كاش اسيد پا ش ها هم مثل زورگيرها اعدام مي شدند

متولد سال 1373 است و در نوروز سال 91 زمانی که کمتر از 18 سال سن داشت، اسید، زندگی و آرزوهای شیرینش را به باد داده و اکنون با چشمی که بینایی‌اش را و گوشی که شنوایی‌اش را از دست داده، منتظر اجرای حکم قصاص اسیدپاشی است.

0

 سرویس خبر به دخت/

«به گزارش به دخت به نقل از ايسنا ، “شیرین” درباره جزئیات روز حادثه، گفت: نخستین روز سال 91 بود و کمتر از هشت ساعت از تحویل سال‌گذشته بود که «جمشید» که متولد سال 66 بود با من تماس گرفت و خواست با یکدیگر ملاقات داشته باشیم.

وی «جمشید» را پسر مورد علاقه‌اش عنوان کرد که حدود دو سال با یکدیگر در ارتباط بودند و ادامه‌داد: مدتی بود که رابطه‌ام را با «جمشید» به هم زده بودم و شاید به خاطر همین بود که او با طرح ادعاهای مختلف، بالاخره من را راضی کرد که در یکی از پارک‌های تهرانسر با هم ملاقات داشته باشیم.

این قربانی اسیدپاشی افزود: برای آخرین بار بعد از اینکه لباس‌هایم را پوشیدم، در آینه اتاق نگاهی به خود انداخته و به ملاقات «جمشید» رفتم. اما پس از مدتی که با هم در یکی از آلاچیق‌های پارک صحبت کردیم، متوجه ظرفی شبیه مواد شوینده در دست «جمشید» شدم و از او پرسیدم که این چیست؟

«شیرین»‌ با اشاره به پاسخ «جمشید» اضافه کرد: او به من گفت که در ظرف مشروب ریخته و قصد داشته آن را به من بدهد تا بخورم، اما از پذیرفتن این درخواستش سر باز زدم که ناگهان محتویات داخل این ظرف را به سمت راست صورتم پاشید.

وی با بیان اینکه تحت هیچ عنوانی نمی‌توانستم باور کنم که «جمشید» اقدام به پاشیدن اسید به روی صورتم کرده، افزود: در حالی که تمام صورتم می‌سوخت، شروع به فریاد و دویدن در پارک و خیابان کردم، اما با توجه به اینکه ساعات اولیه سال نو بود، فردی در خیابان نبود که من را به بیمارستان منتقل کند.

این قربانی اسیدپاشی اضافه‌کرد: سرانجام راننده سواری پژو مرا به بیمارستان منتقل کرد و تازه در بیمارستان بود که باورم شد که «جمشید» به روی صورتم اسید ریخته است.

وی با بیان اینکه چشم راستم تنها نور را می‌بیند، اضافه کرد: گوش راستم نیز دچار آسیب‌دیدگی شده است.

شیرین درباره ثبت شکایت و پیگیری پرونده‌اش نیز گفت: حدود یک سال بعد و در اردیبهشت ماه امسال در حالی که «جمشید» متواری شده و قهوه‌خانه‌ای را در زنجان تاسیس کرده بود، ماموران پلیس آگاهی وی را شناسایی و دستگیر کردند.

به گفته این قربانی اسیدپاشی، «جمشید» هم‌اکنون در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد.

خانه‌مان را فروختیم و خرج عمل جراحی کردیم

وی درباره آخرین وضعیت درمانی خود نیز اظهارکرد: خانه‌ای داشتیم که آن را فروخته و پول آن را خرج عمل‌های جراحی کردیم، به طوری که در حال حاضر در خانه استیجاری زندگی می‌کنیم.

وی با بیان اینکه تاکنون 24 عمل جراحی مختلف نظیر عمل قرنیه، پلک، زیبایی و … انجام داده، افزود: بیش از 40 میلیون تومان خرج عمل‌های جراحی‌ام شده و خانواده‌ام دیگر پولی برای ادامه درمانم ندارند.

این قربانی اسیدپاشی زمان انجام آخرین عمل جراحی‌اش را حدود پنج ماه پیش اعلام کرد و افزود: به دلیل مشکلات مالی، امکان ادامه درمان را نداشتم. این در حالی است که نیازمند چندین عمل جراحی دیگر هستم و امکان بازگشت بینایی به چشمم نیز متصور است.

شیرین تنها نهادی که وی را در انجام درمان و پیگیری پرونده‌اش یاری کرده، شورای چهارم شهر تهران اعلام کرد و گفت: از سوی این شورا تعدادی پزشک برای ادامه درمانم معرفی شد.

این قربانی اسیدپاشی آخرین زمان برگزاری جلسه دادگاه را چهاردهم مهرماه امسال اعلام کرد و گفت: در این جلسه حکم قصاص برای متهم صادر شد.

وی درباره دیدارش با «جمشید» پس از حادثه نیز گفت: وی در جلسه دادگاه مدعی شد که اسید را از یکی از دوستانش تهیه کرده و پیش از آن که آن را به روی صورتم بریزد، قدرت آن را روی دستش امتحان کرد و پس از اینکه متوجه شده اسید کارایی لازم را ندارد، نوع قوی‌تر آن را تهیه کرده است.

شیرین با اشاره به اقدامات خانواده «جمشید» برای اخذ رضایت از وی، گفت: خواهان اجرای حکم قصاص هستم و تنها در صورتی رضایت می‌دهم که صورت من همانند روز اول شود و خسارت روحی و مادی وارد شده به من جبران شود.

این قربانی اسیدپاشی که به علت وقوع این حادثه از ادامه تحصیل باز مانده است، افزود: در صورتی که زیبایی به چهره‌ام بازگردد، مایلم ادامه تحصیل داده و پس از اخذ دیپلم به دانشگاه بروم، اما در شرایط فعلی خانه‌نشین شدم و جز در موارد ضروری به بیرون نمی‌روم.

وی خواهان حمایت دولت و دستگاه‌های دولتی از قربانیان اسیدپاشی شد و افزود: کاش همان‌طور که زورگیران را اعدام می‌کنند، متهمان اسیدپاشی نیز در ملاءعام اعدام می‌شدند تا دیگر کسی جرات به اسیدپاشی نمی‌کرد.

 

اسیدپاشی

/انتهای متن/

درج نظر