تفسير محبت

محبت با دلي بي ادعا تفسيرمي گردد …

2

سرویس فرهنگی به دخت/

نگاه ساده ام گاهي پر از تقديرمي گردد

براي فكر هم بودن زماني ديرمي گردد

براي لمس بودن، مهرباني ،عاطفه، پيوند

زواياي تن دنيا ، زمين، دلگيرمي گردد

هزاران راه بيراهه،عبوري گنگ،وقتي تنگ

كه پاي رفتنم ازهرمسيري سيرمي گردد

و كوره راه فردا باز هم از توشه ها خالي

و پوشالي خيالي هم چه بد تحقيرمي گردد

به فكر عاقبت باشيم و رفتن آي همسايه!

چرا لبخندها گه پرسه گاه تيرمي گردد؟

من از خاكستر اندوه دلها بي خبر بودم

نفهميدم چه ساده با غمي دل پيرمي گردد

مجالي نيست بايد از سياهي دست برداري

براي اين دلت با خود شبي درگيرمي گردد

و دست كم در اوج خلوت بي باك آيينه

به فكر راه چاره ياكمي تدبيرمي گردد

شنيدي؟ گوش كن هان اي اسيرخودپسندي ها!

محبت با دلي بي ادعا تفسيرمي گردد …

سميه موحدي مهر/ انتهای متن/

نمایش نظرات (2)