تجربیات شخصی یک نویسنده زن

به عنوان نویسنده زنی که بسیاری از مشکلات را پشت سر گذاشته یا دارد می گذارد دوست دارم از تجربیاتم بنویسم و البته نویسنده زنی که برای خودش، خط مرز بین زن ومرد را هم قائل است و شکی ندارد زن، باید به همان اندازه زن باشد که مرد، مرد.

118

سرویس فرهنگی به دخت/

 شما اگر دوست دارید یک نویسنده شوید، باید بدانید که  در جامعه ما انجام بعضی کارها برای زنان یا ممنوعیت دارد یا از طرف مردم پذیرش نمی شود. برای همین اگربخواهید از همه لحاظ مورد پذیرش جامعه واقع بشوید، باید همرنگ جماعت شوید و درست مثل آنها رفتار کنید.

این حرفها را زدم به عنوان نویسنده زنی که بسیاری از این مشکلات را پشت سر گذاشته یا دارد می گذارد و البته برای خودش، خط مرز بین زن ومرد را هم قائله و شکی ندارد، زن، باید به همان اندازه زن باشد که مرد، مرد.

 شاید بارها به عنوان یک نویسنده ی زن دوست داشتید راجع به موضوعاتی بنویسید که هیچ تجربه ای در آن باره نداشتید ومسلماً نوشتن از چیزهایی که تجربه نکردید، سخت است وگاه طاقت فرسا ومطمئناً نتیجه مثبتی هم عایدتان نشده است. البته منظورم مردانه نوشتن نیست. نوشتن درباره موضوعاتی است که تجربه ای درموردشان ندارید، اما در اثری مجبورید از آن حرف بزنید. نمونه اش نوشتن از موتور سواری است. شما کمتر زنی را دیدید که پشت موتور یا دوچرخه ای نشسته باشد و کاری را که یک پیک موتوری انجام می دهد، انجام داده باشد. ااگر هم این کاررا کرده باشد، مردم در خیابان با دیدی بد به او نگاه نکرده اند. درست مثل رانندگی اتومبیل خانم ها که اوایل به سختی  مورد پذیرش بود اما حالا جا افتاده.

تجربه کنید

اگر بخواهید راه را برای تجربه کردن باز کنید،ممکن است از جانب بعضی ها بازخواست بشوید . شما نویسنده اید و باید به خودتان این حق را بدهید که سهمی در کسب تجربه داشته باشید. حتی اگر بعضی موقعیت ها یا شرایط به شما اجازه این کار را ندهد. البته منظورم این نیست که شما پیک موتوری بشوید تا بتوانید در موردش بنویسید. شاید شما بتوانید با خواندن کتابی در مورد موتور سواری یا با نشستن پای صحبت یک پیک موتوری به هدفتان برسید. اما تمام تجربیات با مطالعه و گفتگو به دست نمی آیند. گاهی باید دل را به دریا زد، تا به نتیجه ای دلخواه رسید. درست مثل غواصی که لباس غواصی می پوشد. با شجاعت به اعماق دریا می رود و دانسته خطرات احتمالی را به جان می خرد تا ساعتی، حس و لذت شنا در اعماق دریا را تجربه کند. یا امدادگر و آتش نشانی که با علم به تمام خطرات شغلش، با عشق در این شغل، جانفشانی می کند.

یادم می آید یک روز که داشتیم خانه مان را بازسازی می کردیم، هرچه به گچبر توضیح می دادم که می خواهم در مقابل این مانع، که نمای سقف خانه ام را زشت کرده، با گچ، طوری درست کند که جلوه ی دیگری پیدا کند، گچبر ندانسته یا از روی لجبازی اصرار داشت که این کار شدنی نیست. وسایلش را گرفتم و رفتم بالای داربست و همان کاری را کردم که در ذهنم بود. گچبر وقتی کارم را دید خیلی خوشش آمد. بعد به همسرم گفت:” عجب مردی است این خانم شما!” ازاین حرفش خوشم نیامد. چون برای مردانه و زنانه بودن همیشه باید مرزی قائل بود. گفتم:” آدم باید ازپس هرکاری بربیاید و این نشانه مرد بودن یک زن نیست.”

همه کار را یاد بگیرید

نویسنده زن باید از بعضی کارها- حتی اگر ظاهرا مردانه باشد- اعم ازفنی وغیر فنی سردربیاورد، همان طور که باید به تمام کارهای زنانه اشراف داشته باشد. چون یقین دارم هرکاری در جایی به کارمی آید، حتی شده یک بار. این شعار را هم از پدرم یادم گرفتم که همیشه اعتقاد داشت یک زن حق دارد به اندازه مرد از خیلی چیزها بهره ببرد و البته فرصت تجربه کردن را هم به من آموخت و کمکم کرد تا همیشه تنهایی از پس کارهایم بربیایم. گاهی آقایان نویسنده هم ناچارند بعضی از کارهای زنانه را تجربه کنند. بچه داری یا خانه داری را بیاموزند تا در داستان پردازی دچار مشکل نشوند. چون اگر قصد داشته باشی نویسنده بشوی و داستان های متنوع هم بنویسی، خواه ناخواه یکی از این تجربیات به کمکت خواهند آمد.

از شیرینی پزی و آشپزی حرفه ای گرفته تا موسیقی و ورزش و خیاطی و آرایشگری و کار با کامپیوتر و تعمیر وسایل برقی … که من همه اینها را در زندگی ام یاد گرفتم بدون این که به سر کلاسی بروم یا هزینه ی سنگینی را صرفشان کنم. درحالی که ممکن است هنوز بعضی از آنها را به کار هم نبرده باشم. مثلا کونگ فو را از همسرم یاد گرفتم و فقط یک بار به دردم خورد، آن هم در یکی از کتاب هایم که شخصیت اصلی آن کونگ فوکار بود و باید توصیفش می کردم.

نیازی نیست شما همه چیز را خیلی حرفه ای یاد بگیرید. یا در آن زمینه خیلی تبحر داشته باشید وبه درجه ی استادی رسیده باشید همین که کارتان راه بیفتد، کافی ست. در سفر هم می توانید تجربیات زیادی کسب کنید، حتی در مسافرت های یک روزه که حکم پیک نیک خانوادگی را دارد.

سفر بروید

خیلی ها حتی در جامعه امروزی مخالف تنهایی سفر کردن خانم ها هستند. اما یک نگاه به اطرافتان بیندازید، زنانی را می بینید که تنهایی سفر می کنند و از پس مشکلات آن هم برمی آیند. عفت، نجابت و اقتدارشان اجازه نمی دهد نامردان روزگار اجازه سوءاستفاده از آن ها را به خودشان بدهند. شما نیاز به سفر دارید. شاید همسر شما کار زیادی داشته باشد. شاید بیماری یا هر علت دیگری اجازه ندهد در کنارشما به سفر بیاید. یا سن وسال شما و کم تجربگی در سفر باعث ترس تان از سفر تنهایی بشود. آیا باید تمام عمرتان را در حسرت یک سفر وکسب تجربیات فراوان بگذرانید؟ هزاران راه چاره وجود دارد. تا آن جا که می توانید یک همسفر مثل خواهر، برادر، دوست یا همکلاسی دانشگاهی پیدا کنید. اگر کسی نبود همراهتان باشد، با تور سفر کنید. این روزها تورهای خانوادگی مطمئنی وجود دارند که باعث می شوند شما، نه احساس تنهایی کنید، نه خطر. اگر امکان هیچ کدام از اینها وجود نداشت، به سراغ دنیای مجازی بروید. هرچند واقعی نیست اما می تواند بخشی از این کمبودها را پر کند. شما قرار است تحولی در شغل تان ایجاد کنید و هیچ نیت بدی هم در سر ندارید. من بارها این تجربه را داشتم. حتی مجبور شدم مثل یک ملوان از روی لنج به داخل قایق بپرم یا از نردبان  طنابی شکل آن بالا بروم. آرپی جی روی دوشم بگذارم و شلیک کنم و فکر کنم در صحنه جنگ هستم. شاید خیلی ها هم، در دل تمسخرم کرده باشند. اما هرگز لذت انجام آن کار را فراموش نکردم.

می توانید استثنایی باشید

شما همواره باید قهرمان واقعی زندگی تان باشید. مهم نیست زندگی شما در مقابل دوربین مردم قرار گرفته یا نه . مطمئن باشید همان هایی که شما را به خاطر بعضی از رفتارهای به ظاهر مردانه توبیخ می کنند، در دل گاهی هم جسارت یا حتی رفتارهای کاملا خانمانه ی شما را تحسین خواهند کرد. شما می توانید استثنایی باشید. یعنی به همان اندازه که می توانید مثل یک مرد در رانندگی حرفه ای باشید، می توانید مثل یک خانم در خانه داری و مادری تک باشید ودر یک مجلس زنانه درست مثل یک ستاره بدرخشید. در حالی که آقایان ازاین موهبت بی بهره هستند. آن ها شاید بتوانند در بعضی امور منزل حرفه ای باشند، اما شک نکیند که در خانمانه برخورد کردن هرگز به پای زنان نخواهند رسید. مطمئن باشید گام گذاشتن در خیلی از راه ها که در ظاهر خطرناک می رسند، لذت بخش ترین خاطرات زندگی شما را تشکیل خواهند داد و همان هایی که زمانی با تمام این خواسته های شما مخالف بودند، بعدها جزء مشوقان اصلی تان خواهند شد و شما را در رسیدن به اهدافتان یاری خواهند کرد./انتهای متن/

منیژه جانقلی/انتهای متن/

نمایش نظرات (118)