انواع مهریه کدام است؟

انواع مهریه چیست؟ هر کدام چه تعریف و نحوه پرداختی دارد؟ چه تفاوت هایی با هم دارد؟

0

سرویس اجتماعی به دخت/

مهر انواع مختلف دارد که عبارتند از:

1-    مهر السنه (مهر محمدی)

2-    مهر المسمی

3-    مهر المثل

4-    مهر المتعه

5-    مهر مفوضه

1-    مهر السنه یا مهر محمدی: مهری است که پیامبر اسلام (ص) برای حضرت فاطمه (ع) مقرر کردند و آن عبارت از دویست و شصت و دو مثقال و نیم پول نقره مسکوک است.

2-    مهر المسمی: عبارت از میزان مالی است که به عنوان مهر در عقد نکاح ذکر می شود و مورد توافق زوجین است.

3-    مهر المثل: در عقد نکاح می توان مهر تعیین نکرد و زوجین می توانند پس از وقوع عقد با توافق مهر تعیین کنند.. حال اگر قبل از توافق برای تعیین مهر، روابط زناشویی برقرار شود، زوجه مستحق مهر المثل است و مهر المثل عبارت از مالی است که با در نظر گرفتن وضع خانوادگی و حال اقران و نزدیکان زوجه تعیین می شود.

ماده 1091 قانون مدنی  نیز در این خصوص  بیان می دارد  که برای تعیین مهر المثل  باید حال زن از حیث شرافت  خانوادگی  و سایر صفات  و وضعیت او نسبت  به اماثل و اقارن و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود .

4-    مهر المتعه: چنانچه در عقد نکاح مهر تعیین نشود و زوج مصمم باشد که زوجه را قبل از روابط زناشویی طلاق دهد، مقداری را به عنوان مهر تعیین و به زوجه پرداخت می کند و این مبلغ بستگی به وضعیت مالی زوج دارد.

ماده 1093 قانون مدنی  در این مورد  مقرر می دارد که هر گاه مهر در عقد ذکر نشده باشد  و شوهر قبل از ایجاد روابط  و تعیین میزان مهر ، زن خود را طلاق دهد، زن مستحقق مهر المعته است .بنابراین:

الف)در تعیین مهر المتعه مهریه به تناسب دارایی زوج تعیین می شود، ولی در تعیین مهر المثل صفات  وحال زن ملاک عمل است.

ب) مهر المثل  در صورتی داده می شود  که بین زن  و مرد روابط برقرار شده باشد، ولی مهر المتعه اختصاص به نکاحی دارد که پیش از رابطه جنسی  منجر به طلاق می گردد.

ج) استحقاق زن به دریافت مهر المثل  پس از رابطه ایجاد می شود،  خواه زوجیت ادامه یابد یا در اثر طلاق ، فوت یا فسخ ، نکاح منحل گردد. ولی درمهر المتعه اگر در اثر فوت یکی از زوجین و یا خیار ، فسخ یا درخواست طلاق  از طرف زن ، نکاح از بین برود ، زن حق مطالبه  مهر المتعه را ندارد .

5- مهرالمفوضه

قانون مدنی در ماده 1089 می گوید : «ممکن است اختیار تعیین مهر به شوهر یا شخص ثالثی داده شود.  در این صورت شوهر یا شخص ثالث می تواند  مهر را هر قدر بخواهد معین کند ».

از مفاد این ماده ملاحظه می شود  که  ممکن است  اختیار تعیین مهر تفویض شود به زن ،  شوهر یا شخص یا اشخاص ثالث. به زنی که به این نحو ازدواج می کند، مفوضه می گویند .

شخصی که تعیین مهر به موجب  توافق  زوجین  به او محول شده، داور به شمار می آید . داور در تعیین مهر ممکن است یک یا چند نفر باشد  و در  صورت اخیر ممکن است  تعیین مهر به اتفاق  یا اکثریت آراء داوران انجام پذیرد و نیز ممکن است هر کدام  از زن و شوهر  یک داور اختصاصی تعیین کنند و داورها ی اختصاصی  به اتفاق  شخص ثالثی  را برای  تعیین مهر انتخاب کنند .

با استناد به ماده 1092  قانون آیین دادرسی  مدنی اظهار می شود که طلاق  موجب زوال سمت  داور نیست و اصل بر بقا ء این سمت است و مانعی برای تعیین مهر بعد از طلاق وجود ندارد  و دراین صورت هر گاه رابطه برقرارشده باشد  تمام مهر تعیین شده  و اگرنه، نصف مهر به زن تعلق خواهد گرفت .

این نکته نیز شایان توجه است  که برعکس نکاح دائم  چنانچه نوع عقد نکاح منطقع بوده باشد. عدم ذکر مهر در عقد موقت موجب بطلان آن است. زیرا مهر در نکاح منقطع رکن آن است و بدون ذکر آن عقد باطل است و علت آن نیز این است که  نکاح منقطع غالباً  به قصد انتقاع صورت می گیرد  و این نکاح در حکم عقد معوض مالی است و چنانچه زوج در طول مدت از حق خود بگذرد ،موجب سقوط حق زوج نخواهد بود و مستنبط از مواد 1092و1097 قانون مدنی نیز آن است که چنانچه زوج پس از رابطه کامل زناشوییدخول  بذل مدت کند باید تمام مهر را بدهد  و اگر تمام مدت  را قبل از دخول  بذل کند نصف مهر را باید بدهد .و همچنین در نکاح منقطع  فوت زن  در اثناء مدت ،  موجب سقوط مهر نمی گردد و چنانچه  شوهر  قبل از نزدیکی،  تمام مدت نکاح منقطع را ببخشد باید نصف مهر را به زن پرداخت نماید.

الهام آخوندان/ انتهای متن/

درج نظر