با مهر به «گذشته» بنگر!
از فیلم گذشته زیاد صحبت شده. جایزه هنرپیشه اول زن فیلم یکی از بهانه های این صحبت ها بوده است. و این نوشته نگاهی به فیلم «گذشته» اثر اصغر فرهادی است از زاویه ای دیگر.
سرویس فرهنگی به دخت ؛ سعید کاشفی/
با دیدن فیلم «گذشته»؛ آخرین اثر اصغر فرهادی, این سوال برای مخاطبِ پیگیر کارهای فرهادی پیش میآید که چه اتفاقی افتاده فیلمی مثل گذشته که از نظر داستانی از جدایی… بسیار قویتر است، محروم از جوایز خارجی و داخلی با دست خالی از جشنواره ای مثل کن بازمی گردد.
معادلهای نه چندان روشن که البته با نشانه یابی و ردگیری عقبه فراسینمایی امثال این فیلمها، به راحتی می توان آن را تجزیه و تحلیل کرد.
گذشته فیلمی است با روایتی پیچیده و جذاب اما به دور از ارزشهای نویسندگی!
فرهادی در این فیلم به طرح موضوعی می پردازد که مخاطبان خود را به گونه ای ناجوانمردانه درگیر می کند و درواقع بینندگان انگار که از نیمه های فیلم آن را تماشا می کنند و روند فیلم مدام در حال تغییر است بدون هیچ اطلاعاتی از جزئیات اساسی که برای تشخیص حقانیت کاراکتر ها مورد نیاز است، اما فرهادی اصلا به دنبال اثبات این موضوع نیست و تنها حرف هایی را می گوید که گفته باشد .
مردی ایرانی همسر فرانسوی خود را به همراه دو فرزند شوهر قبلی زن ترک می کند تا بدون هیچ دلیلی به ایران برگردد . پس از چند سال مرد ایرانی برای طلاق همسرش به فرانسه بازمی گردد در همین حین، زنش یک رابطه جدید را با مرد سومی آغاز می کند و مشکلاتی هم اتفاق می افتد و…
هیچ کدام از کاراکتر های این فیلم دارای گذشته ای روشن نبوده و مخاطب تنها باید بر اساس خورده دیالوگ های بازیگران پی به روابط و نقاط عطف فیلم ببرد ( علت اصلی جدایی ماری از احمد و شوهر قبلیش ، علت بازگشت احمد به ایران ، علت تاخیر آمدن احمد در سری اول به فرانسه و … ) نمونه های فراوانی را می توان در آن مشاهده نمود که آقای کارگردان به جای ایجاد تعلیق به ایجاد گیجی مخاطبان خود در سیر فیلم و بعد از خارج شدن از سینما کمک کرده است ، معمولا هنگام ایجاد تعلیق شما باید جزئیات و حوادث مهم را در اختیار مخاطب خود قرار داده و تنها نحوه ارتباط آن جزئیات فیلم است که آن را به جلو حرکت می دهد . البته نمونه دیگر آن را در فیلم” جدایی ” نیز می توان دید سکانس های حذف شده صحنه برخورد زن با اتومبیل برای نجات پدر نادر ، لحظه و نوع برخورد زن حامله با نرده ها هنگام دعوا و… که با حذف این سکانس ها مخاطب عاجز از تصمیم گیری نهایی برای نتیجه منطقی فیلم می شود .
اما وجوه دیگری از نواقص فیلمنامه مربوط به عدم شخصیت پردازی به صورت منسجم و منطقی ، روایتی که در آن ابتدا انگشت اتهام را به سود تک تک کارکتر های خود قرار می دهد و آنها را محکوم به تخریب زندگی همدیگر می کند ،اما درست در لحظه ای که می خواهید حکم قطعی را صادر کنید، قسمتی از داستان فاش می شود که انگشت اتهام را به نفر بعدی می چرخاند و روند داستان تغییر می کند. نقاط عطفی افراطی که مجموع کاراکتر های خاکستری را محکوم به قتل زن بی گناهی می کند که البته حقیقتا هم ظاهر امر همین گونه است که مجموع عوامل دست به دست هم می دهد اما در پایان این اشتباه یک مرد عرب است که با بی مهری رفتار بد و خیانت خود موجبات خودکشی همسر خود را فراهم می کند .و به نظر بنده نیز اگر کسی از آقای کارگردان نیز سوال کند که چه کسی مقصر اصلی این جریان است، خود او هم نمی داند و توهم دارد که مفهوم عمیقی خلق کرده که مخاطب را بعد از ترک سالن سینما به فکر فرو برده است. اما او سرگردان است که جریان اصلی فیلم اصلا چه بوده هدف فیلم در کجا سیر می کند و باعث خستگی او می گردد ، اما اینکه چرا گذشته با اقبال جدایی رو به رو نشد و به ناکامی در گرفتن جوایز دست یافت؟ فیلم جدایی نیز هم اگر در هر کشوری به جز وطن عزیزمان ساخته می شد، بی شک با آن اقبال روبه رو نمی گشت، در گذشته دیگر مفهومی از انزجار و خفقان در داخل کشوری اسلامی تاکید می کنم –اسلامی- رو به رو نیستید مردمان خرافی که ذره ای به اصول عقاید اساسی اسلامی پایبند نیستند و از دروغ گرفته تا فحش و تحمت و افترا و مردم آزاری ، در پوشش انسانی متعصب و مذهبی دریغ نمی کنند ، و دیگر کسی خواهان ترک این کشور ظالم به حقوق زنان نیست .
فضای روایی گذشته دارای محیطی کاملا آرام و بدون هیچ گونه مشکل امنیتی و در جهانی خارج از هیاهو و زندگانی شهری می گذرد که اگر کاراکتر های آن فرانسوی حرف نمی زدند، شما نمی توانستید بفهمید سه شوهر شرقی و یک زن فرانسوی در کجای این کره خاکی می زیند .
فیلمی که مشکلات آن مذهبی نیست و اگر هم مشکلی هست می توان آن را مشکلات اخلاقی نامید.
اما نکته جالبی که آقای کارگردان همچنان به آن علاقمند است وجود ریش به گونه ای زننده در صورت شخصیتی به نام احمد است که حتی صدای ” فوأد ” پسر سمیر را نیز در می آورد و خرده متلکی نیز به زنان ایرانی می اندازد .
در پایان ذکر این نکته بد و بعید نیست که ارادتمندان و سینه چاکان سلطان صاحب اسکار، اگر هر فیلم دیگری غیر از گذشته را نیز از ایشان می دیدند آن را شاهکاری بی بدیل می پنداشتند که… البته این مسئله چندان جای بحث ندارد و دلیلش واضح است!
/انتهای متن/