اول حافظ حریم یک زن کیست؟

خبر تاثربرانگیز بود: در طی حادثه ای در هتل تارای مهاباد دختری از طبقه بالای هتل به پایین سقوط کرد که متاسفانه منجر به مرگ وی شد. ظاهرا حاشیه های این خبر مهم تر از اصل آن بوده است و این شاید به سبب اطلاعات و هم تحلیل های غلطی است که در اطراف حادثه مطرح شده است.

0

زهره امینی – جامعه شناس/

انتشار خبر جان باختن  دختر مهابادی  در حادثه سقوط از طبقات بالای هتل، حاشیه های مهم تر از اصل حادثه داشت بنحوی که نزدیک بود که حادثه تبدیل به یک قضیه سیاسی – امنیتی درسطح شهر شود.

و اما آنچه به  بهانه این حادثه باید گفت این است که امنیت که از بالاترین نعمت هاست برای همه آدمها، مخصوصا برای  دختران و  زنها،  خیلی اوقات با رفتار و کنش خود دختران و زنها می تواند برقرار شود و یا به هم بخورد.

به عبارت بهتر باید گفت اول شرط تامین امنیت یک دختر و زن، مجموعه اصولی است که باید بر اخلاق و رفتار خود او حاکم باشد. آیا دختری که لباس تنگ و چسبان می پوشد و آرایش تند می کند، می تواند انتظار داشته باشد که هیچ نگاه بد و هیچ رفتار غلط نسبت به او صورت نگیرد؟

حرف این است که اولین حافظ حریم اخلاقی و انسانی یک دختر و زن جوان خود اوست. سوای اینکه یک دختر جوان مذهبی باشد یا نه، مهم این است که ظاهر خود را به نحوی ترتیب دهد که با هنجارهای معمول جامعه ای که در آن زندگی می کنند، همخوانی داشته باشد. این همان اصلی است که قرآن هم در مورد لباس زنان مسلمان به آن اشاره می کند، یعنی پوشیدن لباسی در فضای عمومی که این دختر و زن را بخوبی معرفی کند و نه برعکس.

بالاتر از لباس، رفتار یک دختر و زن است. وقتی دختری با تمایل و اراده شخصی خود به خانه، اتاق و … خلوت دیگری که مردی بیگانه در آن هست، می رود(که در مورد حادثه مهاباد چنین بوده)، کدام مامور یا سازمان انتظامی می تواند حریم او را حفاظت کند؟ نیروی انتظامی چه بخواهد قانون را پیاده کند یا اسلام را، در هر حال هیچ دسترسی و اصولا خبری از این که ممکن است در این فضای خلوت و خصوصی جرمی واقع شود، ندارد که بخواهد برای تامین امنیت این خانم دخالتی داشته باشد.

این است که بر مبنای اصول عقلی که شرع هم بر همان مبنا حرف می زند، رفتن یک دختر و زن جوان به یک فضای خلوت با مرد بیگانه برای او موقعیتی خطرآفرین و آسیب زا محسوب می شود که اگر به آن موقعیت رضایت داد، عواقب آن را هم باید منتظر باشد و در این صورت بیشترین سرزنش و شماتت را باید متوجه خود او کرد و نه دیگران. اگر دختری به اتاق مرد بیگانه ای قدم گذاشت و اتفاقی برایش افتاد، چه آن فرد یک فرد معمولی باشد یا یک فرد صاحب منصب، وابسته به دولت باشد یا بخش خصوصی، متدین باشد یا بیدین، … فرقی در اصل کار غلطی که این دختر کرده و خطری که احتمالا متوجه او شده، ندارد و در هیچ یک از این حالت ها هم نمی توان این رابطه خصوصی را به سپهر عمومی و امور سیاسی، امنیتی، قومی و … نسبت داد. فقط می توان گفت که این سهل انگاری و خطای خود این دختر است که او را به ورطه خطر می افکند و شاید حتی جانش را بگیرد و به حیثیت، عواطف و سرنوشتش و … لطمه بزند. ممکن است بعد از چنین مخاطراتی مراجع قانونی، اگر در جریان وقوع جرم قرار بگیرند، پیگیری کنند و مجرم را به مجازات برسانند تا از تکرار جرم در مورد دیگر پیشگیری شود، ولی آیا جبران صدمات وارده بر این دختر امکان پذیر است؟

متاسفانه این روزها خیلی از اخبار حوادث را همین خبرهایی تشکیل می دهد که محور آن آسیب و مخاطره ایست که دختر و زنی با دست خود برای خودش ایجاد کرده است و موجب نقض حرمت و حقوق انسانی و اجتماعی و حیثیتی او شده و ریشه اش هم بنوعی  سهل انگاری  و خطای  خود او بوده، خطایی که به قیمتی گران برای خودش، خانواده، گروه خویشاوندی و بلکه شهرش تمام شده است. واقعیت این است که این خطاها که ظاهرا فردیست و مربوط به حوزه زندگی خصوصی یک دختر نهایتا می تواند در گروه های دیگر هم اثرگذار و آسیب زا باشد و حتی بر جامعه و موقعیت و جایگاه زنان در این جامعه تاثیر بگذارد. در این صورت بهتر نیست که دختران و زنان ما هم  بخاطر سلامت و امنیت خود و هم بخاطر امنیت و آرامش فضای جامعه و بهبود موقعیت و جایگاه هم صنفان خود، کنش ها و رفتارهای خویش را در فضای عمومی بهتر و مدبرانه تر مدیریت کنند؟

/انتهای متن/

درج نظر