ماری سرتق رأی نیاورد!

ماری سرتق با همه کشاکش ها و کوشش ها که خودش و هم تیمی هایش کردند برای انتخابات، رأی نیاورد که نیاورد. حالا جلسه بررسی علت های رأی نیاوردن ماری در کافی شاد برپاست.

0

قسمت چهارم؛ فریبا انیسی/

ملی ملوسه گریه­کنان سر میز نشست طوری که انگار گربه اش ملوس مرده!

چشم ما سه تا گرد شده بود که چه اتفاقی افتاده. خودش به زبون آمد که: سرتق جون رأی نیاورده!

  • خب این که معلوم بود رأی نمیاره!
  • از کجا؟

مَلی ملوسه گفت و صدای گریه اش چند لحظه قطع شد.

  • از اون جایی که تو لیست نبوده، شام مفتی نداده، شارژ مجانی نداده، پوستر چاپ نکرده، عکس منتشر نکرده، میتینگ برگزار نکرده، قول الکی نداده، اینترنت و …

ملی ملوسه معترض گفت: من خودم شاهد بودم چند بار به روستاهای اطراف سرکشیده و با مردم تبادل اطلاعات داشته؟

  • وا؟؟؟
  • بله، خودم شاهد بودم برای اینکه باری رو دوش مردم نذاره با خودش چای و شیرینی می برد خونه اونا که از همین چای تو پاکت چای دم کنن و مبادا فشاری بر خانواده بیاره، از همون قند وشیرینی بیاره که تو ماشین داشته و…
  • شام تبلیغاتی؟
  • اونکه ضد تبلیغه!
  • پس چی کار می کرد؟
  • سعی در جلب آرای زنان داشت. می رفت حموم زنونه نه اینکه تو بره ها چون خیلی ضد بهداشتی بود، تو همون رختکن می نشست و به حرف زن ها گوش می داد.
  • چی می گفتن؟
  • از بیکاری مردهاشون حرف می زدن و از اینکه اگر اونزنها درآمد داشتن تو این اوضاع باری از دوش خانواده بر می داشتن.
  • خب اینکه مطالبات فردیه نه جمعی؟
  • هرچی!!!

ماری ملوسه این را گفت و دستش را مثل گربه اش ملوس جمع کرد.

  نیلا بلا پرسید: حالا چرا حموم عمومی؟

  • به چند دلیل. اول اینکه زن ها بیشتر دور هم بودن. دوم اجازه صحبت داشتن. سوم اینکه حرف خودشون را می زدن. تو میدون ده که بودیم. مردها اصلاً اجازه حرف زدن به زن ها نمی دادن. تا زنی حرف می زد می گفتن مگه بچه ها خونه نیامدن که تو این جایی؟

نیلا بلا گفت: می رفت مذاکره تو لیست می رفت بهتر نبود؟ بالاخره اکثریت مردم لیستی رأی می دن؟

  • پول اگه داشت که با سر می رفت تو مجلس.
  • پولِ چی؟
  • پولِ رفتن تو لیست دیگه! اگر می خواست تو افراد آخر لیست باشه سیصد تا، ده تای وسط پونصد تا و ده تای اول هفتصد تا آب می خورد. سر لیست که میره تو خط میلیارد.
  • هفتصد تا چی؟

من و نیلا بلا پرسیدیم با هم که ملی ملوسه صورتش را مثل گربش ملوس کرد و گفت: هفتصد میلیون تومان،  نه دلار نه یورو. آبجی فکر کردی کم الکیه!!!

/انتهای متن/

درج نظر