اجازه بدهید دسته گل را به این خانم بدهیم

خانم مرضیه دباغ به عنوان یکی از زنان فعال سیاسی نزدیک به امام خمینی خیلی از نظرات ایشان را در مورد زنان خوب می دانند . مثلا وی معتقد است که حضرت امام در نظر داشت تا او را به عنوان یک زن در کنار مردان به شوروی بفرستد و اعلام کند که در جمهوری اسلامی ایران زنان نیز در امور مهم و حکومتی حاضر و پیشتاز هستند و با گماردن یک زن در این هیئت به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت زنان در جامعه اسلامی پایان دهد، آن هم در آن زمان که رسانه های گروهی در غرب مرتب از محصور کردن زنان در جمهوری اسلامی قلم فرسایی می کردند.

1

سرویس اجتماعی به دخت/

می‌خواستم بدانم که موضع امام در مورد حق طلاق و حجاب چه بود؟
سوال دوم شما را ابتدا پاسخ می‌دهم. امام حجاب را همانی می‌دانستند که من در فرانسه داشتم. امام نفرمودندکه این حجاب نیست حتی به یاددارم که خانمی خدمت امام رسیدند و ایشان جوراب طوسی رنگ به پا داشتند و از امام پرسیدند که این جوراب ایراد دارد و امام پاسخ دادند: چون ضخیم است ایرادی ندارد. اما روزی که من از بیمارستان بعد از عمل زانو به دلیل ترکشی که به پایم اصابت کرده بود، مرخص شدم، با‌‌ همان حجاب مانتو و عصای زیر بغل به بیت رفتم و گفتم بعد از دیدن حضرت امام به منزل می‌روم. وقتی خدمت امام رسیدم، حضرت رو به من کردند و گفتند :”شما چادر ندارید؟ بگویم احمد یکی برایتان بخرد! “من خطاب به امام گفتم:” نه! چادر دارم، اما وضعیتم ایجاب نمی کند.”امام فرمودند:” شما با این عصا دیگر نمی‌توانید به کوه و دشت بروید و بجنگید، بهتر است چادر سرتان کنید؛ چادر حجاب بهتری است”. ایشان بر واجب بودن چادر به عنوان حجاب تاکید نکردند. همچنان که رهبر معظم انقلاب هم حجاب را تنها چادر نمی‌دانند.
اما راجع به حق طلاق باید گفت که من از حضرت امام چیزی نشنیدم، اما شهید سعیدی رضوانه الله به من توصیه کردند که حق طلاق را از داماد بخرید. من به خاطر دارم که آن زمان شهید سعیدی به نظر امام خمینی استناد می‌کرد که بهتر است حق طلاق را برای عروس بخرید. من یادم نیست اما فکر می‌کنم آن زمان ده تومان یا پانزده تومان از دامادهایم حق طلاق را می‌خریدیم که بعدها خدای ناخواسته به مشکلی برخورد نکنیم .

یکی از کاربران پرسیده است که چرا شما در ماجرای اوشین و محکومیت برخی از مدیران صدا و سیما پادرمیانی کردید؟
کسی که این خبر را به امام داده بود یک مقدار بی‌توجهی کرده بود؛ در ‌‌نهایت عده‌ای از مدیران صدا و سیما بازداشت شدند. من به همین دلیل خدمت آقای حاج احمد آقا و سپس امام خمینی رسیدم و واقعیت را بیان کردم خوشبختانه تا حدودی نظرامام تلطیف شد. مهم‌ترین علت پادرمیانی من این بود که دیدم برخی از مدیران به این دلیل با وجود سابقه مبارزاتی بازداشت شده بودند و واقعیت مطلب خوب منتقل نشده بود.

شود.

یکی از کاربران این سوال را پرسیده که آینده کشور را چه می‌دانید و از نظر شما مهم‌ترین چالش این نظام درآینده چه خواهد بود؟
ما برای حفظ این نظام باید سرمایه گذاری مناسب انجام دهیم اما در عین حال باید تک تک افراد ارتقا پیدا کنند. متاسفانه در حال حاضر زنان به یک صورت گرفتار شدند و بسیاری از جوانان ما نیز در دام اعتیاد افتاده‌اند به نظر من باید سطح دشمن‌شناسی خودمان را بالا ببریم تا از عهده انهدام آن برآییم در این صورت آینده روشنی در انتظار ایران است.

یکی دیگر از کاربران این سوال را پرسیده است که الگوی شما برای چریک شدن و فرماندهی سپاه چه بوده است؟ بخصوص اینکه در روز عاشورا نیز ما نشانی از شرکت نوامیس در جهاد ندیدیم. این‌‌ همان شبهه‌ای است که برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای افراطی شیعی در حال ترویج آن هستند.
من ابتدا لازم می‌دانم خدمت این کاربر شما که به صراحت گفته‌اند هیچ ردپایی از شرکت نوامیس در جنگ وجود نداشته است، بگویم که حضرت محمد (ص) امکان نداشت که در جنگی شرکت کنند و در آن جنگ یکی از همسران آن حضرت حضور نداشته باشند. این مساله را فراموش نکنید زنی که در کنار حضرت رسول می‌جنگید و جان حضرت را نجات داد، فردی بود که با مهارت شمشیر زنی را آموخته بود. عمه پیامبر زمانی که فردی یهودی به خانه حمله کرد با شمشیر زدن توانست از همسران پیامبر دفاع کند. این مواردی است که زنان از خاندان عصمت و طهارت در عرصه جهاد حضور پیدا می‌کردند. فردی که این سوال را مطرح کرده است فردی است که چندان اشرافی به تاریخ ندارد واگر هم آشنایی دارد می‌خواهد یک پوشش از تفکرات خود را به آن بیافزایند تا حقیقت مشخص نشود. از سوی دیگر من زمانی به فرماندهی سپاه منصوب شدم که هنوز انقلاب ما به ثبات نرسیده بود‌‌ همان زمان آقایان حاضر در همدان کسانی بودند که دوره نظامی را طی نکرده بودند در حالیکه من در سوریه و لبنان دوره‌های نظامی و جنگ چریکی و تن به تن را طی کرده بودم. به همین دلیل شهید مدنی رضوانه الله حکم مستقیم من را برای فرماندهی سپاه امضا کردند حال اگر این افراد روحانیت را قبول ندارند دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند.
*یکی از کاربران این سوال را پرسیده است که چرا با آن سابقه درخشان صحنه سیاست را ترک کردید؟
من با توجه به وضعیت جسمانی خودم لازم است تا از فعالیت زیاد خودداری کنم. حضرت امام (رضوان الله) می‌گفتند من وقتی وارد بیمارستان می‌شوم مقلد پزشکان می‌شوم. به هرحال ما نیز از ایشان تبعیت می‌کنیم و رنج این محرومیت را به جان می‌خریم اما با این وجود هرگز از عرصه سیاست کناره گیری نکردم.
الان که در سالگرد فرار شاه از ایران این مصاحبه را انجام دادید چه خاطره‌ای از 34 سال قبل دارید که خبر فرار شاه از ایران را به امام دادید؟
من همین الان هم‌‌ همان حس را می‌توانم تجربه کنم به یاد دارم که با شور و شعف زیادی این خبر را به امام دادم اما‌‌ همان زمان امام بسیار سرد برخورد کرد و گفت خب!
این مقطع زمانی سالگرد تاسیس شورای انقلاب است آیا شما در جریان ملاقات امام با شهید مطهری قرار گرفتید؟
زیاد نه. شهید مطهری آمدند اما من در جریان قرار نگرفتم. آن زمان تلاش می‌شد تا خیلی چیز‌ها سری باقی بماند و یک دیدار معمولی جلوه کند. آن زمان شهید مطهری و خلخالی و… تشریف آورده بودند و با امام دیدار کردند. در آن زمان روزی خانم به دیدن یکی از بستگان خود رفته بودند. امام من را صدا کردند و فرمودند:” خواهر طاهره به این آقایان بگویید که نهار پیش ما بیایند.” من این خبر را به آقایان مطهری و… دادم. آن زمان من آبگوشت مرغی را که برای امام درست کرده بودم به پنج قسمت تقسیم کردم و خدمت امام بردم علت درست کردن آبگوشت مرغ به این خاطر بود که آنجا گوشت حلال به سختی پیدا می‌شد. زمانی که آبگوشت‌ها را گذاشتم امام گفتند:” ناهار خودتان را برداشتید.” من گفتم :” من با اجازه شما به آن ساختمان می‌روم.” امام گفتند:” نمی‌شود باید از همین غذا بخورید.” امام دستور دادند که یک ظرف بیاورید و از هرآبگوشت یه مقدار برداشتند و آبگوشت را به شش قسمت تقسیم کردند. امام دقت نظر بسیاری در این مورد داشتند از سوی دیگر عنایت خاصی به شهید مطهری داشتند که ایشان را ناهار مهمان کردند. در آن ساختمان ما همیشه تعداد زیادی تخم مرغ را آب پز می‌کردیم که به هرفرد به همراه یک نصفه نان فرانسوی و گوجه داده می‌شد. در آن زمان ما آنقدر تخم مرغ آب پز کردیم و به مهمانان دادیم که خبرنگاران خارجی از ما سوال می‌کردند که تخم مرغ نماد چه سمبلی در مذهب شما است که ما در جواب می‌گفتیم که نماد هیچ چیز نیست و فقط به دلیل ارزانی اینقدر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
به نظر شما چرا علیرغم آنکه در راس یک تشکیلات سیاسی زنان قرار گرفتید و حضرت امام توجه خاصی به حضور زنان داشتند اما با این وجود تشکیلات سیاسی زنان رشد خوبی را تجربه نکرد؟ دلیل واقعی این ضعف چیست منظور من تشکیلات سیاسی و مذهبی زنان است.
به نظر من مردان ما هنوز درک نکرده اند که نگرش امام نسبت به زنان چه بود. متاسفانه خانم‌ها نیز بعد از رسیدن به یک رشد اجتماعی همه چیز را فراموش می‌کنند، هرچند مر‌دان نیز میدان را برای حضور زنان باز نمی‌کنند. تا زمانی که جامعه ما از تعادلی برخوردار نشود، این مشکلات همچنان وجود دارد. به همین دلیل آمار طلاق رشد پیدا کرده است. باید بستری در جامعه فراهم شود تا مردان و زنان از پله پنجم به 25 برسند، اما حضور زنان نباید مانع رسیدگی به بچه داری و شوهر داری آن‌ها شود، زیرا مادر بودن بالا‌ترین رتبه است. در احادیث نیامده که هر کسی که هر روز روزه گرفت و نماز شب خواند بهشت زیر پایش است یا زنی که مطیع محض شوهرش بود بهشت زیر پایش است، بلکه تاکید شده که بهشت زیر پای مادران است. اگر مادران در ایفای نقش خود کوتاهی کنند وضعیت اجتماعی به مراتب بد‌تر می‌شود؛ همچنانکه در حال حاضر شاهد هستیم که چقدر از نوجوانان ما درگیر اعتیاد هستند و از سنین پایین سیگار کشیدن را شروع می‌کنند. این معضل، حاصل کوتاهی مادران در تربیت فرزندان است زیرا خانواده در گام نخست تربیت بچه را برعهده دارد و باید مادران در ایفای این نقش خود مسئولانه رفتار کنند و زنان ما برای تربیت فرزندان باید دانش و آگاهی خود را ارتقا بدهند.

به نظر می‌رسد که قید و بندهای تفکر اسلام سیاسی به عنوان مانعی برای تشکیلات سیاسی زنان عمل کرده است در این مورد چه ارزیابی دارید؟
تحجر در تفکر مردان مانع رشد زنان شده است. این تحجر در تارو پود تفکر بسیاری از مردان جامعه وجود دارد مردان در هر کسب و کاری که هستند از ادعاهایی خود را برخوردار می دانند و زنان را نادان تر از خود قلمداد می کنند. به همین دلیل امثال شما مشکلات عدیده ای را در این رابطه می بینید.
شما در دوره‌ای به هجرت سیاسی دست زدید که این تفکر در بین جامعه چندان جا نیفتاده بود.
شما اگر الگو نداشته باشید به خطا می‌روید. روایت و احادیث زیادی وجود دارد که نباید قران وحدیث را از هم جدا کنید. در آیات قرآنی بر هجرت سیاسی تاکید شده است این هجرت زن و مرد نمی‌شناسد. شما اگر آیات قرآنی را مورد توجه قرار بدهید می‌بینید که در گروهی که پیش نجاشی رفتند یک خانم حضور دارد. وقتی من در سوریه بودم هفده برادر حضور داشتند و من تنها زن گروه بودم.
درست است که شما در همدان توی  گوش کسی زدید.؟

در همدان یک فردی اصرار داشت که من اسلحه در اختیارش بگذارم البته من در حال حاضر از وضعیت ایشان خبری ندارم اما‌‌ همان زمان از مرگ نجاتش دادم زیرا آقای خلخالی برای ایشان حکم اعدام صادر کرده بود، در ‌‌نهایت من با آقای بهشتی صحبت کردم و ایشان گفتند که این آقا را بفرستید تهران و بدین ترتیب از مرگ نجات یافت. این فرد زمانیکه پیش شما صحبت می‌کرد آنچنان لنین و مارکس را برجسته می‌کرد که شما فکر می‌کردید این افراد قبل از پیامبر و ائمه به بهشت می‌روند.
به نظر شما چه اراده‌ای وجود داشت که تمام این انقلابیون طراز اول در‌‌ همان یکی دو سال اول انقلاب به نوعی ترور شدند.
این امتحان من و شماست. یکی از عرفا خواب خود را نقل می‌کند که مرده بود و زمانی که به بهشت رفته بود دیده بود که آقای بهشتی در حال سخنرانی است و همه شهدای انقلاب حضور داشتند آن عارف درخواست می‌کند که آقای مطهری را ببیند‌‌ همان زمان آقای بهشتی گفتند:” ما که اینجا هستیم هفته‌ای یک بار اجازه داریم آقای مطهری را ببینیم شما از راه نرسیده می‌خواهید ایشان را ببینید.” امام بار‌ها تاکید کردند که کتاب‌های آقای مطهری تنظیم شده و تنظیم نشده گنج است.

خاطره گفته نشده ای از دیدار خود با گورباچف دارید ؟ از دیدن شما به عنوان یک خانم تعجب نکرد؟ از همراهی با آیت الله جوادی املی چه خاطره ای دارید؟
زمانی که هواپیما در فرودگاه مسکو برزمین نشست، من پشت سر آقای جوادی آملی و لاریجانی پا بر روی پلکان هواپیما گذاشتیم. گروه و هیئتی از وزیر امور خارجه ،مشاور مخصوص گورباچف و امام جماعت مسجد بزرگ مسکو و نیز تعدادی از دیپلمات های ایرانی به استقبال ما آمدند.وقتی ما از پله ها پایین می آمدیم متوجه شدم که تمامی آنها سرشان را بالا گرفته و به من نگاه می کنند. وقتی که پایین پله ها رسیدیم، امام جماعت مسکو پیش آمد و ضمن خوشامد گویی،گفت :”در عرف دیپلماتیک مرسوم است که دسته گل را به رئیس هیئت و گروه اعزامی و میهمان تقدیم کنیم، ولی اجازه بدهید که ما این دسته گل را به این خانم که حضورش با این پوشش برای ما تازگی دارد، بدهیم.” سپس پیش آمد و سرش را کمی برای ادای احترام خم کرد و دسته گل را به دست اینجانب داد و من آن را تقدیم آقای جوادی آملی کردم و با بقیه مصافحه کرد و خوشامد گفت. حضرت امام در نظر داشت تا زنی در کنار مردان به شوروی بفرستد و اعلام کند که در جمهوری اسلامی ایران زنان نیز امور مهم و حکومتی حاضر و پیشتاز هستند. امام می خواست در کنار آن پیام مکتوب،پیامی شفاهی نیز به دنیا بدهد که ما در عمل بیش از هر مکتب دیگری به جایگاه واقعی زن ارج می نهیم و برایش ارزش قائلیم نه ارزش ابزاری بلکه معنایی . امام می خواست با گماردن یک زن در این هیئت به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت زنان در جامعه اسلامی پایان دهد، آن هم در آن زمان که رسانه های گروهی در غرب مرتب از محصور کردن زنان در جمهوری اسلامی قلم فرسایی می کردند.

منبع: باشگاه خبرنگاران/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)