دینداری ایرانیان موضوع مورد توجه اساتید آلمانی

دراوایل سال جاری نشست علمی مشترکی با حضور هیاتی از اساتید ودانشجویان دانشگاه ایرانی  ادیان و مذاهب در دانشگاه گوته در شهر فرانکفورت آلمان برگزار شد.

0

با بهجت السادات شهرتاش، تنها عضو خانم این هیات که از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب است در مورد این سفر و دستاوردهای علمی وفرهنگی آن گفت و گویی داشتیم.

 

کلا در مورد این نشست و خاستگاه و سوابق آن برای ما توضیحاتی بدهید؟

  • این نشست، درادامۀ سلسله نشست هایی بود که از چند سال قبل به عنوان یک کار مشترک علمی میان دانشگاه ادیان و مذاهب و دانشگاه گوته برگزارمی شد. هدف از برگزاری این نشست ها آشنایی با نظرات و دیدگاه های مختلف دینی، تشابهات و تفاوت های موجود در خصوص موضوعات مورد علاقه طرفین بوده است.  

 

موضوع خاص مورد نظر این نشست امسال چه بود؟

  • موضوع نشست امسال روش شناسی مطالعات ادیان و مسائل مربوط به دینداری در ایران وآلمان بود، البته با تأکید بر نکات روش شناختی.

 

شما هم قرار بود در این نشست مقاله ارائه کنید؟

  • من در این نشست بیشتر نقطه نظرات شفاهی ارائه دادم و سعی داشتم درکارگروه ها شرکت فعال داشته باشم. البته مقالۀ کتبی هم داشتم با عنوان “نقد روش شناختی فمینیسم در مطالعۀ دین” که بنا بود در نشست ارائه شود.

 

چرا این موضوع را برای این نشست علمی انتخاب کرده بودید؟

  • من به دلیل این که الان دوره دکتری را در رشته مطالعات زنان می گذرانم، این موضوع را انتخاب کردم. اما در آنجا دیدم مخاطب آلمانی اشتیاق چندانی به طرح این موضوع ندارد. آنها بر اساس موضوع نشست و زمینه های مطالعاتی خود بیشتر طالب شنیدن مسائل مربوط به دینداری در ایران بودند و بر این اساس در زمان بندی سه روزۀ نشست طبعا اولویت با موضوعاتی بود که به این مسئله بیشتر پرداخته بود. به همین خاطر مقالۀ من که گمان می شد تمرکزش بر نقد فمینیسم است در آن فرصت مورد بحث قرار نگرفت. اما همین نکته برای من خیلی قابل تأمل و جالب بود که در چنین نشست علمی در یک کشور اروپایی، فمینیسم خیلی موضوع روز نیست و در عوض برای آن دسته از محققینی که با آنها مواجه بودیم دینداری مردم ما مسئلۀ  مهم تری بود. یه همین دلیل هم من سعی کردم در خلال مباحث و گفت وگوها در نشست، در همین زمینه مطالبی را مطرح کنم که خوشبختانه برای آنها جالب هم بود.

  

فکر نمی کنید اگر درایران مشابه این نشست برگزارمی شد، توجه به مقاله شما و موضوع آن خیلی بیشتربود؟ 

  • خوب ببینید درایران فضای فکر نخبگانی بعضی زنان اندیشمند ما فضایی است که در آن فمینیسم هنوزجاذبه خیلی زیادی دارد و بنوعی شاید بگوییم پرستیژ دارد. ولی بنظر نمی رسد در قاطبه اهل علم در اروپا چنین توجهی به فمینیسم وجود داشته باشد. بنظر من آنها  در مجموع واقع بینانه تر با مسائل جامعه شان و حتی مسائل جامعه ای مثل جامعه ما برخورد می کنند. برای همین است که توقع داشتند با توجه به موضوع نشست بیشتر درمورد وضع دینداری در ایران و در میان ایرانیان صحبت شود.

 

94021302p10

 

در مورد حاشیه نشست هم برای ما توضیح دهید؟

  • آشنایی ها و دوستی هایی را که در طی این نشست ها ایجاد می شود شاید بتوان از دستاوردهای حاشیه ای مهم آن دانست که نوعا در اصلاح دیدگاه های غیر واقعی در مورد ایران که به وسیلۀ رسانه ها ایجاد شده ویا متقابلا برداشت های نادرست ما از نوع افکار و رفتارآنان نقش دارد؛ اصلاحی که بیش از همه از طریق این گونه برخوردهای غیر رسمی به دست می آید. من هم از اهمیت فرصت فراهم شده غافل نبودم. سعی داشتم با پرس و جو از برخی دانشجویان شرکت کننده در اجلاس با فرهنگ مردم آلمان و وضع زندگی روزمره آنها بیشتر آشنا شوم و یا در بارۀ زندگی دانشجویی در آنجا سوال هایی بپرسم. در این خصوص چیزهای جالبی شنیدم. از یکی از آنها که با او رابطه صمیمانه تری داشتم شنیدم که به خاطر هزینه های زندگی خوردن گوشت بیش از ماهی یک بار، برایش امکان پذیر نیست وتنها از غذاهای گیاهی استفاده می کند.  از این مسئله نارضایتی هم نداشت و معلوم بود که بیشترین  توجه و علاقه اش به ادامۀ تحصیلش  است تا به امور دیگر.

 

کلا بنظر شما این گونه نشست ها چقدر به تقویت روابط علمی میان ما و دیگر ملت ها و آئین ها کمک می کند؟ درتحکیم پیوندهای فرهنگی چقدر موثر است؟

  • بطور کلی این گونه نشست ها زمینۀ مساعدی برای شناخت بی واسطۀ فرهنگ هاست که اگر با توجه ودقت و برخورداری کافی از دانش مورد بحث توأم باشد قطعا نتایج بسیار خوبی خواهد داشت. از اهمیت “زبان ارتباطی” به همراه زبان علمی نیز نباید غافل بود که البته این خود مسئلۀ فرهنگی مهمی است.

94021302p03

 

 

مشخصا حضور شما به عنوان یک خانم ایرانی در این هیات چقدر در ذهنیت آنها نسبت به زنان ایرانی تاثیر مثبت داشت؟

     به گمانم نفس حضور من به عنوان یک زن در صحنه علمی آن هم با چادر برای شرکت کنندگان این نشست تازگی داشت. البته در سال های قبل هم خانم های باحجاب از ایران در این نوع نشست ها شرکت کرده بودند ولی استفادۀ از چادراحتمالا تازگی داشت. جالب آنکه یکی از خانم های آلمانی که مرا برای دیدن یکی از مراکز دینی ونیز مرکز شهرهمراهی می کرد به من گفت که پوششی که داری راحت وکاربردی (practical) است. به نظرم با این نوع خاص پوشش در این محفل علمی شرکت کردن و فعال بودن و تعامل خوب با افراد داشتن تاثیر مثبتی روی نقطه نظر آنها نسبت به زنان مسلمان ایرانی داشت.

 

شما به دلیل خاصی با چادر در این نشست شرکت کردید؟

  • بله. هرچند رعایت حد حجاب اسلامی هم کفایت می کرد وشرعا مشکلی نداشت، اما من فکر می کنم امروزه چادر برای زن مسلمان ایرانی نه تنها یک نماد ایمانی است بلکه نماد مبارزه با سلطۀ فرهنگی نیز هست. این نماد اگر به خوبی معرفی شود تاثیر زیادی روی افکار عمومی مردم دنیا دارد بخصوص که در مورد حجاب زنان مسلمان ایرانی و چادرکه به نوعی هویت بخش ماست، در دنیا متاسفانه تبلیغات زیادی شده است تا اصلا نگاه آنها را نسبت به زن مسلمان با این پوشش، منفی و غیرواقعی سازد. در واقع دلیل دوم چادر گذاشتن من شبهه زدایی از وجهۀ زنان مؤمن وفرهیخته ای است که در ایران از این پوشش استفاده می کنند.

/انتهای متن/

درج نظر