آیا عده فقط تکلیفی است برای زنان؟

زن پس از طلاق یا فوت شوهر طبق قوانین شرعی باید اصطلاحا عده نگه دارد. آیا عده قانونی است که تنها برای زنان تکالیفی بوجود آورده است؟ در زمینه عده وفات و فلسفه و اثرات اجتماعی آن وهم تکالیف دولت و مردان در این زمینه با توران ولی مراد کارشناس جامعه شناسی و عضو جامعه زینب (س) به گفت و گو نشستیم.

0

سرویس اجتماعی به دخت؛ سمیه سمیعی/


–  در قرآن کریم به اصل نگه داشتن عده و مدت آن برای زن پس از طلاق یا فوت شوهر تصریح شده است. در واقع قرآن کریم به صراحت وضعیت ازدواج مجدد زنان مطلقه، زنانی که نکاح آنها به دلایلی فسخ شده یا زنانی که شـوهران خود را در اثر فـوت از دست دادهاند، معلوم نموده است. به عنوان مثال در مورد زنی که شوهرش فوت نموده، اعلام کرده که زن باید به مدت چهار ماه و ده روز صبر کند و پس از آن می‌‌تواند در صورت تمایل ازدواج کند . فلسفه عده وفات  چیست؟

–   عده از ابعاد مختلف قابل بررسی ست. از جمله اینکه در قرآن چه آمده و فقه موجود چه می گوید؟ کاربرد و نقش آن چیست و اینکه آیا در این مورد ما خلائی در قوانین مان داریم و آن خلأها چیست. به عقیده من تمام این مباحث به نوعی بر می گردد به زوجیت و ازدواج و نقش آن در زندگی افراد مخصوصا زنان.  اینکه با ازدواج چه اتفاقی می افتد که بحث عده مطرح می شود.

–   درا ین مورد توضیح بیشتری بدهید.

–   ببینید زمانی که ازدواج صورت می گیرد، ابعاد جسمی، نیازهای جنسی، فرزندآوری ، ابعاد عاطفی، روانی و اقتصادی افراد به ویژه زنان پوشش داده می شود. البته ناگفته نماند بعضی مبناها در ازدواج می تواند موجب شود که برخی از این ابعاد پررنگ تر و برخی کم رنگ تر باشند. مثلاً اینکه ازدواج دائمی باشد یا موقت، این ابعاد می تواند متفاوت باشد و این امر در عده هم نقش دارد. همان طور که می دانید مثلاً عده ازدواج موقت چهل روز است و این مسأله نشان می دهد که در بحث عده نوع زوجیت در زندگی مورد توجه بوده است. چراکه قدر مسلم در ازدواج دائم ابعاد عاطفی و اقتصادی می تواند عمیق تر باشد.

 

–   آیا این ابعادی که شما در مورد عده می گویید،  در قرآن مطرح شده است؟

–  بله با نگاهی  به آیاتی که در قرآن کریم در خصوص مسأله عده ، مشاهده می کنیم در دو مورد به موضوع عده پرداخته است؛ از یک سو عده طلاق و دیگری عده وفات که هردو آن ها اگر با عمق بیش تر نگاه شود بر مبنای تکریم زن، کرامت انسانی زن و با عنایت به مایحتاج و نیازهای زن عنوان شده است. اما آنجا که امرو نهی در این آیات مطرح می شود، خطاب به مردان است نه زنان؛اگر چه  دوران عده را برای زن مطرح می کند.

–   می شود در مورد رابطه عده با تکریم زن توضیح بیشتری بدهید.

– ببینید  از جهت بعد روانی که به مسأله نگاه کنیم، زن زمانی که با فوت همسرش مواجه می گردد، یک آسیب دیده است و این آسیب دیدگی، هم از جهت روانی و عاطفی ست و هم اقتصادی. به عقیده من عده جدای از بحث مخلوط نشدن نطفه مباحث مهم دیگری را  هم می خواهد  مورد توجه قرار دهد که شاید کمتر به آن توجه می شود و ما متأسفانه تنها این بخش از حکم را می شنویم و یا می بینیم که پوشیدن لباس رنگی و یا استفاده از زینت آلات برای زن حرام است و یا اینکه تا گذراندن این مدت معین شده زن اجازه ازدواج را ندارد. در صورتی که باید به عمق مسأله اندیشید. من گمان می کنم یکی از ابعاد مهم این مسأله آسیب روانی ست که زن را درگیر خود کرده است و عده می خواهد این فرصت را به زن بدهد شود تا خود را بازیابی کند و دوباره بسازد و تا سپری نکردن این دوران تصمیم جدی برای زندگی نگیرد.  به خصوص روان شناسان تأکید دارند در دورانی که فرد به دلیل فوت همسر، پدر و یا هر عزیزی دچار آسیب روانی شده، وارد هیچ رابطه جدی نشود به دلیل آنکه آن آسیب روانی و عاطفی مانع می شود که فرد تصمیم درستی اتخاذ کند.

البته در ایجا  خطابش به مردان هم هست که اگر شما می خواهید رابطه سالم و صحیح برقرار کنید، این رابطه نباید عمیق و عاطفی شود و قرار ازدواج نباید گذاشته شود.

–  گفتید نیازهای اقتصادی هم در دوران عده مطرح است. برای این نیازها چه فکری شده است؟

–  در اسلام به این نیازها هم  توجه شده .مثلاً موظف کردن مرد به دادن مسکن به زن در زمان عده و یا در طلاق پرداخت نفقه، مزد شیردهی و … مطرح می شود که البته خود این مباحث نیز جای بررسی دارد.

البته  متأسفانه با توجه به تمام کارکردهای عده ما شاهد این هستیم که معمولا فقط به وظایف زن توجه شده است. در حالی که اگر ما با نگاه قرآنی به این مسأله توجه کنیم، می بینیم که وظایفی هم متوجه مردان و حتی دولت هست. در این زمینه ما با خلأ مهمی مواجهیم.

–   یعنی به نظر شما احکام فقهی عده در این زمینه گویا و کافی نیست؟

–  این توضیح را  باید داد که اولاً فقه به معنای دین نیست. فقه  به این معناست که فردی علم دین را خوانده و بر اساس دانش و داده های خود احکامی را صادر می کند. وقتی ما از دانش دینی حرف می زنیم، آن را خیلی وسیع تر از احکام  می دانیم.ضمن اینکه توجه به  داده های اجتماعی هم در این زمینه مهم است.

داده ها  به این معنی که فرض کنید شرایط سال یک هجری با سال ده هجری، 700 هجری و 1400 هجری متفاوت است. وقتی شرایط متفاوت است این امر شامل شرایط اجتماعی نیز می شود و این یعنی تفاوت در شرایط زمان و مکان. فقه باید پویا همبن است.  باید احکام  به گونه ای مطرح شود که مردم بتوانند شریعتی یعنی متشرع باشند. اگر احکام را به گونه ای مطرح کنند که جامعه با آن پیوند نخورد، ما با آسیب ها و مشکلات عدیده ای مواجه خواهیم شد. باید احکام صادره ما به تناسب شرایط اجتماعی و با ادبیات نسل جدید همخوانی داشته باشد و من گمان می کنم به همین خاطر است که فقیه باید زنده باشد از فقیه مرده نمی توان پیروی کرد، مگر اینکه یک فقیه زنده ارجاع بدهد و بقای بر میت را جایز بداند.

در مورد عده آنچه در قرآن دیده می شود این است که زنی که همسرش فوت کرده یا طلاق گرفته زنی ست که به دلیل به هم خوردن پایداری زندگی اش  هم از لحاظ جسمی ، جنسی، عاطفی و هم اقتصادی باید حمایت شود و نواقص زندگی او پوشش داده شود تا او دوباره خود را بازیابد و ما در این خصوص نواقص زیادی در قانون، عرف یا همان فرهنگ جاری داریم. در این زمینه  درست نیست که تنها بر عرف تکیه شود، قانون هم لازم است.

به هر حال جامعه ما اگر قرار است که اسلامی باشد جای بسیاری از قوانین در حال حاضر خالی ست یعنی در واقع جای قوانین حمایتی از زن بر مبنای حفظ کرامت انسانی زن خالی ست، البته همان طور که بارها اشاره کردم  نواقص ما در بعد قانون گذاریست.

یکی دیگر از نواقص مهم تفاوت زنی ست که تازه ازدواج کرده و با زنی که 50 سال است ازدواج کرده باید دید  چطور با این ها برخورد می شود و ما از جهت قانونی  در این موارد نواقص و خلأ هایی داریم. نکته دیگر اینکه ما نیاز داریم در بعد قانونگذاری از روان شناسی، جامعه شناسی و ابعاد سلامت فردی و خانوادگی استفاده کنیم. متأسفانه احکام ما که در واقع همان قانون شریعت است، باید و نبایدهایش تنها برای زنان پررنگ شده و این در قانون هم دیده می شود، حتی تبدیل به عرف و فرهنگ جاری جامعه نیز شده است و آنجا که باید و نبایدها مربوط به مردان و یا حکومت اسلامی ست ما به شدت فقیر هستیم و خلأ قانونی داریم.

 در کل من فکر می کنم   درصد بسیاری از دستورات قرآن نسبت به زنان هنوز مطرح نشده است، چه برسد که قانون شود، فرهنگ سازی شود و آموزش داده شود.

 –  دقیقا به نظر شما نقش دولت در این مورد چه می تواند باشد؟

–   دولت باید شرایط را به گونه ای فراهم کند که زن بتواند در دوران عده  خود را بازیابی کند . ببینید در دوران عده هم به عهده  افراد دیگر و هم به دولت تکالیفی  هست. دولت هم باید به زن در این که خود را در دوران عده مخصوصا از لحاظ اقتصادی بازسازی کند، کمک کند و هم باید دیگران را  موظف  کند که به زن کمک کنند تا خود را بازیابی کند.

البته بهترین  حمایت در قالب توانمند سازی می تواند صورت بگیرد. یعنی  حمایت نه صرفاً مادی مهم نیست،  باید حمایت ها به گونه ای باشد که فرد  توانایی های خود را به کار بگیرد و بتواند خود را اداره کند.

/انتهای متن/

درج نظر