نمایندگان زن «صدای ملت» نیستند؟!

صدای زنان شنوند و راه را برای حضور فعال و گسترده زنان در عرصه های مدیریتی و خدماتی هموار سازند. نه آنکه راه «سکوت» و «سکون» پیش گیرند، چراکه نتیجه این رفتارها نه تنها به تثبیت جایگاه آن ها در حلقه نخبگان سیاسی کشور کمک نمی کند بلکه عرصه استقلال عمل آن ها را تنگ تر و حلقه زنانه مجلس را کوچکتر و بی اثرتر می سازد.

0

سرویس خبر به دخت/

نمایندگان زن «صدای ملت» نیستند؟!

گروه مجلس-شیما شعاعی: این هفته بهارستان صحنه  نمایش سیاسی ایران بود و ما شاهد تلاش های «مردان» جدید اما باسابقه  قوه  مجریه برای اقناع و جلب اعتماد  بازیگران قوه مقننه بودیم . در این مذاکرات شاهد صحنه های متنوعی بودیم؛گاهی زیبا و خوشایند،گاهی تلخ و دردآور.صحنه ای تماما مردانه که یادآور نبردهای شاهنامه بود و سهم نماینده های زن در آن تنها تجمع در یکی از ردیف های میانی مجلس و مشاهده ی نزاع ها و گفت وگوهای مردان این نمایش بود.
اگرچه دو سال قبل «چشم امید» خیلی از رأی دهندگان شان به آن ها بود واحتمالا با همین امید آن ها را راهی «خانه ملت» کردند اما امروز اینطور به نظر می آید که علت حضور خود را در این خانه اجاره ای که همانا دفاع از حقوق ملت است،فراموش کرده اند و سعی می کنند امور سیاسی و حساسی چون به چالش کشیدن و سنجش وزرا را به مردان هم تراز خود بسپارند.شاید یکی از دلایل این امر، فضای مردانه و جمعیت «نه» نفره و به واقع اندک این زنان در مجلس باشد و یا اینکه آن ها هم به حضور فعال زنان در عرصه اجتماعی اعتقادی ندارند و صرفا برای رفع تکلیف و انجام اموری غیر از این بر کرسی های مجلس تکیه زده اند.
هرچند برخی از این زنان چون فاطمه آلیا،فاطمه رهبر و زهره طیب زاده نوری و…چهره های شناخته شده ای هستند اما طی چند روز اخیر هیچ یک در مقام موافق یا مخالف  سخنرانی نکرده و موضع خود را نسبت به دولت یازدهم اعلام نکرده اند،آنچه از این رفتار بر می آید بی تفاوتی نسبت به سرنوشت مردم و به خصوص زنانی است که آن ها را امین و حافظ منافع خود دانسته اند. این در حالی است که آن ها نیمی از ملت یعنی «زنان» را نمایندگی می کنند و وظیفه ای به مراتب سنگین تر از نمایندگان مرد که در اکثریت اند را  به دوش می کشند. از آن ها انتظار می رفت حداقل نسبت به شرایط و برنامه های وزرای پیشنهادی در چند وزارتخانه مانند آموزش و پرورش،وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت کار و رفاه اجتماعی و وزارت علوم که زنان نیمی از نیروهای فعال در آن ها را تشکیل می دهند؛ و یا وزراتخانه هایی که نقش موثری در زندگی زنان دارند مانند وزرات کشاورزی و وزارت دارایی و… حساس باشند. آن ها حتی نسبت به کلیات کابینه و برنامه های دولت در عرصه عمومی و زنان و وعده های رییس جمهور برای ایجاد«وزارت زنان» هم واکنش و نظری نداشته اند.
عدم تمایل آن ها برای تعامل و یا تقابل با این مردان باتجربه نشانه خوبی برای همکاری های آتی مجلس و دولت و به طور خاص در حوزه زنان نیست. عدم علاقه نمایندگان زن نسبت به برنامه های دولت در حوزه زنان در شرایطی که بخشی از افکار عمومی نسبت به عدم معرفی «وزیر زن» در کابینه نگران و ناراضی است بیانگر روحیه منفل و بی تحرک زنان مجلس است.
گویا کسی باید به آن ها یادآوری کند فضای مردانه مجلس و دولت نافی حقوق و سهم برابر شما با آن ها نیست.آن ها باید به عنوان نمایندگان زنان در خانه ملت روحیه انفعال و بی تحرکی  را ترک کنند و در روزهایی که امید به خانه های مردم بازگشته است،«صدای ملت» را بشنوند و پیشگام دیگر زنان برای بهبود و تغییر اوضاع گام بردارند. صدای زنان شنوند و راه را برای حضور فعال و گسترده زنان در عرصه های مدیریتی و خدماتی هموار سازند. نه آنکه راه «سکوت» و «سکون» پیش گیرند، چراکه نتیجه این رفتارها نه تنها به تثبیت جایگاه  آن ها در حلقه نخبگان سیاسی کشور کمک  نمی کند بلکه عرصه استقلال عمل آن ها را تنگ تر و حلقه زنانه مجلس را کوچکتر و بی اثرتر می سازد.

/انتهای متن/

درج نظر