زنی که همسایه پیامبر شد

چگونه شد که خدا به داوود نبی (ع) وحی کرد که زنی به نام خلاده در بهشت همسایه تو خواهد بود؟ این زن چه کرده بود که همنشین بهشتی پیامبر خدا شده بود؟

0

اینکه آدم بشنود یک فرد معمولی (چه زن، چه مرد) که نه پیامبر بوده نه دانشمند و نه شهید،  به درجه ای رسیده که در بهشت همپایه و همسایه انبیای الهی شده، شگفت انگیز است.

واقعا چنین چیزی چگونه ممکن می شود؟ چطور آدم های معمولی می توانند همنشین پیامبران خدا در بهشت بشوند؟

امام صادق (علیه السلام) یک نمونه از زنانی که در بهشت همسایه پیامبران خدا هستند را در حدیثی معرفی کرده اند.

 

خلاده همسایه بهشتی حضرت داوود نبی

«خداوند به حضرت داوود (سلام الله علیه) وحی فرستاد که زنی به نام «خلاده» دختر اوس در بهشت همسایه وی خواهد بود. آن حضرت که از مقام و منزلت آن زن تعجب کرده بود، نزد وی رفت و با درمیان گذاشتن موضوع از آن زن علت توجه خاص پروردگار به وی را پرسید.

خلاده پاسخ داد: هرگاه بیماری یا مصیبت و گرسنگی و امثال آن برایم پیش آمد، شکیبایی پیشه می ساختم و هرگز از خداوند عافیت و خلاصی از آن حالت را خواستار نمی شدم تا خودش رفع گرفتاری کند و پیوسته شکر و سپاس او را به جای می آوردم[1]

  

فرمول همنشین شدن با پیامبران در بهشت!

البته شاید هرکسی نتواند مانند «خلاده» تا این حد صبور و شاکر باشد، اما حتما خیلی ها دوست دارند از راهی آسان تر به مقام خلاده برسند.

این راه ساده تر در قرآن کریم بیان شده است.

خداوند در آیه 69 سوره نساء راه همنشین و همسایه شدن با پیامبران در بهشت را بیان کرده و فرموده:

وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفيقاً

 یعنی:

و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خدا ، نعمت خود را بر آنان تمام کرده از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان و آنها رفیقهای خوبی هستند.» 

                                                      ***

در این آیه خداوند برای همسایه شدن با انبیای الهی در بهشت یک فرمول را معرفی می کند: اطاعت از خدا و رسولانش .

یعنی جه:

اطاعت در چه چیزی ؟

در “عمل به واجبات و ترک محرمات».

همین و بس!

منابع:

1-«قصه های قرآن»، سید نعمت الله جزایری، انتشارات هاد، چاپ هفتم 1382.ش، ص 270

[1] -بحارالانوار، جلد 14، صفحه167

/انتهای متن/

درج نظر