مهمانی یا…..؟
در گیر و دار زندگی روزمره خیلی وقت ها از مشکلات و نابسامانی ها بستوه می آییم و اولا دوست داریم درد دل کنیم و بعد خواست و مطالبه ای برای اصلاح و بهبود، که این هر دو حق ماست. “داد و بیداد”جایی است برای درد و دل ها و بیان مطالبه های شما.در انتظار حرف های شما هستیم. ضمنا شما می توانید برای این قسمت اسم های دیگری پیشنهاد بدهید.
سرویس اجتماعی به دخت/
دیروز به یک مهمانی رفتم . یک مهمانی با موضوعی متفاوت از بقیه مهمانی ها . یکی از دختران فامیل قرار است به میمنت و مبارکی تا چند روز دیگر به خانه بخت برود .حالا نزدیکان هر دو خانواده عروس و داماد در آپارتمان کوچکی که داماد به مدد جیب پدر و مادر اجاره کرده ، با دعوت مادر عروس گرد هم آمده اند تا ماحصل بازار رفتن ها وهزینه کردن های آنچنانی ایشان و عروس خانم در معرض دید طرفین قرار بگیرد .( موضوع مهمانی )
بعد از گپ و گفت اولیه و صرف شیرینی و چای ، تماشای جهیزیه از آشپزخانه با بازشدن یکی یکی درب های کابینت ها و برانداز محتویات آن ها به ویژه مارک لوازم شروع می شود .( فاز یک نمایش)
مهمانان در صف منظم البته به دلیل کمبود جا و فضا به اتاق خواب می روند تا سرویس خواب و متعلقات از روتختی (شامل دو دست عروس وار و مجلسی و دم دستی) گرفته تا پرده ها یی که با برای هماهنگ شدن با رنگ رو تختی لااقل چند روز از سرمایه عمر نازنین مادر زن صرفشان شده و وسایلی مثل عطر و ادوکلن و بدلیجاتی که نیمه بیرون افتاده اشان از صندوقچه ،گنج های زیر دریا را به یادمان می آورد . البته که موجودی کمدها حتی لباس های عروس که چیدمانی بر اساس رنگ و اندازه داشتند از نظر ها دور نماند.(توجیه همه این تقید های دست و پا گیر،ذوق و سلیقه است)
ست کامل حوله های عروس و داماد( که به جای کمد اتاق) به همراه سبد لباس، شامپو ، صابون، خمیردندان در بسته بندی های زینتی در فضای بسیار کو چک حمام گنجانده شده اند آخرین موضوع تماشاست . گر چه سرویس بهداشتی نیز به واسطه وجود شمع ها و گل های رنگی از دید مهمانان دور نماند .
این همه ماجرا نبود.اگردستمزد آنچنانی دکوراتورو هزینه گزاف تورها و گل های مصنوعی و شمع هایی که برای آراستن وسایل و هر چه زیبا تر به نظر آمدنشان در نظر خانواده داماد و به عبارتی خودنمایی خانواده عروس صرف شده بود را نیز به داستان اضافه کنیم ،آن گاه این سوال بیش از پیش بی پاسخ می ماند که به کجا می رویم ؟ آیا قرار است با بها دادن به ظواهر آن هم در چنین دوران تنگ اقتصادی ، به جوانان چه درسی بدهیم؟آیا بهتر نیست با درک اولویت ها ی زندگی جوانان ،به آنان صبر ، گذشت و چگونگی تعامل با شریک زندگی شان را بیاموزیم؟
آیا متوجه هستیم که باب شدن چنین رسومی آن هم در خانواده هایی نه از طبقه بالای اجتماع – که برای آن ها نیز توجیهی ندارد،
چه عواقب فرهنگی را در پی داشته ؟ و تسری این رفتارها در طبقات مستضعف و غیر برخوردار چه صورتی به خود می گیرد؟
غافل نباشیم که رواج خرده فرهنگ ها از همین مهمانی های کوچک نزج می گیرد . و هر کداممان در مقابل پذیرش رفتارهای غلط اجتماعی مسئولیت داریم .
شاید طبق انتظار صفحه ،روی این سخن با مسئولین نباشد .اما بد نیست گاهی یک سوزن به خودمان بزنیم، بعد جوالدوزی به دیگران . گر مسئولین همچنان مسئولند و مورد سوال!
/انتهای متن/