خانه دیگری، روایتی ناپخته از رابطه های انسانی

فیلم خانه دیگری ساخته “بهنوش صادقی”- همسر ناصر هاشمی- یکی از کارگردانان فیلم اولی جشنواره سی و پنجم است که سعی دارد به موضوع خانواده و هم روابط انسانی میان آدم ها در جامعه امروز بپردازد و در نهایت در تصویر کردن هیچ یک از این دو چندان موفق هم نیست.

1

مریم معیری/

فیلم خانه دیگری ساخته “بهنوش صادقی”- همسر ناصر هاشمی-  یکی از کارگردانان فیلم اولی جشنواره سی و پنجم است. او در این فیلم از همکاری همسر و خواهرش در بازیگری و فرزندش مدیا هاشمی در آهنگسازی استفاده کرده است. مشاور او در کارگردانی بهروز افخمی است.

داستان فیلم
خانه دیگری داستان پدری است که پس از سالها به ایران بازگشته، در حالی که بیمار است و برای زندگی نیاز به کمک دارد. دایی حبیب  می¬خواهد که در خانه قدیمی خودش زندگی کند و از یکی از فامیل هایش که اجاره نشین است، می¬خواهد که با بچه هایش نزد او بروند و به او کمک کنند و در عوض او هم به آنها کمک کند. خانواده اکرم خانم که در مضیقه مالی هستند، قبول می کنند . از آن طرف اکرم خانم برای آزادی تیمور پسرش به 15 میلیون پول احتیاج دارد و این را به دایی حبیب می گوید و او هم از دخترش مرجان می خواهد که ظرف 10 روز پول را آماده کند. مرجان برای تهیه این مبلغ به دردسر می افتد اما در نهایت پول حاضر می شود ولی در روز دهم که پول حاضر می شود، برای دایی حبیب  اتفاقی می افتد…

شخصیت های زن
گوهر خیراندیش مثل همیشه در این فیلم هم بازی خوبی دارد. او نقش مادری رنج کشیده را ایفا می کند که حاضر است برای خوشبختی و آسایش فرزندانش خیلی کارها انجام دهد. خیراندیش نقش اکرم را در حالتی بین صداقت و دروغ بازی می کند؛ از طرفی به مخاطب این احساس را می دهد که برای رسیدگی به دایی حبیب از دل و جان مایه می گذارد و از طرف دیگر از خداوند معذرت می خواهد که برای آزادی پسرش دارد روی بعضی حقایق چشم می بندد.  اکرم خانم ذاتا آدم خوبی است اما چون شوهر بالای سرش نیست،  برای به دست آوردن پول لازم جهت آزادی پسرش، مدام دور و بر دایی حبیب می گردد و به او  رسیدگی می کند. وجه تیره شخصیت اکرم هم همین جاست که به نوعی پایانی تلخ را  برای دایی حبیب رقم می زند. به نظر می رسد اگر مصلحت اندیشی اکرم برای پسرش نبود، شاید سرنوشت دیگری برای دایی حبیب رقم می خورد.

مرجان – با بازی لیلا زارع- دختر دایی حبیب است، نویسنده داستان کودکان . او دوست دارد مستقل باشد و مشکلاتش را خودش حل کند. بر خلاف خواهرش که مقیم خارج است، ایران را برای زندگی انتخاب کرده و به پدرش اهمیت می دهد و مدام به پدر هشدار می دهد که خانواده اکرم خانم او را برای پول و رفع احتیاجات مادی می خواهند نه از سر مهر و محبت. مرجان شوهری دارد عصبی و سیگاری که گاهی مشروب هم می خورد. خسیس است و  چون گذشته سختی داشته، فقط به فکر پولدارتر شدن است. حوصله شنیدن حرف های مرجان را ندارد، اما در مواقع حساس بسیار احساسی و خوب عمل می کند.
رابطه مرجان و شوهرش (سهیل-پژمان بازغی-) خوب پرداخت نشده و این یکی از اشکالات بزرگ فیلم است. مرجان طوری برخورد می کند که انگار از زندگی اش سیر شده و با سهیل فقط یک همخانه است. اما در ادامه بی مقدمه نوع رابطه آنها تغییر می کند و سهیل به یک آدم منطقی و مهربان بدل می شود. این رابطه زن و شوهری در فیلم بسیار خام نشان داده شده و اصلا شخصیت مرجان و به خصوص سهیل به عنوان یک زوج خوب در نیامده است.

هدی– مهنوش صادقی- دختر بزرگ اکرم خانم است؛ ختری که سنش بالا رفته اما موفق به ازدواج نشده است. در رفتار او زودرنجی و هیجانی و عصبی بودن توامان وجود دارد. او به سادگی با لباسی که هدیه می گیرد ذوق می کند، در موقع ترس از دیگران هراسان تر می شود و در موقع عصبانیت بسیار دستپاچه عمل می کند. هدی با صداقتی کودکانه به دور از در نظر گرفتن مصلحت خانواده اش مایل است همیشه راست بگوید. برخلاف برادر و مادرش.

شکوفه – با بازی روشنک گرامی- عروس خانواده است که گویا دوران عقدی طولانی داشته و جشن عروسی او و هرمز چند بار به دلایلی به عقب افتاده است. شکوفه فقط به فکر عروسی خودش است و وقتی هرمز از او می خواهد که پول پس انداز ماه عسل شان را برای آزادی تیمور بدهد، قبول نمی کند.

پرستو – با بازی متین ستوده- دوست مرجان که بود و نبودش در فیلم تاثیری ندارد و فقط در سکانسی در کافی شاپ که معلوم است لزوما به دلیل انتقال بعضی اطلاعات به مخاطب در فیلم گنجانده شده، می فهمیم که مشاور خانواده است و خیلی دوست دارد که به دوستش مرجان کمک کند.

خانه دیگری در یک نگاه
خانه دیگری در موضوع  خانواده ساخته شده است اما امتیاز بالایی در پرداخت این موضوع نمی گیرد. شاید در این فیلم بعضا شاهد بازی های گرم و قاب های زیبا و چندین سکانس با کارگردانی قابل قبول باشیم اما نهایتا  با فیلمنامه ای مواجهیم که شخصیت ها و ارتباط بین آنها را درست و منطقی تبیین نمی کند، بعضی رفتارهای کاراکترها باورپذیر نیست و مخاطب پس از پایان فیلم با سوال های بی جوابی مواجه می شود.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)