نسل دهه هفتادی تکلیفش با خودش روشن است

برخلاف خیلی از بزرگترها، مدیرعامل اولین هلدینک خدمنات آموزشی و روان شناسی کشور از دهه هفتادی ها دفاع می کند و آنها را مستحق سرزنش و انتقادی که این روزها بر سر و روی آنها باریدن گرفته، نمی داند.

0

دختران دهه هفتادی با نسل قبلی خودش دهه شصتی ها خیلی فرق دارند و مهم ترین فرق شان هم این است که برای خوب نشان دادن و همراه ارزش ها و اخلاقیات  وانمود کردن خودش هیچ دورویی و تظاهری  نمی کند.

دکتر مهدی مسلمی فر روانشناس،  مشاور خانواده، مدير عامل اولين هلدينگ خدمات آموزشي و روانشناسي كشور،  مشاور ارشد طرح و برنامه كودك و نوجوان و  مسئول شبكه مجازي مديران آموزشي كشور دهه هفتادی ها را از این حیث خیلی بهتر از نسل قبلی می داند.


نسل مورد سرزنش

دکتر مهدی مسلمی فر در مورد دختران دهه هفتادی معتقد است:

نسل جوان دختران دهه هفتاد و هم هشتاد تفاوت هایی ماهوی دارند نسبت به نسل های گذشته و مشخصا با نسل های دهه پنجاه و شصت بیشتر تفاوت دارند تا اشتراک.

از نظر خیلی  از ما بزرگترها این  دهه هفتاد ی ها وحتی دهه هشتادی ها،  غالبا به دلیل اشکالاتی که در آنها سراغ داریم، مورد انتقاد و سرزنشند و می شوند و عادت کردیم که مرتب در موردشان هشداربدهیم و زنگ خطر اعلام کنیم.

به نظر من به دلایل مختلف دهه هفتادی ها  مستحق این انتقادها  و سرزنش ها نیستند.

چون من اعتقاد ندارم که نسل امروز ما نسلی نامناسب تر و نامطلوب تر

از نسل قبلی هاست.

اتفاقا این نسل یک حسن بزرگ دارد که تکلیفش با خودش روشن  است.

نسل دهه هفتادی در فضای مجازی، در مسائل اعتقادی و اخلاقی، در روابط جنسی فاصله خود حقیقی با خود واقعی اش نسبت به دهه شصتی ها خیلی کمتر است.

مثلا در مساله حجاب  ما در مورد نسل دهه شصتی می بینیم که دخترانی با رفتارهای دوگانه داریم. آن  مجری تلویزیون به عنوان یک دختر باحجاب و چادری وقتی می رود خارج کشور ممکن است یک ظاهر دیگر داشته باشد.این یعنی بنوعی دورویی و نفاق.

در اصل به نظر می رسد که این دختر دهه شصتی یک جور تعارض در هویت خودش به عنوان یک فرد مسلمان دارد. اما نسل جدید از این تعارضات ندارد.


فرزندان مشروع انقلابند

این روان شناس و مشاور خانواده می گوید:

این دهه هفتادی ها را اگر از منظر والدی اینها نگاه کنیم، ممکن است قبول شان نداشته باشیم. ولی اگر واقع بینانه نگاه شان کنیم، نمی توانیم براحتی  مردودشان بدانیم. چون نسل امروز اگر مشکلی دارد،  حاصل تربیت ما و سیستم آموزش و پرورش ماست. حدود 39  سال از انقلاب می گذرد و اصلا این نسل زمان شاه را ندیده اند. پس اینها دقیقا محصول سیاست ها و برنامه ها و کار معلمان و مشاوران ما هستند. چون عملا  18 و گاهی تا 30 سال تحت آموزش ما بوده اند.

در اصل اینها  فرزندان مشروع انقلاب اسلامی هستند، پس  بدون واهمه آنها را ببینیم و نقد کنیم.


 دهه شصتی های آرمانگرا

دهه شصتی های ما هنوز افسردگی دارند. چون آرمانگراتر بودند و بعد در عمل میان آرمان ها و واقعیت فاصله زیادی را دیده اند. مسائلی مثل جنگ و انقلاب، انتخاب دهه پنجاهی ها بود و نه انتخاب دهه شصتی ها، ولی عملا مشکلات و کمبودها  و نداریهایش را این دهه شصتی ها بودند که چشیدند . آنها بودند که مجبور شدند در زیرزمین و  پناهگاه زندگی کنند و درس بخوانند و …

خیلی از پدر ومادرهای دخترهای امروزی نمی خواهند این کمبودهایی که خودشان داشتند،  برای بچه های شان تکرار شود. چون خودشان از کمبودهایی رنج بردند و عقده داشتند، نخواستند بچه هایشا ن هم این عقده را تجربه کنند.

آنها شکلات خارجی نخوردند،  لباس مارکدار نپوشیدند وهمه اینها را به عنوان اموری ارزشی می دیدند، اما می خواهند بچه هایشان اجازه داشته باشند به خواسته های شان برسند در تحصیل و خرید و … .

دهه شصتی ها  نسلی بودند اهل  فداکاری، درک بزرگتر کوچکتری، رسالت بر دوش داشتن، احساس وظیفه کردن برای تحکیم ارزش ها،  بدون این که در این مورد آموزشی مبتنی بر واقعیت ها هم به او داده باشیم. حالا این دهه شصتی دنبال این است که به نسل بعدیش دیگر خیلی سخت نگذرد، جنگ و استرس و پیامدهای جنگ و رسالت انقلاب و … را نداشته باشد.

مخصوصا وقتی که می بینند که فرزندان خیلی از مسئولین دارند در کشور دیگر درس می خوانند و مزایایی دارند که بچه های آنها ندارند، می گویند الان دیگر چرا باید بچه های ما از همان  کمبودهای دهه شصت رنج ببرند و احیانا عقده پیدا کنند؟

الان ما  پدران و پسران و هم مادران و دخترانی داریم که همدیگر را قبول ندارند در مورد مسائل اخلاقی مثل احترام به بزرگتر ، مسئولیت پذیری، رعایت خطوط قرمز که جامعه هنجار می داند. الان یک دهه شصتی وقتی می خواهد خط قرمز را رعایت کند عذاب وجدان دارد که آیا دختر من هم باید همان هنجارهایی را که من قبول کردم، بپذیرد؟ آیا اگردر دهه شصت دختر خنده نکرد، لباس تیره پوشید و… الان دختر من هم باید همان چیزها را انتخاب کند؟

 دهه شصتی ها خیلی وقت ها شاهد حق و ناحق ها وعمل  نکردن ها به آنچه گفته می شود، بوده اند در جایی مثل قوه قضائیه.

 در جاهایی مثل صداو سیما  قرار بود که ما ارزش های خاص اخلاقی مان را کاملا نمایان و پیاده کنیم، ولی عملا این طور نشد و فقط یک ظواهری درست شد. خود این فاصله ادعا و عمل باعث بی اعتمادی می شود. همه اینها در دهه شصتی ها نوعی دورویی را رشد داد و تعارضاتی را ایجاد کرد که  دهه هفتادی ها این تعارضات را ندارند.

 ادامه دارد…

 

/انتهای متن/

درج نظر