لباس های فرنگی وارد می شوند

 بررسی تاریخچه خیاطی در کشور ایران نشان می دهد که از کجا ورود لباس های خارجی به کشور آغاز شد.

0

فاطمه قاسم آبادی/

 

وضعیت خیاطی و دوخت لباس در ایران در هر زمانی شکل، رنگ و تنوع خاص خودش را داشته است ولی از زمان حکومت قاجار این صنعت به سمت و سوی دیگری در کشورمان رهسپار شد.

 

مد در زمان قاجار

. بعد از آن که قاجاریه حکومت را به دست گرفت به تدریج جهان ناشناخته غرب چهره نمایاند و در امور فرهنگی از جمله لباس شد محور تمام مدها و الگوها.

اعیان و اشراف زادگان قاجار پس از هر بار سفر به اروپا، با انبوهی از لباس های عجیب و غریب به ایران باز می گشتند. به تدریج که سفرهای اروپایی بیشتر شد و مردم بسیاری به بلاد فرنگ سفر می کردند، لباس های دوخت فرنگ زیادتر شد. اما بدیهی است که این تعداد از لباس های اروپایی نمی توانست تمام مردم ایران را در برگیرد.

در زمان رضاخان بود که خیاطان اروپایی پا به ایران گذاشتند و در تهران مسکن گزیدند و شروع کردند به دوخت لباس به شیوه جدید.

 

سوغات فرنگ

یکی از قدیمی ترین خیاطان تهران مردی بود که بعد از انقلاب اکتبرروسیه به ایران گریخت و در ابتدا در خراسان و سپس در تهران مشغول به کار شد.

موسیو گارالی روسی در سال 1310 به تهران آمد و در اوایل خیابان لاله زار در ساختمانی به نام عزیزی اولین مغازه خیاطی را دایر کرد. او تا سال ها در تهران به خیاطی پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد.

 

رقابت خارجی ها

در کنار مسیوگارالی روسی، عده ای دیگر از خیاطان مثل واسیلی گورگادز روسی و سالواریدیس  یونانی و آمبارسون ارمنی تبار به تهران آمدند.

شاید اجتماع این عده از خیاطان در دهه 1310 درخیابان لاله زار کافی بود تا عده ای از جوانان به این کسوت در آیند و از آنان رموز کار را بیاموزند.

به تدریج عده ای از جوانان نزد اولین نسل از دوزندگان لباس به سبک اروپایی که خود اغلب اروپایی تبار بودند مشغول به کار شدند. عده ای از این جوانان که بعدها به عنوان استادان چیره دستی درآمدند عبارت بودند از:

علی اصغر بابایی، علی اکبر پیغمبری، غلامرضا اربعی یزدی، علی اصغر سعادت، عزیز الله شایسته، قاسم خالقی، هاشم اسدی و متوسلانی و نراقی بعدها از استادان چیره دست خیاطی در تهران شدند.

 

چند قدم تا امروز

لاله زار بود و مغازه های کوچک و بزرگ خیاطی در سال های 20. درست در همین زمان بود که اتحادیه شکل گرفت. انبوهی از مغازه های خیاطی از خیابان سعدی تا اطراف خیابان فردوسی و اجتماع آنها در خیابان لاله زار، مردم بسیاری را به آنجا می کشاند.

درست در همین زمان بود که نراقی در خیاط خانه پارس شروع به کار کرد. خیاط پارس تا مدت ها خوش دوزترین خیاط تهران بود. شاید در همان روزها بود که شخصی به نام اربعی یزدی و هاشم اسدی مغازه ای دایر کردند به نام فارس.

آنها پا به پای نراقی به ابداع و گسترش خیاطی پرداختند.

همزمان با این اتفاقات و پس از تشکیل اتحادیه، شخصی به نام عباس روستا کلاس های آموزشی را در اتحادیه دایر کرد. وی با ارائه مباحث جدید و اطلاع از دانش روز، هرچه بیشتر به پیشرفت این شغل کمک کرد. در همین خیابان لاله زار و در مغازه های خیاطی آن که به 1020 نفر می رسید، به تدریج شاگردان جوان بسیاری آموخته می شدند.

اگرچه آنها در ازدحام استادکاران بنامی که اعتبار بسیار یافته بودند، چندان به چشم نمی آمدند، اما همین جوانان بودند که در سال های بعد توانستند غلبه قومیت را به این عرصه تحمیل کنند.

هم اکنون، پایتخت در دستان همین مردانی است که روزگاری از فیروزکوه و دماوند به همراه دیگر مردان به شهرهای دیگر مسافرت می کردند و به عنوان خیاط دوره گرد به فعالیت مشغول بودند و بعدها به لاله زار رفته و زیرنظر نراقی و اربعی یزدی که مهمترین خیاطان لاله زار بودند، خبره شده اند، مردانی که هنوز هم تصویر مبهمی از دریاچه تار را در ذهن دارند.

آنها از مومج و تهنه، دو روستای فیروزکوه و دماوند که به قصد کار پا در راه سفر می گذاشتند، الان در خیابان های تهران،عمده خیاطی ها را در اختیار دارند. دیگر روزگار آنگونه نیست که لاله زار مرکز شهر باشد و ازدحام خیاطی در آن چشم هر صاحب ذوقی را برباید.

الان در این تهران اگرنه همه ولی بیشتر خیاطان از این دو روستا هستند. حسن وزیری، اهل تهران است و از خیاطان قدیمی؛ کسی که در جمع خیاطان از تاریخچه خیاطی می گوید و از لاله زار.

او به واسطه علاقه اش به این شغل روی آورد. او از خیاطان مشهدی و رشتی و تبریزی، به عنوان چیره دست ترین خیاطان یاد می کند. او می داند که خیاطان امروز پایتخت، دماوندی و فیروزکوهی اند.

/انتهای متن/

درج نظر