تا این درخت کهنه‌ی زیتون ثمر دهد…

در واپسین روزها ماه خدا که به یاد خون‌های ریخته شده در فلسطین، از بدی‌ها و کینه‌توزی آل صهیون به شیون می‌آییم با فریادهای بلند شعر سید محمدمهدی شفیعی همراه می‌شویم تا بگویم که ما هم‌پیمان و همراه با مردمان مرد فلسطین خواهیم ماند.

0

فلسطین و زخم‌هایش سال‌هاست که بهانه هق‌هق قلم‌هایمان گردیده است، فلسطین و دردهایش دیرزمانی است که شور و شعور شاعرانمان را برانگیخته است تا سنگ‌های نفرتشان را بابیت بیت شعرهایشان بر دشمن مستبد اشغالگر نشانه بروند.

فلسطین، واژگان مشترکی است که در همه شعرهای آزادی‌خواهانه نقش می‌بندد.

در واپسین روزهای ماه خدا که به یاد خون‌های ریخته شده در فلسطین، از بدی‌ها و کینه‌توزی آل صهیون به شیون می‌آییم و با فریادهای بلند شعر سید محمدمهدی شفیعی همراه می‌شویم تا بگویم که ما هم‌پیمان و همراه با مردمان مرد فلسطین خواهیم ماند.

 

این گونه‌ها که ماتم دیرین کشیده‌اند

سرخ از شراره‌های کدامین کشیده‌اند؟!

این کودکان که گشته زمستان نصیبشان

قد در بهار خاک فلسطین کشیده‌اند

در دفتر سپیده خطِ خون نوشته‌اند

خط بر سیاه‌مشق دروغین کشیده‌اند

فرعون‌های شومِ پیمبر نقاب را

از تخت‌های شب زده پایین کشیده‌اند

با سنگ‌های خویش، ابابیل‌های شهر

از زیر پای ابرهه‌ها زین کشیده‌اند

تا این درخت کهنه‌ی زیتون ثمر دهد

دور تمام باغچه پرچین کشیده‌اند

این شاعران کوچک از عشق شعله‌ور

آرایه را به بند مضامین کشیده‌اند

/انتهای متن/

درج نظر