بهزیستی اولین ارگانی است که باید برای نابینایان شغل ایجاد کند
23مهرماه، روز نابینایان، روزیست که روشندلان به همه یادآوری میکنند به توجه بیشتری از سوی مسئولین و خانواده و مردم نیازمندند.
سرویس اجتماعی به دخت؛ لیلا شاهی/
در این گزارش به زندگی چند روشندل پرداختهایم که هر یک به نوعی درد دل خود را بازگو میکنند تا به گفته خودشان شاید مسئولان صدای آنان را بشنوند، ولی قبل از هر چیز با دکتر یحیی سخنگویی، معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور به گفتوگو پرداختیم تا در خصوص اقداماتی که برای این افراد انجام دادهاند توضیحاتی ارائه دهد.
23مهرماه در تقویم را دیدهاید؟ به نظرتان چرا این یک روز در سال را به نابینایان اختصاص دادهاند؟ چشمهایم را میبندم تا بتوانم این چند سطر را بدون دید و بینایی بنویسم. حتی کیبورد هم همکاری نمیکند، کلمات را اشتباه میزنم.
قانون عصای سفید چیست؟
دکتر سخنگویی معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در ابتدای صحبتهای خود توضیح داد: « نابینایان حق استفاده از کلیه امکانات رفاهی معمول در جامعه را دارند و دولت موظف است که نابینایان را به مشارکت در امور دولتی تشویق کند تا آنان به کار مشغول شوند. مسئولان دولتی همه ساله باید روز 23 مهر ماه را به عنوان بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید به نحوی شایسته ارج نهند تا مردم با نقش اجتماعی معلولان آشنا شده و نگرشهای منفی جامعه کاهش یابد. در واقع باید گفت عصای سفید سمبل ایمنی در تردد و زندگی اجتماعی نابینایان است.»
وی ادامه داد: « جدا از نامگذاری 15 اکتبر به عنوان روز جهانی عصای سفید، روز 10 اکتبر را نیز به عنوان روز جهانی بینایی با هدف توجه به پیشگیری از نابینایی و آگاهسازی عموم مردم در سطح جهان نامگذاری کردهاند. بزرگداشت این روز در واقع اقدام جهانی مشترکی از طرف آژانس بینالمللی پیشگیری از نابینایی، سازمان بهداشت جهانی و بعضی سازمانهای غیر دولتی بینالمللی است.»
به گفته سخنگویی، تعداد یک میلیون و 12 هزار و 232 فرد دارای معلولیت تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور هستند که از این تعداد 114 هزار و 111 نفر دارای معلولیت نابینایی هستند که باز هم از این تعداد، 75 هزار و 29 نفر مرد و 38 هزار و 991 نفر زن هستند.
285 میلیون نفر کمبینا و نابینا در جهان وجود دارد
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور گفت: «براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، در حال حاضر 285 میلیون نفر کم بینا و نابینا در جهان وجود دارد که حدود 39 میلیون نابینا و بالغ بر 246 میلیون فرد کم بینا هستند که از این تعداد 19 میلیون نفر از نابینایان کودک بوده و 65 درصد از افراد نابینا و کم بینا شامل افراد بالای 50 سال هستند. همچنین باید گفت 90 درصد نابینایان جهان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. به طور کلی اختلالات درماننشده انکساری، شایعترین علت کاهش بینایی منتهی به کمبینایی است. خوشبختانه در طول 20 سال گذشته عفونتهای چشمی کنترل شده و کمتر منجر به کمبینایی یا نابینایی میشوند.»
80 درصد اختلالات بینایی قابل پیشگیری است
دکتر سخنگویی تاکید کرد: «80 درصد اختلالات بینایی قابل پیشگیری است و آنچه که در پیشگیری از نقص بینایی بیشترین تاثیر را دارد. ارائه خدمات مشاوره ژنتیک قبل و بعد از ازدواج به خانواده و مراجعات پزشکی جهت بررسی سلامت بینایی به ویژه گروههای پرخطر همانند سالمندان و کودکان است.»
وی به فعالیتهای سازمان بهزیستی در امور نابینایان و کمبینایان در سال 91 به منظور تشخیص و مداخله به هنگام بینایی با حوزه پیشگیری اشاره کرد و گفت: «2 میلیون و 496 هزار و 779 نفر از کودکان در سال 91 معاینه شدند که از این تعداد 72 هزار نفر به اختلال بینایی و 13 هزار نفر به آمبلیوپی مبتلا بودند.»
معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور افزود: «براساس قانون جامع حمایت از حقوق معلولین، یکی از وظایف سازمان بهزیستی، تامین وسایل کمک توانبخشی برای معلولین کشور است که اعتبارات تخصیصیافته در این خصوص در سال 91 بیش از صد درصد بوده است و پیشبینی میشود این اعتبارات در سال 92 به 3 برابر میزان سال 91 برسد.»
وی ادامه داد: «افراد بهرهمند از وسایل کمک توانبخشی در سال 90، 11 هزارو 300 نفر و در سال 91، 40 هزار نفر بوده است. پیشبینی میشود که در سال 92 این تعداد به 120 هزار نفر برسد. همچنین به مناسبت روز جهانی عصای سفید، مبلغ 10 میلیارد ریال جهت تامین وسایل کمک بینایی به استانها اختصاص یافته است که این وسایل شامل نوار کاست، ضبط صوت، درشتنما ویژه کم بینایان، چاپگر بریل، ماشین تایپ، عصای سفید، ساعت بریل، رایانهگویا، نرم افزارها و سخت افزارهای مربوط به نابینایان است.»
دکتر سخنگویی گفت: « 701 هزار و 51 پایگاه دائمی، 859 هزار و 388 پایگاه غیر دائمی و 936 هزار و 340 مهد و آمادگی در اجرای طرح آمبلیوپی، تشخیص و مداخله به هنگام بینایی با حوزه پیشگیری همکاری میکنند.»
احساس می کنم در دنیا تنها هستم
سکینه اصغریان و خواهرش از افراد روشندلی هستند که علاوه بر مشکل نابینایی با معلولیت از ناحیه پا نیز مواجه هستند. وقتی از سکینه پرسیدم که از چه زمانی با این مشکل مواجه شده است؟ اینگونه توضیح داد: «من و خواهرم از زمان تولد با این مشکل مواجه شدیم. در واقع ما قربانی ازدواج فامیلی هستیم چرا که پدر و مادرم پسر عمو و دختر عمو هستند. متاسفانه با مشکلات بسیاری مواجه هستیم به طوریکه احساس میکنم در دنیا تنها هستم. مشکل رفتو آمد، شغل و نبود مسکن از مشکلات اصلی من و خواهرم است.»
آنگونه که سکینه توضیح داد، بارها با مسئولین بهزیستی و روزنامهها و خبرگزاریهای مختلف صحبت کرده است : «متاسفانه کسی به فریاد ما نمیرسد. پدر و مادرم پیر و بیمار هستند و با وجود داشتن دو برادر، حتی آنان نیز از ما حمایت نمیکنند. نمیدانم دیگر کجا باید مشکلاتم را بگویم تا کسی به فریاد ما برسد. برای رفع مشکلات مان به هر کجا که فکر کنید رفتهام.»
میخواهم حرفهایم به گوش رئیسجمهور برسد
وی در ادامه توضیح داد: «البته سازمان بهزیستی در برخی موارد از جمله تهیه ویلچر به ما کمک کرده است و هزینه برخی از وسایل کمک توانبخشی را از بیمه تکمیلی دریافت کردیم. ماهیانه 40 تا 50 هزار تومان مستمری هم دریافت میکنیم ولی سوالم از مسئولان این است که آیا خودشان با این مبلغ میتوانند زندگی کنند؟ همچنین متاسفانه ما به دلیل عدم مناسبسازی شهر با مشکل رفت و آمد مواجه هستیم و توانایی پرداخت هزینه آژانس را برای کارهای روزمره نداریم.»
سکینه از عدم حمایت پدر و برادرانش بسیار شاکی بود و میگفت: «تنها کسی که در خانواده از ما حمایت میکند، مادرم است و اگر او نباشد دیگر حامی نخواهیم داشت. چه کسی باید حامی ما باشد؟ اگر پدر و مادرم روزی نباشند چه کسی دست ما را خواهد گرفت؟ با وجود اینکه 2 بار در دانشگاه قبول شدم ولی پدرم اجازه ادامه تحصیل را به من نداد و هر کاری که برای پیشرفتم قصد داشتم انجام دهم با مخالفت پدرم مواجه میشدم.»
وی که از وضعیت موجود خود بسیار ناراضی بود توضیح داد: «من میخواهم حرفهایم به گوش رئیسجمهور برسد. مگر چقدر قرار است عمر داشته باشم که باید این همه سختی را تحمل کنم. من نمیخواهم در خانه حبس و زندانی باشم. میخواهم در جامعه رفت و آمد داشته باشم . خوشبختانه رفتار مردم با من خوب است و وقتی میبینند که من با ویلچر به همراه مادرم دچار مشکل شدهایم، به ما کمک میکنند.»
نقش حمایتی خانواده به خصوص در زمینه افراد معلول بسیار حائز اهمیت است. افرادی مثل سکینه و خواهرش به دلیل عدم حمایت کافی خانواده متاسفانه با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند ولی هستند افرادی که با حمایت و تلاش و باور خود توانستهاند به مدارج بلند علمی دست یابند.
انفجار مین نابینایم کرد
مهدی فردیان، دانشجو کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی، متولد 63 از دیگر روشندلانی است که با وجود محدودیتها، با همت و حمایت خانواده توانسته است زندگی مطلوبی را برای خود رقم بزند. برای آشنایی بیشتر با او گفت و گو پرداختم.
مهدی فردیان در خصوص علت نابینایی خود اینگونه توضیح داد: «بنده بر اثر انفجار مین در کردستان در شهرستان بانه در سال 69 نابینا شدم و از همان زمان به عنوان جانباز مردمی به بنیاد معرفی شدم. از همان موقع به دلیل جراحتی که بر من وارد شده بود، با دو سال تاخیر 5 سال اول را در مدرسه استثنایی شهرکرد گذراندم و بعد از آن وارد مدارس عادی شدم و از دوران راهنمایی با دانشآموزان و دانشجویان بینا تا حال حاضر مشغول ادامه تحصیل هستم.»
وقتی از او در خصوص مشکلات نابینایان پرسیدم، گفت: «زندگی اجتماعی یک بُعد نیست و نمیتوان به طور کلی از مشکلات نابینایان صحبت کرد. ما با یک طفولیت بیولوژیک یعنی متولدشدن از مادر مواجه هستیم. انسانها برای یادگیری و انسگرفتن با مواردی دست و پنجه نرم میکنند مثل راه رفتن، غذا خوردن و غیره که 2 سال طول میکشد تا آن را یاد بگیرند. اما مساله این است که فردی که نابینا میشود، همان مشکلاتی که در طفولیت بیولوژیک وجود دارد، باز هم برای او به وجود میآید.»
مهدی فردیان توضیح داد: «مشکلات نابینایان از همان زمانی که نابینا میشوند آغاز میشود. مشکلات داخل اجتماع مثل ارتباط با مردم، مساله ازدواج، تشکیل خانواده و امور آموزشی که بسیار گسترده است، از مواردی است که تک تک میتوان در مورد آن صحبت کرد. زندگی متفاوتی است، نمیخواهم بگویم کاملا متفاوت، اما چون چشم در رابطه اجتماعی مهمترین عامل ارتباطی با جهان است، بالطبع فردی که از این نعمت برخوردار نیست به دنبال این مساله با مشکلاتی روبرو میشود.»
نبود روابط اجتماعی از مشکلات اصلی نابینایان
وی گفت: «تمام این مشکلات برای افراد بینا در حوزه خانواده، ازدواج، مسکن و غیره وجود دارد ولی نوع مشکلات برای فرد نابینا متفاوت است. به نظر من یکی از مشکلات، چه در افرادی که ادامه تحصیل دادهاند و چه کسانی که ادامه تحصیل ندادهاند، روابط اجتماعی است. متاسفانه نوع ارتباط مردم با نابینایان چندان مطلوب نیست به طوریکه اگر فرد بینایی به عنوان همراه در کنار فرد نابینا باشد، مردم، بینا را خطاب قرار میدهند و فکر میکنند که او صدایی را نمیشنود. همچنین رفتو آمد نیز از دیگر مشکلات اصلی نابینایان است.»
عوامل موفقیت
وقتی از دلیل موفقیش پرسیدم توضیح داد: « از همان زمانی که نابینا شدم با تمام مشکلاتی که داشتم توانستم با پشتکار خود موفق شوم. حمایت خانواده هم در موفقیتم نقش بسیاری داشت. به همین دلیل به خانوادهها توصیه میکنم که حداقل اگر کمک نمیکنند، مانعی نیز ایجاد نکنند. در دسترسبودن امکانات نیز بعد بسیار مهمی در موفقیت است. بالطبع کسی که در روستا زندگی میکند، چون به مدرسه استثنایی دسترسی مطلوبی ندارد، نمیتواند ادامه تحصیل دهد. بنده از همان کودکی به موسیقی علاقه داشتم و هنوز هم آن را دنبال میکنم. تشویق مردم و اطرافیان در زمانی که به صحنه میرفتم عاملی بود که در موفقیت من تاثیر گذار بود. به دلیل مساله جانبازی تا حدودی تامین بودم و این موضوع برای ادامه راه بسیار مهم بود.»
وی ادامه داد: « احساس اینکه انسان میتواند پیشرفت کند بسیار مهم است. در اطراف ما افراد زیادی بودند که ادامه تحصیل دادند و این موضوع ما را تشویق میکرد. ما مدیون کسانی هستیم که قبل از ما ادامه تحصیل دادند. چرا که جامعه به راحتی نمیپذیرفت که افراد معلول ادامه تحصیل دهند.»
ایجاد شغل برای ما وظیفه بهزیستی است
فردیان نقش حمایت بهزیستی در حمایت از نابینایان را ناکافی ارزیابی کرد و گفت: «هر چند خود عضو بهزیستی نیستم، اما از نزدیک مشکلات دوستانم را که عضو این سازمان هستند، میبینم. به نظر من تکدیگری به صورت نهادینه و دیوانسالاری در بهزیستی بازتولید میشود. نمیگویم کار بهزیستی بد است ولی خوب هم نیست. فردی که در ماه 40 هزار تومان دریافت میکند، این پول را برای کدام زخم زندگیاش باید استفاده کند. بهترین کاری که بهزیستی برای معلولان میتواند انجام دهد این است که برای آنان شغل ایجاد کند. متاسفانه حتی 3 درصد استخدام معلولین بر اساس قانون نیز رعایت نشده است. سازمان بهزیستی اولین ارگانی است که باید به این قانون عمل کند تا از سایر ارگان ها نیز انتظار این اقدام را داشته باشیم.»
فرد نابینا باید مولد باشد نه مصرفکننده
وی برای جلوگیری از ناامیدی نابینایان راهکاری پیشنهاد داد «بهترین راه برای جلوگیری از ناامیدی این است که فرد نابینا مستقل تربیت شود و باید عواملی را که باعث گسترش وابستگی فرد به جامعه میشود محدود کرد. فرد نابینا باید مولد باشد نه مصرفکننده. بسیاری از نابینایان در جامعه هستند که موسیقی تدریس میکنند. فرد نابینا باید وارد جامعه شود و در آن کار کند. درست است که سخت است ولی با تلاش میتوان به آن دست یافت. بیشتر نابینایان از خانوادههایی با میانگین مادی پایین هستند. به همین دلیل بهترین کار برای ادامه کار نابینایان این است که کارهای درآمدزا داشته باشند و شناخته شوند. ترحم بیش از حد باعث کمک به معلولین نمیشود ولی متاسفانه مردم و خانواده این اقدام را انجام میدهند و این موضوع عامل بازدارندهای برای رشد توانمندیهای معلول میشود. بنابراین باید به مساله معلولیت همانند یک امر واقعی نگاه کرد، نه امر دلسوزانه و ترحمآمیز.»
در پایان باید گفت، متاسفانه اقداماتی که سازمان بهزیستی برای معلولین در جامعه انجام داده است، کافی نیست و معلولان به ویژه نابینایانی که از قشر کمدرآمد جامعه هستند با مشکلات بسیار زیادی روبرو هستند. نبود شغل یکی از معضلات اصلی تمام معلولین است. با وجود اینکه قانونی برای این موضوع تصویب شده است شاهد بیتوجهی سازمانها دراستخدام این گروه از افراد جامعه هستیم. بنابراین دولت برای رفع مشکلات معلولان باید تسهیلات خاصی را برای آنان در نظر گیرد تا شاهد رنج آنان نباشم.
/انتهای متن/