از مادرانه تا خنده بازار
آنچه در طول این شب ها که از ماه رمضان گذشته در این رسانه فراگیر شاهد بودهایم، مجموعهبرنامههای نمایشی از سریال های مختلف گرفته تا برنامههای طنز خندهبازاری است که تقریبا تا نیمههای شب وقت مردم را به طور مداوم پر میکند و وقتی برای کارهای دیگر از جمله عبادت یا مسجد رفتن برایشان باقی نمیگذارد!
سرویس فرهنگی به دخت ؛ محمدرضا محقق/
ماه مبارک رمضان دوباره از راه رسید و سفره میهمانی خدا برای بندگانش گسترده شد تا هر کسی به اندازه وسع معرفتی و ظرفیت وجودیش از آن بهره گیرد و خوشههای معرفت و وصل را از شاخههای باطراوت و سبزش برچیند.
در این میان یکی از رسانههایی که نقشی بیبدیل و منحصربفرد در نحوه پرکردن این اوقات مردم کشورمان دارد و میتواند حضوری ویژه و ممتاز در این حوزه داشته باشد، تلویزیون یا همان رسانه ملی است.
خیلی مهم است که کنداکتور برنامههای رسانه ملی خاصه در ساعات پس از افطار تا نیمه شب چگونه بسته شد و چه محتوا و ساختاری را به مخاطبان عرضه می کند.
آنچه در طول این شبها که از ماه رمضان گذشته در این رسانه فراگیر شاهد بودهایم و مثل سالهای پیش روندی تقریبا یکنواخت داشته و به احتمال زیاد تا آخر ماه مبارک هم به همین شکل ادامه مییابد، مجموعه برنامههای نمایشی از سریال های مختلف گرفته تا برنامههای طنز خندهبازاری است که تقریبا تا نیمههای شب وقت مردم را به طور مداوم پر میکند و وقتی برای کارهای دیگر از جمله عبادت یا مسجد رفتن برایشان باقی نمیگذارد!
درست بعد از افطار با فاصله چند دقیقه سرال شبکه سه شروع میشود و همین که پایان یافت, نوبت به شکه دو میرسد و سریالش و بعد هم بلافاصله سریال شبکه یک و آن وقت نوبت طنز خندهبازار و…!
فارغ از محتوای این سریال ها، همین که نوع چیدمان برنامه ها فرصتی برای عبادت مردم و احیانا به مسجد رفتن شان باقی نمی گذارد، خیلی جای بحث دارد، حال آنکه بخش قابل توجهی از این برنامه ها به ویژه طنز خنده بازار، آسیب های جدی اخلاقی و بدآموزی های منحصربفردی را به دنبال دارد و مصداق تام و تمام ابتذال و لغو و لهو و لعب است.
از «مادرانه» به «خروس» از «خروس» به «دودکش» و از «دودکش» به «خنده بازار» تا… تا اینکه ساعت از نیمه شب هم می گذرد و تازه مردم از دیدن تلویزیون فارغ شده و به رختخواب می روند!
این است کنداکتور رسانه ای که بناست دانشگاه ملی و عمومی برای ترویج اخلاق و دین و معنویت باشد؟!
براستی آنچه در مجموعه به اصطلاح طنز «خنده بازار» میبینیم با این درجه از لودگی تام و تمامی که در آن موج میزند شایسته و بایسته شبهای رمضان و فرصت بیبدیل و غنیمت آن برای عبودیت و رستگاری است؟!
بگذریم از معایب و مضرات دیگر و به طور مثال وجوه فمینیستی سریال «مادرانه» و نقدهای دیگری که بر این مجموعههای نمایشی وارد است و در مجال بهتر در آینده به طور مفصل تری به آنها خواهیم پرداخت.
به نظر میرسد نوعی از افراط و تفریط در مجموعه برنامهها و سیاستگزاریهای رسانه ملی ما حاکم است.
درست است که مردم به برنامههای شاد و سریال های نمایشی البته در تحت لوای اسلام و با رعایت مشخصههای دینی و اخلاقی نیازمندند، اما این دلیل نمیشود که وقت مردم را با این حجم از برنامهها و تبلیغات وسیعی که به آنها اختصاص داده میشود تا نیمه شب پر کنیم و فرصت نفسکشیدن هم به آنها ندهیم, چه رسد به مجال عبادت و تفکر و تأمل و رستگاری و بهرهگیری درخور و بایسته و شایسته از فضایل و موهبت های ماهرمضان.
این روند دقیقا منتهی به روزه صرف شکمی و نخوردن و نیاشامیدن در توده مردمِ مخاطب تلویزیون میشود و آنها را از روزه حقیقی و نعمات معنویش بازمیدارد و حتی اجازه نزدیکشدن به مرز آن را هم به آنها نمیدهد.
و این روند بیهیچ تردیدی با مبانی تفکر اسلامی و سیره اولیای الهی و آنچه دین اسلام و رهنمودهای بزرگان آئین برای بهرهبردن معنوی از لحظات عالیقدر ماه رمضان به ما رسیده منافات و منافرت دارد.
از قدیم گفتهاند علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد؛ اکنون که ماه رمضان در آغاز است و فرصت برای تجدید نظر هست وقت گفتن این نکات و تذکر ها و تنبه هاست.
وقتی کار از کار گذشت دیگر چه سود از برشمردن این موارد و دریغ و حسرت خوردن؟!
آقایان مدیران رسانه ملی!
لطفا تا دیر نشده تجدید نظر کنید!
/انتهای متن/