دوکلمه با خانم دزده!

دزدی کار بدیست اما بعضی دزدی ها خیلی بی انصافی است و … از جمله کیف ز نی ها که در اتوبوس و مترو می شود.

0

 فرزانه حکمت/

چند روز بیشتر به عید نمانده بود و من باید با عجله جایی می رفتم . برای این که درشلوغی خیابان در آخرین روزهای اسفند زودتر برسم و هم ارزان تر، سوار اتوبوس بی آر تی خیابان انقلاب شدم که به سمت آزادی می رفت. بعد از دو ابستگاه پیاده شدم و کارم را انجام دادم و به خانه برگشتم. عصر بود که تلفنم زنگ خورد و همکارم گفت که آقایی زنگ زده و از روی کارت داخل کیفت شماره محل کار ما رو پیدا کرده و زنگ زده و گفته که یک کیف پیدا کرده است. شماره اش را داد و من تماس گرفتم. گفت که کیف را در ایستگاه اتوبوس پیدا کرده و می خواهد به دست من برساند. قرار گذاشتیم در محل کار ایشان و کیف به من برگردانده شد در حالی که یک جلد موبایل هم داخلش بود. یعنی چیزی کم نشده بود، بلکه یک چیز هم به کیف بی پول ما اضافه شده بود.

درواقع خانم عزیز دزد! که با تردستی در اتوبوس شلوغ کیف کارت های شناسایی مرا از کیفم برداشته بود، وقتی دیده بود که هیچ پولی درآن پیدا نمی شود، شاید از سر ترحم  یک جلد موبایلی را  هم که سرقت کرده بود، داخلش گذاشته بود و درایستگاه انداخته بود و رفته بود! و اگر آن مرد منصف و مسئول نبود معلوم نیست من برای تهیه دوباره کارت شناسایی ها و کارت بانک و … چند وقت باید می دویدم و عید هم بدون همه اینها …!

اما این اتفاق چند روز پیش هم تکرار شد و باز سوار همین خط شدم و باز هم بعد از دو ایستگاه پیاده شدم و باز هم چند ساعت بعد که دنبال خودکار در جامدادیم می گشتم، دیدم جامدادی که حاوی چند چیز دیگر مثل کلید و … بود، مقفود گشته  و البته باز هم این خانم دزده تردست ما به کاهدان زده بود و چیزی که درکیف نبود،  پول بود! البته این دفعه  کنیف جامدادی پیدا هم نشد.

من به این خانم دزد تردست و با مهارت و بی انصاف عرض می کنم که:

نوعا آدم هایی که اتوبوس سوار می شوند آدمهای پولداری نیستند. کیف شان را که بزنی چیز زیادی گیر نمی آید چه در روزهایی مثل روزهای  نزدیک به آخر سال و عید باشد و یا وقت دیگر. نوعا آدم هایی که اتوبوس سوار می شوند اگرهم در کیف شان پولی باشد، برای هزار و یک کار واجب و بلکه حیاتی است مثل دوا و دکتر و…

انصاف است که شمای ماهر و تردست، این مهارت و تردستی تان را در مسیر کیف زنی از چنین آدم هایی صرف کنید؟ با آن پول، اگر به دست آید، می خواهید چه کنید؟ به خطرش می ارزد؟ به نفرین و  آهی که پشت سر شماست …؟

/انتهای متن/

درج نظر