7درصد تماس‌ با اورژانس اجتماعی در مورد همسر آزاری است

خشونت علیه زنان همیشه کتک خوردن و ضرب و شتم نیست بلکه بی‌توجهی، غفلت و توهین و تحقیر زنان نیز از مصادیق خشونت علیه زنان محسوب می‌شود که در هیچ دادگاه و مرکز پزشکی قانونی نیز به ثبت نمی‌رسد. حتی بسیاری از زنان برای حفظ کانون خانواده و آبروداری از خشونت‌هایی که علیه آنان روا شده دم نمی‌زنند و با بخشش سعی در ادامه زندگی پرمشقت خود دارند، در حالی که با آگاهی بخشی و در کنار آن با اصلاح و تغییر قوانین حوزه زنان می‌توان به کاهش خشونت علیه این جنس کمک کرد.

0

به گزارش به دخت به نقل از آنا،  5 آذر برابر با 25 نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان در تقویم‌ها ثبت شده است در حالی که تنها در قالب یک روز به این موضوع توجه می‌شود و در عمل برای کاهش و حذف این آسیب اجتماعی گام چندانی برداشته نشده است.

فاطمه که چند روز پیش در اورژانس بیمارستان لقمان بستری شده است، می‌گوید: چند روز پیش که با همسرم اختلاف نظر پیدا کردیم میز کوچک کنار اتاق را به سمت من پرتاب کرد که از شدت فشار به شکم و ضربه دچار عفونت روده‌ای شدم و بخشی از روده بر اثر این اتفاق آسیب دید. می‌خواستم به پزشکی قانونی شکایت کنم اما بعد که همسرم معذرت خواهی کرد شکایت نکردم و موضوع ثبت نشد، با این که پدرم خیلی اصرار داشت که حقم را بگیرم و کتک‌های همسرم دائمی بود اما بخشیدم.

تماس‌ با اورژانس اجتماعی در مورد همسر آزاری

حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی به خبرنگار آنا می‌گوید: اورژانس اجتماعی در زمینه کودک‌آزاری، همسرآزاری، معلول و سالمند آزاری، اقدام به خودکشی، فرار از منزل، کودکان خیابانی و موضوعات حاد خانوادگی فعالیت می‌کند اما اغلب موضوعات همسرآزاری و درگیری‌های خانوادگی به اورژانس اجتماعی گزارش نمی‌شود اما با این وجود 7درصد تماس‌ها با مرکز 123 اورژانس اجتماعی در مورد همسر آزاری است.

نگار که 10 سال از زندگی مشترکش می‌گذرد از بیاحترامی‌ها و فحاشی‌های گلایه‌مند است و می‌گوید:شوهرم بیکار است و وقتی برای خرجی خانه طلب پول می‌کنم فحاشی می‌کند اما چاره‌ای ندارم چون یک دختر 5 ساله دارم که به خاطر او مجبور به ادامه زندگی هستم باید بسوزم و بسازم چون روزی که ازدواج کردم پدرم گفت با لباس سفید عروسی می‌روی و تنها با کفن سفید باید برگردی.

کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌‌شناسی اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار آنا به تعریف جهانی و کلی خشونت می‌پردازد و می‌گوید: هرگونه رفتاری که از لحاظ روحی، جسمی، روانی به افراد آسیب وارد کند شامل انواع خشونت‌های جنسی، کلامی، فیزیکی و حتی غفلتدر حوزه زناشویی و نادیده گرفتن زن،خشونت نامیده می‌شود.

ریشه خشونت علیه زنان مرد سالاری جامعه است

به اعتقاد محمدی ریشه اصلی بروز خشونت علیه زنان نگاه جامعه و فرهنگ مردسالارانه کشور است که همواره مرد جنس برتر و اول جامعه قلمداد می‌شود و نگاه مردسالاری در روح و روان جامعه به نحوی جاری است حتی امروزه در تربیت فرزندان نیز نمود پیدا می‌کند و فرزندان پسر از برتری و آزادی بیشتری نسبت به دختران برخوردارند. همچنین بافت و ترکیب جمعیتی کشور به طوری تشکیل شده که مردان را محور و شاخص خانواده در نظر می‌گیرند. بر همین اساس دختران بیشتر از پسران تحت محدودیت‌های اجتماعی از ورود به عرصه‌های سطح کلان جامعه گرفته تا برای شرکت در رقابت‌های ورزش‌های جهانی قرار می‌گیرند.

این آسیب شناس اجتماعی با انتقاد از ضعف و خلا قانونی در حوزه زنان می‌افزاید: متاسفانه قوانین در جامعه ما تقویت کننده خشونت علیه زنان است به طوری که اگر به قوانین مربوط به ازدواج و طلاق بنگریم متوجه می‌شویم که برای زنان جز مهریه و نفقه حقی قائل نشده است به عنوان مثال اگر زنی مهریه قانونی خود را مطالبه کند پس از آن زندگی اجتماعی پر آسیبی را سپری خواهد کرد.

محمدی ادامه می‌دهد: در کشور ما بافت تخریب‌گر و نگاه ابزاری علیه زنان وجود دارد که این موضوع در قانون کشور پیش بینی و کنترل نشده است به عنوان مثال اگر زن و مردی از هم جدا شوند مرد به راحتی می‌تواند به زندگی اجتماعی برگردد بدون اینکه از لحاظ اجتماعی و اقتصادی آسیبی به وی وارد شود اما زن نمی‌تواند به راحتی به زندگی اجتماعی برگردد مگر در پاره‌ای از استثنائات زیرا زن به تنهایی نمی‌تواند به استقلال و شرایط بهینه زندگی دست یابد چون مرتب تحت تهاجم نگاه غیر فرهنگی و ابرازی به جنس زن قرار دارد.

بازنگری و اصلاح قوانین حوزه زنان

این آسیب شناس اجتماعی تاکید می‌کند: به بازنگری و تغییر در زمینه قوانین حوزه زنان نیازمند هستیم زیرا بسیاری از قوانین این حوزه ناکافی و نارسا است و حقوق مدنی زنان در مسائلی مانند جرایم و قتل دیده نشده است. متاسفانه قانون ما هیچ وقت به دنبال ریشه یابی بروز جرایم نیست که شاید خطای صورت گرفته از سوی یک زن ناشی از تحریک مردان باشد برهمین اساس بلافاصله زن را مجازات می‌کنند در حالی که در برخی موارد ضعف قوانین و نگاه جامعه باعث ایجاد جرم از سوی یک زن شده است به عنوان مثال بروز آسیب روسپی گری تنها از سوی زنان نیست.

آموزش مهارت‌‌های ارتباطی راه پیشگیری از خشونت

مجید رضازاده، رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور نیز معتقد است در صورتی که بخواهیم اقدامات پیشگیرانه از بروز خشونت علیه زنان جلوگیری کنیم باید ابتدا بپذیریم که روابط بین فردی و مهارت‌های ارتباطی در کشور ما تقویت نشده و چنین آموزش‌هایی را ندیده‌ایم.

این مقام مسئول در سازمان بهزیستی می‌گوید: زنان همواره در معرض تبعیض و نابرابری اجتماعی هستند و حتی گاهی حقوق اجتماعی آنان به درستی رعایت نمی‌شود البته در مواقعی ظرفیت و زیرساخت‌های لازم برای رسیدن به مطالباتشان نیز فراهم نبود در حالی که اگر زنان شناخت درستی از حقوقشان داشته باشند می‌توانند از حق و حقوق خود برخوردار شوند.

جامعه تقویت کننده خشونت علیه زنان است

این در حالیست که محمدی، رئیس انجمن آسیب‌‌شناسی اجتماعی ایران در پاسخ به این سوال که آیا نا آگاهی زنان به بروز خشونت علیه آنان دامن می‌زند، می‌گوید: این موضوع در شرایطی صادق است که حقوق اولیه زنان در قانون کشور واقعا تامین کننده نیازهای روحی و روانی و شخصیت زنان باشد؛ اما می‌بینیم که حتی اگر آگاهی زنان از حقوقشان هم بالا باشد؛ بازهم قوانین پاسخگوی شرایط برابری زندگی اجتماعی زن و مرد نیست.متاسفانه جامعه تقویت کننده خشونت علیه زنان است به عنوان مثال اگر مردی از لحاظ اخلاقی خطایی کند جامعه خطای وی را به طور طبیعی وسریع پذیرفته و فراموش می‌کند اما اگر همین خطا از سوی یک زن بروز کند جامعه به وی برچسب می‌زند.

راهکار کاهش و مبارزه با خشونت علیه زنان

محمدی در مورد راهکارهای کاهش و مبارزه با خشونت علیه زنان می‌گوید: باید در نظام تربیتی خانواده‌ فرزندان دختر را با پذیرش شخصیت یک انسان تربیت و رشد داده و محدودیت‌های جنسیتی را در تربیت دختران اثر ندهیم در حالی که خانواده‌ها به جای آموزش مهارت‌های زندگی به فرزندان خود به آنان یاد می دهند که از جنس مخالف فرار کند که این نحوه تربیت، روحیه زن را تضعیف می‌کند و توان برخورد و مواجهه با جنس مخالف را از وی می‌گیرد. بنابراین باید مهارت ارتباطات موثر و اصلاح نگاه تربیتی را در دستور کار قرار دهیم.

وی ادامه می‌دهد: نگاه‌های تفکیکی در نظام آموزشی کشور در مفاهیم درسی باید حذف شود و به دختران فرصت‌های برابر با پسران داده شود. همچنین نیاز به اصلاح قوانین در حوزه زنان داریم و باید قوانین در موضوعاتی مانند ازدواج و طلاق به درستی تدوین و حقوق زن از صرف نفقه و مهریه خارج شود.

ضعف برنامه‌های رسانه ملی در آموزش حقوق زنان

محمدی به ضعف صدا و سیما در تهیه و تدوین برنامه‌ها وسریال‌های خانوادگی اشاره کرده و می گوید: همچنین نیاز به آموزش اجتماعی و رسانه‌‌ ای داریم زیرا فرهنگ سازی رسانه‌ای در حوزه زنان را به صورت ضعیف دنبال کرده‌ایم به طوری که در تلویوزیون ما جنس زن همیشه ضعیف و آسیب پذیر است و حقوق زن در رسانه ملی ما آموزش داده نمی‌شود .در حالی که رسانه‌ها باید حقوق زنان را دیده و در راستای آموزش و فرهنگ سازی آن برنامه ریزی کنند. باید نگرش جامعه از سوی متولیان اصلی فرهنگ جامعه تغییر و اطلاح شود زیرا جامعه مرد سالار ما هنوز هم به زن به عنوان جنس ناتوان و ضعیف مینگرد.

درج نظر