تپلی من، به دستشویی می رود

آموزش توالت رفتن یکی از مهم ترین آموزش هایی است که کودک دلبند شما باید در زمان مناسبش انجام بدهد، برای راحت تر شدن این کار ، ما در قالب یک داستان، مرحله به مرحله ی این آموزش را به همراه شما مرور می کنیم.

0

فریبا علیزاده/

اسم من تپلی است . امروز من برای اولین بار خودم به توالت رفتم . یک روز به مامان گفتم :

” من دیگه بزرگ شده ام . می خوام خودم برم توالت !”

مامان گفت : « خوب توپولی من،  فکر کنم آماده ای . به نظر می رسه خودت هم دلت می خواد که این کار رو یاد بگیری . به تو کمک می کنم . حالا یک لگن برای تو می خریم .»

 

مراحل توالت رفتن

روز بعد مامان یک لگن خرید . درست اندازه من بود . او برای من یک شورت هم خرید که شبیه پوشک بود ولی می توانستی وقتی بخواهی آن را پایین بکشی یا دربیاوری . لگن را در دستشویی پهلوی توالت فرنگی گذاشتم و خودم شورت را پوشیدم . مامان گفت :

” باید این طوری از لگن استفاده کنی “.

اول ” شلوار و شورت را پایین بکش .”

دوم “بشین”

سوم “جیش یا پی پی کن.”

چهارم  “خودت را بشوی و خشک کن. من  هم کمکت می کنم.”

آخرش هم« ، بایست.»

گفتم : « بعدش شورت و شلوارم را بالا می کشم .» مامان گفت :درسته. بعد از اینکه این کارها تمام شد من محتویات داخل لگن را داخل توالت می ریزم و با هم سیفون را می کشیم . آخر سر هم دست هایمان را می شوییم .

از مامان پرسیدم : حالا تمرین کنیم ؟مامان گفت :” بله” پس اگر چیزی را فراموش کردم ، بگویید . مامان سری تکان داد و گفت : حتما .

شلوار و شورت را پایین کشیدم . روی لگن نشستم . تمرین کردم که چطور خودم را بشویم . بایستم شورت و شلوار را بالا بکشم . بعد سیفون را بکشم . درست مثل بچه های بزرگ تر !

 

تکرار موجب یادگیری است

مامان پرسید : حالا باید چی کار کنی ؟ یادم نمی آمد . مامان تکرار کرد : دست هایمان را با آب و صابون        می شوییم . بهتر است برای این که هیچ کاری یادمان نرود ، آن ها را تکرارکنیم .

بعد از آن من آن قدر این کار را  تکرار کردم تا یادم بماند که باید چکار کنم . هر روز روی لگن می نشستم . و هر روز مامان می گفت : آفرین تپلی ! خودت به توالت رفتی و روی لگن نشستی .

ولی من نمی توانستم وقتی روی لگن می نشستم ، پی پی یا جیش کنم. مامان گفت :” اگر تمرین کنی ، یاد می گیری . وقتی جیش یا پی پی داری به من بگو .”

 

صبور باشید

یک روز داشتم می رفتم روی لگن بنشینم که جیشم ریخت . مامان گفت : اشکالی نداره گاهی پیش      میاد . مهم این است که می خواستی توی لگن جیش کنی . احساس خوبی داشتم . امروز داشتم بازی می کردم که احساس کردم که باید جیش کنم! گفتم : مامان جیش دارم . مامان گفت : بدو بریم سراغ لگن.

من و مامان رفتیم سراغ لگن . یادم امد که باید چکار کنم . شلوار و لباس زیرم را پایین کشیدم . روی لگن نشستم و جیش کردم . خودم را شستم ، خشک کردم ، ایستادم و شورت و شلوارم را بالا کشیدم . مامان آن را داخل توالت ریخت . به من کمک کرد تا سیفون را بکشیم . بعدش دست هایمان را شستیم . مامان گفت: ” آفرین ! عالی بود . چقدر خوشحالم که بچه خوبی مثل تو دارم .”

گفتم : مرسی ، مامان . ولی اگر باز هم جیشم ریخت چکار کنم؟

مامان گفت : عیبی ندارد . شروع خیلی خوبی بود . بعد از این مثل بچه های بزرگ ، همیشه از لگن استفاده کن . و مرا بغل کرد . مامان به من گفت هر بار که روی لگن جیش یا پی پی می کنم ، به من ستاره  می دهد . دوست دارم خیلی زیاد ستاره داشته باشم و وقتی به آن ها نگاه کنم ، بگویم : اسم من تپلی است. من روی لگن می نشینم.»

/انتهای متن/

 

 

درج نظر