چه دلیلی دارد که پسرها ازدواج کنند؟

سرویس ما و زندگی به دخت؛ دکتر شاه محمد پور/

بحث موقعيت بحث مهمی است برای دختران. دختران  این را فراموش نکنند که به عنوان یک دختر دائما در حال دیده شدن، رصد شدن و انتخاب شدن قرار هستند. در واقع شما دخترها  موقعیت خودتان را باید به مراتب بیشتر از پسرها در خطر ببینید. پسرها در رفتار اجتماعی شان دست هایشان بسته نیست، راحت رفتار می کنند. موقعیت فرهنگی کشور ما حالا حالاها این راحتی را برای پسرها می پذیرد. ولی برای دختر خانمها اصلا این شکلی نیست.

درموضوع ارتباط با جنس مخالف جدیت دختران هم خیلی مهم است. شما دختران با همجنس خودتان یک ارتباطی دارید. در این ارتباط سخت گرفتن و راحت گرفتن خیلی مهم نیست. ولی وقتی ارتباط با جنس مخالف است، شما اگر  را راحت بگیرید، هیچ وقت نمی توانید ارتباط را درست مدیریت کنید.

پس سه آیتمی که گفتیم بی ثبات بودن، مغشوش بودن و راحت بودن رفتار شما دختران نتیجه اش این می شود که دلیلی ندارد یک پسر ازدواج کند. برای چه ازدواج کند؟ وقتی تمامی آن چیزی که پسر باید بعد از ازدواج بدست بیاورد، قبل از ازدواج به دست می آورد، بدون اینکه هزینه ای بکند، وقتی بگذارد، پولی خرج کند، فامیل را دور هم جمع کند و هزار احترام دیگر شما را رعایت کند، چرا این پسر باید ازدواج کند

آدم گرسنه غذای می خورد، قبل از غذا خوردن اگر ما یک چیزهایی را به او بدهیم که جلوی اشتهای او را بگیرد، حداقلش این است که غذا را یک ساعت یا دو ساعت بعد می خورد. اتفاقی که الان افتاده دقیقا همین است. یعنی به جای اینکه در 21 سالگی 22 سالگی ازدواج کند، می گوید حالا بگذار در 24 سالگی 25 سالگی. چه کسی این ذائقه را برای پسر به وجود آورده؟ دقیقا دختر خانمها.

من در دانشگاه حضور دارم. می بینم که این ذائقه را در پسرها دخترها ایجاد کردند.  وقتی یک پسر به من  می گوید، آقای دکتر من برای چه ازدواج کنم، من می فهمم او راست می گوید. دلیلی برای ازدواج پیدا نمی کند . وقتی دختر خانمی می آید از نوع رابطه اش با یک آقا پسر برای من صحبت می کند، من می پرسم که در واقع شما مثل زن و شوهر دارید با هم زندگی می کنید؟

می گوید: بله.

می گویم: چند وقت است با همدیگر دوست هستید؟

 می گوید: دقیق می شود دو هفته. یا مثلا سه روز؟

می پرسم: چطور به این زودی به اینجا رسیدید؟

 می گوید: من احساس کردم خیلی مچیم، خیلی همدیگر را درک می کنیم.

پس، ما هم رفتارهایی را که باید در ویترین رفتاری تان باشد، گفتیم و هم رفتاری را که نباید باشد.حالا اگر یک نفر از من سوال کند که آقای دکتر من یک دانه توان این را ندارم که هم  در ویترین رفتاریم اولی ها را بگذارم هم  دومی ها را حذف کنم. چه کنم؟ من می گویم شما دومی ها را حذف کنید.  اولی ها را بعدا در زندگیت  یاد بگیر.

از خیلی دخترها که سوال می کنیم، معلوم می شود که دوست پسر دارند.  واقعا خودشان هم می دانند. اگر  اعتراض کنیم، می گویند که قرار بوده پارسال بیاید خواستگاریم، هنوز نیامده. دو سال هم گذشته. می گویم برای چه باید بیاید؟ شما را کاملا بدون هیچ گونه هزینه ای به دست آورده. هر موقع هم بخواهد ترکت می کند. چرا بیاید با تو ازدواج کند؟

دخترخانمها دقت کنید خودتان با دست خودتان دلایل ازدواج پسرها را پاک نکنید که بعدش غر بزنید که چرا کسی خواستگاری نمی یاد ؟ بعد به گردن وضع خراب شده اقتصادی و  سیاسی و بیندازید.

الان دلایلی که پسرها باید ازدواج کنند، عملا توسط دختر خانمها تعطیل شده، مخصوصا در محیط دانشگاهها . با پسر صحبت می کنیم که چرا ازدواج نمی کند، ایرادهایی را به دختر وارد می کند که وقتی از دخترها سوال می کنیم که چرا این کارها را می کنید، دختر می گوید که دقیقا من این کارها را کردم که شرایط ازدواج زودتر پیش بیاید. اصلا انجام ندادم که ازدواج عقب بیافتد. بعد برای دختر خانم توضیح می دهیم که این رفتارهای شما ازدواج پسر را عقب می اندازد. می گوید پس چرا پسرها این رفتارها را انقدر دوست دارند ؟ می گوییم که دوست دارند نه به عنوان همسر، به عنوان دوست. شما دقت کنید. یک رفتار بی ثبات همین است. شمای دختر پیش خودتان فرض می کنید که قرار است من ازدواج کنم. اما از طرف پسر  این ارتباطی که با این دختر دارد، تعبیرش ازدواج نیست،  دوستی است.

یعنی ما می بینیم در شرایط مختلف دخترخانمها که با یک پسر دوست هستند، رفتارهایی از خودشان نشان می دهند که همسر نشان می دهد. یک بنده خدایی از خارج کشور به ایران امده بود، می گفت که در محیط دانشگاهی که من هستم، یک چیزی برایم خیلی جالب است.با اینکه دختر و پسرها با هم دوست می شوند، ولی انگار زن و شوهر هستند. اصلا دوستی بلد نیستند.

یعنی برنامه ریزی دختر در ارتباط، ازدواج است، اما به دوستی می گذرد و ازدواجی صورت نمی گیرد. چون چیزی که در ذهن شماست در ذهن مرد نیست.

ادامه دارد…

/ انتهای متن/