مادرانگی سرور زنان عالم

همه زنان می توانند مادری کنند و بیشتر زنان مادری می کنند اما مادرانگی زهرا  (س) را باید تماشا کرد و یاد گرفت در خانه؛ و البته که او برای امت زمان خود و بلکه برای همه آزادگان تاریخ هم مادری می کرد.

1

مادری کردن وجه امتیاز بسیاری از زنان عالم است ، مادری کردن رزق  با برکتیست که خداوند عالم  روزی زنان قرار داده و آنها را شایسته ساختن و تربیت کردن قرار داده است ، در میان مادران  عالم، پاک مادری از نسل پیامبر خوبی و سرور زنان عالم  مادری را در معنای عمیق کلمه به انجام رسانده است  که ثمره مادری کردنش ، سید جوانان اهل جنت و عقیله بنی هاشم است که جهانی را  از عطر دلربای خود و حکمت بیکران خود سرشار ساخته اند ، فاطمه زهرا (س) نمونه و الگوی تمام نماییست که می تواند سرلوحه مادری کردن تمامی مادران حقیقت جو و کمال طلب زمان باشد .

 توجه به فرزندان و استفاده از نکات تربیتى، اخلاقى در سنین مختلف کودکان، شیوه‏ ى فاطمه(س) است. گاه حسن و ‏حسین علیهم السلام را به پدر مى ‏سپرد تا محبت و علاقه پدرى در عمق جان کودکان راه یابد و خود به کارهاى خانه ‏مى‏ پرداخت، گاهى به الگوپذیرى کودکان و نوجوانان توجه مى‏ نمود و فرزندان خود را به شباهت داشتن به پدر و جد؛ ‏دعوت مى ‏کرد و زمانى به شکوفایى استعدادهاى درونى فرزندان و ایجاد رقابت براى کسب موفقیت و برترى در ‏مسابقاتى مانند خوشنویسى و خطاطى مى‏ پرداخت.(1)

‏ آن بانوى حکیم و دانشمند در تمامى این مراحل جرعه ‏هاى معرفت، محبت الهى، عشق و اشتیاق بندگى را در وجود ‏کودکان ریزان مى‏ ساخت تا در آینده ‏ى زندگى هیچ گاه از دشوارى مراحل اطاعت و سختى حوادث هراسان نشده، ‏رضایت خداوند را سر لوحه‏ ى زندگى خود قرار داده و تنها به او فکر کنند و از او مدد بجویند.‏

حضرت فاطمه(س) از همان دوران کودکى با فرزندانش همبازى مى شد و به این نکته نیز توجه داشت که در ‏بازى، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار مى گیرد؛ بنابراین باید از الفاظ و جملات مناسبى استفاده کرد. در ‏احوالات آن حضرت نقل شده است که با فرزندش امام حسن مجتبى(ع) بازى مى‏ کرد و او را بالا مى ‏انداخت و مى‏ فرمود:‏

‏ اشبه اباک یا حسن‏

‏ واخلع عن الحق الرسن‏

‏ و اعبد الها ذامنن‏

‏ و لاتوال ذا الاحن‏

‏” پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از گردن حق بر کن. خدایى را بپرست که صاحب نعمتهاى متعدد ‏است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدى، دوستى مکن.‏”

‏ همچنین نقل شده است که وقتى فرزندش حسین(ع) را بازى مى ‏داد، این گونه مى‏فرمود:‏

‏ انت شبیةٌ بابى‏

‏ لست شبیهاً بعلىّ‏

‏” تو به پدر من پیامبر(ص) شبیهى و به پدرت على شباهت ندارى.‏”

‏ طبق نقلى دیگر، این بیت، موجب خنده و تبسم حضرت على(ع) مى‏ شد.(2)

عطوفت و مهر مادرى در حضرت زهرا(س) به قدرى بود که در لحظات پایانى عمر خود، سخت نگران حال ‏فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانى آن حضرت براى محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او مى‏ دانست که پس از ‏شهادتش، هیچ کس نمى‏ تواند مهر و محبت مادرى را نسبت به آنها داشته باشد. فاطمه ‏ى زهرا(س) براى اینکه فرزندانش ‏از این نعمت بزرگ یعنى محبت مادرانه، محروم نمانند، به حضرت على(ع) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از ‏او، کسى را به همسرى انتخاب کند، که بتواند از عهده این مهم برآید.(3)

‏ پس از رحلت رسول گرامى(ص)، بخشی از غم‏ حضرت زهرا(س) به محرومیت فرزندانش از محبت ‏پیامبر(ص) مربوط مى‏ شد و گاهى با قلبى سوزان، خطاب به فرزندانش چنین مى‏گفت:

 کجا رفت پدرتان، پیامبر(ص) که ‏شما را عزیز مى‏ داشت، او شما را بر دوش خود سوار مى‏ کرد و به شما مهربانى مى ‏نمود. کجا رفت جد بزرگوارتان که ‏از همه به شما مهربانتر بود، آن گونه که نمى‏ گذاشت شما بر روى زمین راه بروید و همیشه شما را در آغوش خود ‏داشت. آه! که دیگر او را نمى‏ بینم که شما را بر دوش گرفته باشد.(4)

‏نقل شده یک بار زمانى که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، فاطمه(س) حسن و حسین(ع) را نزد پیامبر(ص) برد ‏و عرض کرد: اى رسول خدا! فرزندان من خردسالند و تحمل تشنگى در توان آنها نیست. پیامبر(ص) که نگرانى دخترش ‏را در این رابطه، بجا و به موقع دید، زبان مبارکش را در دهان حسن و حسین(ع) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، ‏حضرت زهرا را از نگرانى در آورد و آن دو طفل کوچک را نیز از تشنگى مفرط نجات داد.(5)

‏درسیره  حضرت آمده که در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیدارى و نخفتن وادار مى کرد. ممکن است ‏کسى تعجب کند که او چگونه بچه‏ ها را به این کار که حتى براى اشخاص بزرگ هم زحمت دارد وادار مى کرد.‏

‏ آن حضرت در روز بچه‏ ها را مى‏ خوابانید تا کاملا استراحت کنند و غذاى کمترى به آنان مى ‏داد تا بدین گونه زمینه و ‏موقعیت بهتر و مطلوبترى از نظر جسمى و روحى براى شب زنده دارى داشته باشند. او به حدى در این کار جدى و ‏قاطع بود که نمى‏ گذاشت احدى از اهل خانه خوابش ببرد و مى‏ فرمود: محروم است کسى که از برکات شب قدر محروم بماند. (6)

‏ دقت در داورى بین فرزندان و تلاش براى تفهیم مساوى بودن محبت پدر و مادر نسبت به آنان مسئله‏ى مهمى است ‏که از دید زهرا(س) مخفى نبود:‏

‏ روزى امام حسن و امام حسین علیهم السلام در یک مسابقه خطاطى به رقابت پرداختند. امام حسن(ع) گفت: خط من ‏بهتر است و امام حسین(ع) گفت: آنچه من نوشتم، زیباتر است. سرانجام، هر دو جهت داورى مسابقه، خدمت مادرشان ‏رسیدند. فاطمه زهرا(س) نمى خواست بچه ها آزرده شوند، بدین خاطر فرمود: به پدرتان مراجعه کنید تا قضاوت کند. ‏حضرت على(ع) نیز آنها را نزد پیامبر فرستاد و داورى را بر عهده آن حضرت نهاد. پیامبر نیز داورى را به جبرئیل ‏سپرد. او نیز به اسرافیل حواله داد، تا اینکه اسرافیل از جانب خدا قضاوت در این مورد را به خود فاطمه(س) سپرد. ‏حضرت زهرا(س) عرض کرد: خدایا چگونه میان این دو قضاوت کنم.‏

‏ به الهام حضرت بارى تعالى، صدیقه کبرى(س) گردنبند خود را پاره کرده، دانه‏ هاى آن را که زوج نبود، بر زمین ‏ریخت و سپس فرمود: هر که بیشترین دانه‏ ها را جمع کرد، از جانب من برنده خواهد بود. در این صورت، باید یکى در ‏این مسابقه پیروز مى‏ شد، اما جبرئیل یکى از این دانه‏ ها را به دو نیم تقسیم کرد تا هر دو به طور مساوى دانه بردارند. بدین ‏ترتیب، این مسابقه دو برنده داشت و هر دو در این رقابت، پیروز شدند. (7)

‏ به خاطر همین نقش خطیر مادر بود که امام خمینى(قده) در مورد مقام مادرى مى‏فرمود:‏

‏ «هیچ شغلى به شرافت مادرى نیست، خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر ‏است. دامن مادر بزرگترین مدرس ه‏اى است که بچه در آنجا تربیت مى‏ شود. رحمت خداوند بر مادرانى که جوانان نیرومند ‏خود را به میدان دفاع از حق فرستاده و به شهادت ارجمند آنان افتخار مى‏کنند».(8) 

1-(نهج الحیاه، ص‏358، ح93، 102 و ص‏362 ح45)‏

2- (بحارالانوار، ج‏43 ص‏286)‏

3- (مناقب ابن شهر آشوب، ص‏362)‏

4- ( بحارالانوار، ج‏43، ص‏181، مناقب، ج‏3، ص‏362)‏

5- (مناقب ابن شهر آشوب، ج‏3، ص‏394)‏

6-( دعائم الاسلام، ج‏1، ص‏282)

7- (بحارالانوار، ج‏43، ص‏309)

8- (کلمات قصار حضرت امام، ص‏210 و 212‏)

 /انتهای متن/

نمایش نظرات (1)