد شیاد برای خانم‌های متاهل ساده لوح در فیس‌بوک

حال زن که از نظر روحی و عاطفی به شدت آسیب دیده است، گرایش بیشتری به سوی مرد اینترنتی پیدا کرده و در تله جنسی او گرفتار می شود، به گونه ای که به دعوت مرد با او در منزلش قرار گذاشته و تن به رابطه جنسی می دهد…

0

“مهدی آریافر” مشاور خانواده در مباحث مرتبط با خیانت همسر در تشریح یکی از تجربیاتش می‌گوید:

خانم جوانی ساعاتی از روز را در غیاب همسرش که تا عصر در بیرون از خانه مشغول کار بود به اینترنت پناه می برد، او در اوایل برای دانلود کردن فایلهای جالب نظیر فایلهای موسیقی ، تصاویر جذاب و دیدنی و … وارد اینترنت می شد اما به تدریج و از طریق یکی از دوستانش با شبکه اجتماعی فیس بوک آشنا شده و با مردی که وانمود می کرده متأهل بوده و با همسرش مشکل دارد، اقدام به گفتگوی آنلاین یا همان چت می نماید.

خانم جوان با این تصور که اینکار بخشی از زندگی خصوصی او بوده و نیازی نیست که همسرش را در جریان این تعامل اینترنتی قرار دهد، به رابطه آنلاین با آن مرد ادامه می دهد. آن خانم حتی تصورش را هم نمی کرده که این گفتگوی روزانه به ظاهر ساده که اغلب پیرامون مسائل روزمره سیاسی و اقتصادی جامعه بوده است، باعث شکل گیری پیوند عاطفی میان او و آن مرد شود.

متأسفانه خانم جوان به جای گفت و گوی سازنده با همسرش در خصوص مشکلاتی که در روابط زناشویی شان وجود داشته است، درد دلهای خود را با آن شخص درمیان می گذارد و آن مرد نیز بصورتی کاملاً حساب شده، راهکارهایی را به آن خانم می دهد تا به اصطلاح روابط میان خود و همسرش را بهبود بخشد اما آن روشها نه تنها اوضاع را بهتر نمی کند، بلکه بر شدت اختلافات زن با همسرش می افزاید.

حال زن که از نظر روحی و عاطفی به شدت آسیب دیده است، گرایش بیشتری به سوی مرد اینترنتی پیدا کرده و در تله جنسی او گرفتار می شود، به گونه ای که به دعوت مرد با او در منزلش قرار گذاشته و تن به رابطه جنسی می دهد.

متأسفانه بعدها مشخص می شود که آن مرد با زنان دیگری نیز در فیس بوک رابطه جنسی برقرار کرده بوده است و هرآنچه که در ارتباط با خود گفته ، صرفاً دروغهایی برای اغفال زنانی بوده است که با شوهران خود مشکل داشته اند.

اکنون خانم جوان از کار خود پشیمان گشته و به علت عذاب وجدان ناشی از خیانت به همسرش به من مراجعه کرده تا زندگی مشترک آنها را بازسازی کنم.

خیلی ها از من می پرسند: ” آقای مشاور ! وقتی می گویید باید کاملاً با همسرمان روراست باشیم، آیا بخش خصوصی زندگی مان را کاملاً نادیده نگرفته اید؟ “

در پاسخ به این پرسش باید بگویم: اگر بخش خصوصی زندگی یک شخص متأهل به این معناست که قسمتی از زندگی خودش را از همسرش پنهان نگه دارد، به شدت تأکید می کنم که این کار می تواند عواقب خطرناکی را دربرداشته باشد. متأسفانه بیشتر مشاورین خانواده و نیز بسیاری از مراجعینم با من هم نظر نیستند اما تجربیات من در طی سالها مشاوره نشان داده است که پنهان کردن قسمتی از زندگی یک شخص در زندگی مشترک با همسرش می تواند فاجعه های زیادی را در زندگی زناشویی شکل دهد که یکی از آنها وقوع بی وفایی و خیانت به همسر است. شاید به شدت با این عقیده که همسرتان حق داشته باشد؛ ایمیل هایتان را خوانده و کیف دستی و یا موبایل تان را جستجو کند، مخالف باشید. اما به نظر من این نوع ارتباط راحت و بدون آلایش برای داشتن ازدواجی سالم بسیار ضروری است.

اجازه دهید عملکرد چنین اقدامی را برایتان شرح دهم. وقتی من ” زمان و مسائل خصوصی ” دارم، همین موجب می شود که کمتر با همسرم شفاف و صادق باشم. این یعنی که مشکلی دارد در روابط بین من و همسرم بروز می کند که اگر بخواهم به آن بی توجه باشم، قطعاً در آینده ای نزدیک باید منتظر بروز مشکلات بیشتری در روابط خود با وی باشم. من باید بپذیرم که همسرم شخصی است که نیاز دارد به بهترین شکل مرا بشناسد و من هم لازم است همه اطلاعات را برایش فراهم کنم، اطلاعاتی که شامل مسائل نادرست و بد نیز می شود.

من نه تنها باید صادقانه به سوالات او پاسخ بدهم، بلکه باید از دروغ گویی اجتناب کنم و با میل و رغبت اطلاعات را به او انتقال دهم. به عبارت دیگر من باید اطلاعات خودم را به هر طریق ممکن با او در میان بگذارم. حتی اگر همسرم در رفع نیازهای من دچار ضعف شده است به جای ایجاد بخشی به نام زندگی خصوصی ، بهتر است با لحنی دوستانه و به دور از تنش ضعف های او را به او متذکر شوم.

متأسفانه بسیاری از زنانی یا مردانی که به همسرشان خیانت کرده اند در جلسه مشاوره می گویند: ” آقای مشاور اکنون که به اعمال خود می اندیشیم، متوجه می شویم که حق با شماست ما بجای اینکه با همسر خود شفاف و صادق باشیم، بخشی به نام زندگی خصوصی برای خود ایجاد کرده بودیم که در تنهایی ها و مشکلات به آن پناه می بردیم.

وقتی با زوج های مشکل دار و به خصوص زنان و مردانی که به همسر خود بی وفایی و خیانت کرده اند، مشاوره می کنم ، متوجه می شوم که آنها به ندرت با یکدیگر صادق بوده اند. به همین دلیل زن و شوهر را جداگانه ملاقات می کنم، به ویژه در ابتدای فرآیند مشاوره هایم.

وقتی هر یک از همسران صادقانه با من صحبت می کند، تصویر روشن تری از هر دوی آنها بدست می آورم، بطوریکه حتی خودشان نسبت به یکدیگر چنین شناخت دقیقی نداشته اند و در طول سالها به تصویر تیره و مبهمی نگاه می کردند که هریک برای دیگری نمایان کرده است. اما وقتی با مشاور خود صحبت می کنند، دیگر نیازی به تصویر مبهم ندارند و مشکل واقعی شروع به آشکار شدن می کند . البته باید یادآور شوم که در برخی از موارد نیز یکی از همسران از گفتن حقایق طفره رفته و به دروغ متوسل می شود، اینکار صرفاً فرآیند مشاوره را طولانی تر می سازد وگرنه در چنین حالتی بازهم می توان به اصل ماجرا پی برد.

منبع: سیتنا/انتهای متن/

درج نظر