شریک جرمِ نکرده شدم

آقای جمشیدی برای مشکلی که سالهاست گرفتار آن است  و این اواخر تشدید شده،  مراجعه کرده است.

خودش تعریف می کند:

 ما کلا سه برادریم که دوتای مان که بزرگتر بودیم، یعنی من و جلال ازدواج کرده ایم ولی برادر کوچکترمان جمال بخاطر رفتار و کردار خودش ازدواج نکرده. بخاطر کارهای او ما هم حتی مجبور شدیم مدتی با پدر و مادر و سایر اقوام مان رفت و آمد نداشته باشیم. فکر می کنیم با این اوضاع و احوال اگر کناره بگیریم از بقیه راحت تر زندگی می کنیم.

جمال در حال حاضربیشتر از 30 سال دارد. ماجرای ازدواج نکردنش هم از این قرار است:

بعد از فوت پدرم یک روزجمال پیش من آمد و به بهانه انجام کارهای انحصار وراثت پدرم شناسنامه و کارت ملی مرا گرفت. من هم فکر کردم خوب برادرم است و اعتماد کردم و مدارکم را به او دادم. بعد از چند رو ز هم  آنها را به من برگرداند. بعد از چندماه از دادسرا برای من احضاریه آمد که برای  شکایتی که علیه شما شده مراجعه کنید. بعد از مراجعه به دادسرا متوجه شدم که فردی که اصلا من نمی شناسم، چکی از من در دست دارد که به دلیل عدم وجود مبلغ چک در حسابم از من شکایت کرده. پیگیری که کردم معلوم شد برادرم با شناسنامه و کارت ملی که از من درخواست کرده بود، بدون اطلاع من و با امضای خودش حساب بانکی به نام من باز کرده و دسته چک گرفته است و از این دسته چک به نام و امضای بنده جهت داد و ستد و خرید و فروش و کارهای خود استفاده کرده. در جریان این شکایت اول من توانستم ثابت کنم که من اصلا در این بانک حساب باز نکرده ام و اصلاً امضای چک، امضای من نبود. حتی برای اثبات اینکه من در آن بانک حساب باز نکرده ام و برادرم به واسطه آشنا بودن و دوستی با رئیس شعبه این کار را کرده، دوربین های بانک را چک کردند و به همین خاطر رئیس شعبه هم از آن شعبه منتقل شد و فرد دیگری به جای او آمد. یعنی بالاخره  حقانیت من اثبات شد و تبرئه شدم. البته تا این ماجرا اثبات شود برای من و خانواده ام خیلی گران تمام شد. چون مرا بازداشت کردند و  دو شب در بازداشتگاه بودم و همسرم از شدت ناراحتی از این مسئله به بیمارستان رفت و برای همیشه از نعمت بچه دار شدن محروم شدیم. البته شکر خدا قبل از این خدا یک پسر به ما داده بود.  ما خانواده ای نبودیم  که خلافکاری را بتوانیم به راحتی تحمل کنیم. همیشه با اخلاق و ایمان و درستکاری زندگی کرده ایم و برایمان تحمل این کارها و تهمت ها خیلی سخت و سنگین است.

از آن به بعد هر چند وقت یک بار همان فرد با چک دیگری به دادسرا مراجعه و شکایت صدور چک بلا محل از من می کرد.  الان برادرم فراریست و من نمی دانم که این چک ها را چگونه و از کجا به دست می آورد و به اجرا گذاشته می شود و هر بار مرا و خانواده ام را با مشکل مواجه می کند. تا امروز پنج  چک با امضای جعلی من ارائه داده و هر بار مجبور به حضور در دادسرا و تحمل دردسرهای مختلف شده ام. زندگی و کارم فلج شده. وکیل گرفته ام ولی کاری از پیش نبرده ام. مرا راهنمایی کنید تا از این مخمصه بیرون بیایم.

سوال کردم: آیا از برادرتان آدرس یا خبری دارید؟

پاسخ داد: خیر من آدرسی از او نمی دانم. ولی مادرمان می داند و به من نمی گوید. من هم به خاطر همین مسئله که آنها پشت برادر کوچکترم را گرفته اند و در خلافکاری های او، کمکش می کنند نمی توانم با آنها رابطه داشته باشم.

• آیا تا به حال علیه برادرتان شکایت کرده اید؟
• خیر

پاسخ دکتر فرزانه اژدری :

در پاسخ به آقای جمشیدی عنوان کردیم:

• اینکه شما جلوی کار خلاف برادرتان را نگرفته اید و آزادش گذاشتید تا از نام و عنوان شما برای جعل و کلاهبرداری استفاده کند،خود نوعی جرم محسوب می شود و عنوان کار مجرمانه دارد.

• برادر شما در حال حاضر کلاهبردار است. یعنی با جعل نام شما و باز کردن حساب بانکی مجعول و استفاده از دسته چک مجعول به نام شما، مشغول کلاهبرداری است و اگر خطایی از او سر بزند شما هم که از برادرتان شکایت نکرده اید، به نوعی شریک جرم هستید.

• در همان زمانی که شما متوجه جعل و کلاهبرداری برادرتان و این آقا که چک های مجعول نزدشان است شدید، باید بلافاصله از این افراد شکایت می کردید تا جلوی کار خلاف گرفته شود.

• الان هم شما باید بدون فوت وقت و مهلت دادن بیشتر به برادرتان و همدست شان به دادسرا شکایت کنید. چون آدرسی از او ندارید منزل مادرتان را به عنوان آدرس برادرتان معرفی کنید و مطمئن باشید به ایشان ابلاغ می کنند.

• شکایت تان باید به عنوان کلاهبرداری باشد واحکامی را که به له یا نفع شما صادر شده به عنوان مدارک ارائه دهید. دادیار و بازپرس خود با پیگیری و تحقیق در زمینه پرونده حکم بازداشت برادر شما و نفر دوم را صادر خواهند کرد.

• بعد از این اگر خلافی انجام شود، شما مبرا هستید. فرد دوم احتمالا از جای برادر شما اطلاع دارد و هر از چندگاهی چکی را ارائه می دهد. شاید شما را خسته کرده و چیزی از شما به دست آورد و این استمرار کار خلاف عنوان مجرمانه را تشدید می کند و مجازات آنها نیز به تبع آن تشدید می شود.

• این عدم شکایت و پیگیری کار خلاف برادر شما و میدان دادن به او برای تکرار کار مجرمانه، مثل شرکت در عمل مجرمانه و خود نوعی جرم است. این مثل زمانی است که مردی کارت شناسایی خود را که سندی است قطعی و رسمی، گم کند و به مراجع و ضابطین قانونی دادگاه خبر ندهد. با شناسنامه یا کارت ملی و هر کارت رسمی دیگر راه سوء استفاده برای یابنده و جعل عنوان و کلاهبرداری باز می شود و صاحب اصلی کارت شناسایی و شناسنامه در صورت عدم اطلاع، در جرم هایی که با آنها انجام می شود شریک است. ولی اگر به مراجع قانونی خبر بدهد و آنها را در جریان مفقودی این اسناد قرار بدهد، اگر مورد سوءاستفاده قرار بگیرند ایشان مبرا از تهمت جرم است.

• کلا افراد در برخورد با قانون باید همه این نکات ریز ولی حیاتی را همیشه در نظر داشته باشند.

/انتهای متن/