مباهله، نفرین اهل بیت است بر دروغگویان

وقتی برای اثبات یک حرف حق دلیل و برهان به جایی نمی رسد، چه باید کرد جز کمک گرفتن از همان منبعی که همه ی حق ها و حقانیت ها به او باز می گردد و اینجاست که باید مباهله کرد و پیامبر برای همین مسیحیان نجران را به مباهله دعوت کرد؛ دعوتی که اسقف مسیحیان پس از دیدن اهل بیت از پذیرش آن فرار می کند.

0

لیلا صادقی/

بعد از خواندن نماز صبح، حضرت رسول(ص) به خانه ی حضرت امیرالمؤمنین(ع) رفت. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را به آغوش کشید، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، به طرف خارج مدینه به راه افتاد. از میان تمام زنان مدینه پیامبر تنها فاطمه را با خود همراه کرد؛ با این که همه ی همسرانش در خانه‌‌های خویش بودند و عمّه‌هایش همچون «صفیه» و «امّ‌هانی» دختر «ابوطالب» و زنان «هاشمی» و مهاجر و انصار، همه و همه در مدینه بودند.

 

مذاکره با مسیحیان و یهودیان

پیامبر خدا چندی قبل نامه­ای به اسقف نجران نوشته و در آن نامه از ساکنان نجران خواسته بود که اسلام را بپذیرند. “نجران” بخش با صفایی با هفتاد دهكده ی تابع خود، در نقطه ی مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام، این نقطه تنها منطقه ی مسیحی نشین حجاز بود. مسیحیان تصمیم گرفته بودند که گروهی را به نمایندگی از خود به مدینه بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند. روز گذشته گروهی از مسیحیان نجران به سرپرستی سه چهره ی سرشناس آنان عاقب، سید و ابوحارثه به همراه دو چهره ی مشهور یهودیان به مدینه وارد شده و به محضر پیامبر گرامی رفتند تا در مورد رسالت و تعالیم آسمانی او تحقیق و بررسی کنند.

نمایندگان نجرانی در مسجد مدینه با پیامبر دیدار کردند و بعد با ایشان به مباحثه و تبادل نظر و افکار پرداختند و در مورد حضرت مسیح و حضرت مریم و خدا به گفتگو نشستند، که در نهایت آنان به پیامبر(ص) گفتند: گفتگوهای شما ما را قانع نمی­کند.

در این هنگام جبرائیل نازل شد و آیه ی مباهله را آورد و پیامبر را مأمور کرد تا با کسانی که با او مجادله می کنند و حق را نمی پذیرند، به مباهله[1] برخیزد.

فرمان الهی از این قرار بود:

فمن حاجک فیه من بعد ما جاء ک من العلم فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناء کم و نساء نا و نساء کم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین.”( آل عمران/61)

هرگاه بعد از علم و دانشی که(درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

نمایندگان نجران برای مباهله از پیامبر زمان بیشتری درخواست کردند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند.

 

با این چهره ها کوه از جا کنده می شود

پیامبر(ص) و اهل بیتش به صحرای بیرون مدینه رسیدند، آنگاه حسنین (ع) را جلو، فاطمه (ع) را پشت سر و علی (ع) را سمت راست خود نشاند و خود دو زانو بر زمین نشست. از آن سو نمایندگان نجران در حالی كه اسقف آنها پیشاپیش حركت می كرد، به محل رسیدند.

اسقف وقتی پیامبر را دید، در مورد همراهان ایشان پرسید، كه به او گفتند: این پسرعمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی علیه السلام هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه (س) است كه عزیزترین مردم نزد او  و نزدیك ترین افراد به قلب او است.

بعد از آن پیامبر(ص) رو به نجرانیان کرد و به آن­ها فرمود:

 «هم اکنون بیایید مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.»

اسقف نجران با دیدن پیامبر و اهل بیت گفت:

“چهره هایی را می نگرم اگر خدا بخواهد کوهی را از جای برکند، به وسیله اینان بر خواهند کند پس مباهله نکنید در غیر این صورت تا در قیامت هیچ مسیحی ای بر زمین نخواهد ماند.”

 به این ترتیب نجرانیان از مباهله منصرف و به پرداختن جزیه تن دادند.

 

تنها بانوی برگزیده ی مباهله

انتخاب حضرت زهرا(س) برای انجام مباهله به این خاطر نبوده که ایشان دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت بوده اند. بلکه با بررسی ماجرای مباهله به جایگاه و مقام والای معنوی حضرت زهرا(س) می رسیم. مباهله با مسیحیان نجران كار ساده ای نبود كه با هر زن و مرد عادی بتوان آن را به اجرا درآورد، بلكه افراد شركت كننده در مباهله باید به درجه ای از حق و یقین رسیده باشند كه خدای متعادل درخواست آنان را پاسخ گوید و دعا یا نفرین ایشان به استجابت برسد.

پیامبر(ص) با انتخاب حضرت زهرا(س) برای انجام مباهله ایشان را به عنوان بانوی برگزیده و ممتاز معرفی می­کند که در پیشگاه خداوند به درجه ای از حق و یقین رسیده باشند كه خدای  متعادل درخواست آنان را پاسخ گوید.

 

منابع:

  • بحارالانوار، مجلسی، ج37، ص49
  • سیره حلبی، ج3، ص239
  • کتاب فاطمة الزهرا؛ از ولادت تا شهادت، آیة الله فقید سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه علی کرمی.
  • الارشاد، شیخ مفید، ج1، ص170

[1] معنای لغوی این کلمه مباهله:

مباهله از ریشه “بهل” و بر وزن “مُفاعِلَة” است. این کلمه از نظر لغت سه معنا دارد:

1- رها نمودن و به خود وا گذاشتن؛

2- دعایى که همراه با تضرع و اصرار باشد؛

3- کم بودن آب.

اما معناى اصطلاحى آن:

زمانى که دو یا چند نفر بر سر مسئله‌اى اختلاف نظر داشته باشند و هیچ کدام حاضر نباشند نظریه طرف مقابل را بپذیرند، در یک جا جمع مى‌شوند و به درگاه خداوند تضرع مى‌کنند و از خداوند مى‌خواهند که آن کس را که بر باطل است رسوا نموده و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد.

/انتهای متن/

 

درج نظر