برای یادگیری زبان فارسی به ایران آمدم

شناخت فرهنگ های متفاوت همیشه برایم لذت بخش بوده است .اگر فرصتی پیدا کنم کوتاهی نمی کنم. شنیده بودم “سوپریا” از هند دانشجوی دانشگاه تهران است با او قراری گذاشتم.

0

سرویس اجتماعی به دخت/

طبق قرار قبلی راس ساعت 5/6 عصر روز پنجشنبه ای برای ملاقات با خانم «سوپریا » به خوابگاه فاطمیه واقع در کوی دانشگاه تهران می روم. وارد محوطه خوابگاه که می شوم، او را وسط حیاط می بینم که با روسری نخی گلدار با دانشجویی مشغول صحبت است. نزدیک می شوم. بعد از احوالپرسی مرا به اتاقش راهنمایی می کند. در اتاق سه دانشجو از کشورهای مختلف با هم زندگی می کنند. هر کدام یک تخت و کمد، میز تحریر و انبوهی کتاب دارند. کناری می نشینم و با لیوانی دوغ خنک به رسم هندی ها پذیرایی می شوم.

–          از آمدنت به ایران بگو !

– یک سال است برای یادگیری زبان فارسی به ایران آمده ام. زبان فارسی و فلسفه می خوانم. چون کتاب هایی راجع به عرفان و شعر ایران خوانده بودم ، می خواستم فارسی یاد بگیرم تا بتوانم مولوی، عطار، حافظ و خیلی چیزهای دیگر را خوب بخوانم. ایران برایم بسیار جالب بود

–          راجع به عرفان چه کتاب های خوانده اید؟

کتاب های آن ماری شیمل. فکر می کنم مطالعه عرفان مهم است و مساله تقابل مدرنیسم و انسان امروزی هم مسائل مهمی برای مطالعه اند. می خواستم فارسی یاد بگیرم تا اصل این منابع را بخوانم.

–          از هند بگو!

– هر چیزی که هر کس راجع به هند می گوید می تواند درست باشد و یا نباشد. چون هند مثل چند تا کشور با هم است. 27 استان دارد که دایم در حال تغییر و زیاد شدنند. هر استان یک زبان رسمی دارد و یک زبان هندی. در هند لهجه های مختلفی است اما هندی و انگلیسی زبانهای مشترک است در هند مردم یک طبقه خاص بیشتر به زبان انگلیسی صحبت می کنند، برای من انگلیسی زبان اول است ومن راضی ام ،به این علت که می توانم دو تا فرهنگ را درک کنم چون انگلیسی علمی است.تفاوت های زیادی از نظر فرهنگی ، اقتصادی ، زبان و طبقات اجتماعی در این کشور وجود دارد.چون جمعیت خیلی زیاد است ( نزدیک به یک میلیارد نفر) با وجود آنکه مدرسه ها و دانشگاه ها بسیار خوبی هم هست ، اما بعضی ها به علت فقر زیاد نمی توانند به مدرسه بروند.بیشتر در شهر های بزرگ – در هر استان یک پایتخت وجود دارد و یک دانشگاه خوب هم هست و اینطور هم نیست که حتی در شهرهای کوچک دانشگاه نباشد.

تفاوت درس خواندن در ایران و هند را چگونه می بینی؟

در هند در شهر های بزرگ امکانات برای درس خواندن زیاد است و مدرسه و پدر و مادرها هم بچه ها را برای درس خواندن تحت فشار قرار می دهند. درحالی که در ایران فشار برای درس خواندن و شرکت در کنکور زیاد است ، دانش آموزان بعد از قبول شدن در دانشگاه زیاد درس نمی خوانند.در هند اگر کسی می خواهد بچه اش در مدرسه خوبی قبول شود، در سن 3 سالگی باید مصاحبه داشته باشد و قبل از اینکه به مدرسه برود، باید الفبای انگلیسی و هندی و خیلی چیزهای مختلف را بداند. بچه در 3 سالگی باید بتواند بنویسد و بخواند.

در مورد وضعیت جوانان هندی کمی صحبت کنید.

بعضی از جوان ها در هند فرصت ندارند که جوان باشند چون از بچگی کار می کنند. حداقل سن ازدواج طبق قانون در هند برای خانم ها 18 سال و برای آقایان 21 سال است. . بعضی خانواده ها به کارهای هنری مثل خیاطی و سوزن دوزی و … اهمیت می دهند. در بین خانواده های سنتی آموزش رقص و آواز سنتی رواج دارد که برای فراگیری آن حداقل به 10 سال تمرین مستمر نیاز است.

به نظر شما سطح زبان مردم ایران چطور است؟

سطح زبان انگلیسی اینجا خوب نیست! همه مردم دوست دارند که انگلیسی یاد بگیرند و کلاس می روند . اما متاسفانه همیشه انگلیسی خوب تدریس نمی شود.

چقدر با نویسندگان سینمای ایرانی آشنایی دارید؟

خیلی ها را در ایران می شناسم. مثل مخملباف، کیارستمی و مجید مجیدی . در جشنواره فجر بعضی فیلم های ایرانی را دیده ام. فیلم های ایرانی با فیلم های تجارتی هند خیلی فرق می کنند. فیلم موشک کاغذی یکی از بهترین فیلم های ایرانی بود که من در هند دیدم.

–          گرایش جوانان به سینما و فیلم های غرب چگونه است؟

بیشتر مردم فیلم های هندی را دوست دارند. آنهایی که به مدارس خصوصی می روند، گاهی فیلم های انگلیسی هم می بینند. در فیلم های هندی فقر و مشکلات زیاد مردم مطرح می شود و مردم بنا به دلایل فرهنگی این فیلم ها را دوست دارند.

کوثر توسلی/انتهای متن/

درج نظر