سوء رفتار زوج را چگونه می توان اثبات کرد؟

یکی از وظایف اولیه زوجین در زندگی مشترک، داشتن حسن رفتار با یکدیگر است. منتها گاهی در زندگی مشترک به جای خوش رفتاری، سوء رفتار و بداخلاقی بین زوجین پیش می آید و در این صورت هریک می توانند برای کسب حقوق خود در زندگی مشترک، از قانونگذار کمک بخواهند. در این مطلب به راه هایی که زن می تواند سوء رفتار همسرش را از نظر قانونی اثبات کند،‌ پرداخته ایم.

0

زوجه یا زوج اگر در زندگی مشترک به دلیل سوء رفتار طرف مقابل و عسروحرجی که  ناشی از شرایط سخت زندگی است که در آن قرار گرفته اند، بخواهند از راه قانونی و با مراجعه به دادگاه مشکل خود را حل و تکلیف زندگی شان را تعیین کنند، طبیعتا باید این سوء رفتار و سوءمعاشرت همسر را اثبات کنند. برای این منظور راه هایی  وجود دارد تا با ارائه مدارک و مستندات، ادعای خود را در عدم رضایت از زندگی مشترک اثبات نموده و در صورت پذیرش از طرف دادگاه، از زوج جدا شده و یا زوج، زوجه را طلاق دهد. در واقع این احکام همه به نوعی به صلاح دوطرف خواهد بود. زیرا وادار کردن دونفر به سازش درکنار هم با وجود عدم رضایت از یکدیگر و عدم حسن معاشرت، ممکن است به سوء رفتار اجتماعی منجر شود و به دوستی ها و روابط غیرمتعارف کشیده می شود، که این امر، امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه و افراد را به خطر می اندازد.


موارد قانونی سوء رفتار

بطور کلی هر رفتاری که زوجه را در فشار و سختی غیرمتعارف قرار دهد، از مصادیق سوء رفتار است.

ماده 1103 قانون مدنی سوء رفتار شوهر را شامل موارد زیر می داند:

  1. اذیت و آزار زوجه توسط زوج که اصولا هیچکس غیر از زوجه از آن خبر ندارد و زوجه راهی برای اثبات آن ندارد و اثبات آن بسیار سخت است.
  2. آزارهای جنسی و روحی به نحوی که عرفا غیر قابل تحمل باشد و زوجه از این بابت در رنج و عذاب دائم قرار بگیرد. مثل وجود وسواس فکری و عملی، شک و تردید و سوء ظن زوج به زوجه، تهدید و ارعاب به زدن و حبس کردن زوجه در خانه و انجام این اعمال، عدم برقراری ارتباط با اقوام و فامیل، تهدید به کشتن زوجه یا تهدید به خودکشی زوج، تحت فشار قرار دادن زوجه از اینکه او را از فرزندانش جدا کند، بردن فرزند مشترک به جای نامعلوم و…
  3. امتناع زوج از رابطه زناشویی با زوجه که این امر می تواند باعث عسر وحرج زوجه شود و در صورت اثبات آن به دادگاه زوجه می تواند طلاق بگیرد. در این مورد طلاق توسط دادگاه بدون نیاز به حضور زوج (درصورت عدم حضور در جلسه دادگاه) انجام می گیرد و دادگاه بعد از صدور حکم عدم امکان سازش و گذشت مدت زمان قانونی برای اعتراض و نیز عدم حضور زوج، به یکی از دفاتر طلاق، دادنامه می فرستد و با حضور نماینده دادگاه، زوجه مطلقه خواهد شد.
  4. در صورتی که عدم تمایل زوج به رابطه زناشویی به دلیل بیماری ناتوانی جنسی یا بیماری های خاص زوج که در قانون نام برده شده، باشد و قابل درمان هم نباشد، به زوجه حق طلاق تعلق می گیرد.
  5. اثبات وقوع یا عدم ارتباط زناشویی زوج و زوجه بسیار مشکل است. به همین دلیل در این موارد ادعای زوجه مورد پذیرش دادگاه است، مگر اینکه زوج بتواند خلاف آن را با مدارک پزشکی و پزشکی قانونی اثبات کند.
  6. عدم پرداخت نفقه زوجه و فرزندان و در تنگنا قراردادن اهل و عیال یکی دیگر از مصادیق سوءرفتار است. در این مورد نیز اگر زوجه ای که درآمدی ندارد، به دلیل تنگی و سختی معیشت در عسروحرج قرار بگیرد، می تواند با اثبات این امر طلاق بگیرد.
  7. معلق گذاشتن زوجه به این معنا که معلوم نیست همسر دارد یا ندارد. یعنی شوهر از او دوری کند و ترک خانه و زندگی نماید که در این صورت با اثبات نشوز زوج، زن می تواند طلاق بگیرد.


زندگی مهشید و حمید

مهشید و حمید نمونه ای از زوجینی هستند که به دلیل سوء رفتار زوج‌، زوجه دچار مشکل جدی شده است.

این دو قبل از ازدواج با هم هردو یک زندگی کوتاه و ناموفق زناشویی را پشت سر گذاشته اند.

حمید ادعا دارد که همسر اولش، بعد از ازدواج به او خیانت کرده و او هرچه تلاش کرده و از همسرش خواسته است که از دوست و رفیق بازی دست بردارد و به زندگی مشترک شان برسد، فایده ای نداشته و نهایتا مجبور شده او را طلاق بدهد.

مهشید هم می گوید که ازدواج ناموفقی داشته با مردی که سلامت روحی و روانی نداشته و هرچه تلاش کرده با او رابطه عاطفی برقرار کند، نتوانسته،  تا جایی که این امر باعث سردی زندگی شان و جدایی او از شوهرش شده است.

البته مهشید از همسر اولش با اینکه نتوانسته بود دوستش داشته باشد، بسیار خوب و منصفانه تعریف می کند و هم از زندگی فعلی اش با حمید می گوید:

رضا یک بار با من تندی و خشونت نکرد، یک بار بی احترامی نکرد،  خیلی آرام و مرتب و با ادب بود و شاید همین زیادی شسته رفته بودنش مرا اذیت می کرد که نتوانستم با او وارد یک زندگی خوب و شاد شوم. بعد از دو سال از رضا طلاق گرفتم.

بعد از آن در محل کارم با حمید آشنا شدم. وقتی دیدم او هم مثل من در زندگی اولش شکست خورده و از من تقاضای ازدواج کرد، پذیرفتم. چون من واقعا می خواستم زندگی مستقل از پدر و مادرم داشته باشم و قصدم ازدواج پایدار و موفق بود.

 حمید وقتی پیشنهاد ازدواج به من داد،‌مرد خوب و مهربان و لوطی مسلکی بنظر می رسید. به او گفتم که من قصد تشکیل خانواده و بچه دار شدن را دارم، دنبال لذت و خوشی کاذب هم نیستم، او هم پذیرفت و ما ازدواج کردیم. اما  نمی دانم چرا بعد از رفتن زیر یک سقف و شروع زندگی مشترک، اخلاقش عوض شد و شروع به بدرفتاری با من کرد. اصلا به من محل نمی گذاشت و به بهانه خسته بودن، شب زود می خوابید و صبح زود هم از خانه بیرون می رفت. اصلا انگار من نیستم.  چندبار که با او صحبت کردم، گفت دوست ندارم در خانه بمانم، من در خانه اذیت می شوم. چندبار هم مرا کتک زد که چرا اعتراض می کنم و بار آخر که با او صحبت کردم، مرا به شدت به دیوار کوبید به حدی که دستم شکست.

البته بعد از این کار خیلی پشیمان شد و عذرخواهی کرد. ولی من دیگر نمی توانم با او زندگی کنم. پدرش وقتی فهمید پسرش با من چه کرده، از غصه سکته کرده و مادرش هم بسیار ناراحت است. من فعلا به خاطر پدر ومادر او و پدر ومادر خودم که سالمند هستند و می ترسم بلایی سرشان بیاید، صبر می کنم. ولی در کل دیگر نمی توانم او را تحمل کنم. از او می ترسم. او همیشه خدا با من قهر است. اصلا اهمیتی نمی دهد چیزی برای خوردن در خانه هست یا نه.

در حال حاضر هم بطور کلی از خانه رفته و سراغی هم از من نمی گیرد. وقتی هم که بود، با من رفتار خوبی نداشت. از من فرار می کرد و در خانه یک لحظه بند نمی شد.

من جوانم و می خواهم بچه دار شوم ولی او با من هیچ ارتباطی ندارد. الان مثل یک اسیر در خانه او هستم. کرایه خانه و خرج و مخارج را هم نمی دهد.

آیا حقم هست که از او جدا شوم؟

الان فقط نگرانم که با حرف مردم که این را  ازدواج دومم می دانند، چه کنم؟ می دانم که این حرفها پدر و مادر هردوی ما را اذیت می کند و صدمه می بینند. بین دو راهی مانده ام ولی حق من این نیست.


توصیه به مهشید

با توجه به توضیحاتی که در بالا هم گفتیم، به مهشید این توصیه ها را برای اثبات سوء رفتار و عسر وحرج در زندگی با حمید کردیم:

  1. شما می توانید با اثبات اینکه همسر شما در نهایت خانه را ترک کرده و شما تنها زندگی می کنید، درخواست طلاق بدهید. اثبات اینکه همسرتان ترک خانه کرده، با شهود امکان پذیر است.
  2. عدم ارتباط زناشویی به مدت طولانی برای شما عسروحرج ایجاد می کند، که می توانید با طرح جوان بودن خود و نیاز به این ارتباط زناشویی که امری عادی و فطری برای هرکس است، درخواست طلاق نموده و از بلاتکلیفی در زندگی فعلی خود درآمده و زندگی صحیحی را دنبال کنید.
  3. عدم پرداخت خرج و مخارج زندگی شما به مدت شش ماه یا بیشتر نیز اثبات عسروحرج است. می توانید با اثبات آن دادخواست طلاق بدهید.

/انتهای متن/

درج نظر