گل های روی میز ساده ترین تصویر از خوشبختی ماست

گاهی با گذشت زمان، زندگی رنگ ‌روزمرگی می گیره و شاید یادمون بره تو مسیری که با همسرمون قدم برداشتیم، چه روزهای شیرین و همدلانه ای داشتیم.معصومه این روزها که یک زندگی از هر جهت رضایت بخش رو داره، با یادآوری روزهایی که با رفتن به یک شامِ کوچیک دونفره از درآمد کم همسرش شاد می شده، به زندگیش شادی اون روزها رو تزریق می کنه؛ چرا که عشق رو توش می دیده. معصومه همیشه از داشته هاش لذت برده، چه در روزهای سخت، چه در روزهای خوب.

0

معصومه ۳۰ سالشه و از خوشبختیش در کنار حجت ۳۴ ساله برامون اینطور میگه:


حجت بهترین اتفاق  زندگیمه

من اردیبهشت ۸۶ تو دانشگاه با همسرم آشنا شدم و بعد از ۸ ماه عقد کردیم و الان دو تا دختر داریم.

من  ایمان دارم که حجت بهترین اتفاق  زندگیمه و این حس خوبی که نسبت به همسر و زندگیم دارم‌ چیزی جز خوشبختی نیست.

از نظر من خوشبختی خیلی ساده است.

همین که از کنار هم بودن لذت می بریم، همین که از اول راه باهم تلاش کردیم ‌تا به جایی که امروز درش هستیم، رسیدیم، اینکه به هم اعتماد بنفس میدیم و در همه حال از هم پشتیبانی می کنیم، همین که دو تا دختر سالم داریم، اینکه از تماشای بازی و خنده شون کیف می کنیم، همین‌که سالم هستیم و خوشحال، معنی حقیقیِ خوشبختیه.

خوشبختی همون شادیِ درونیمونه.

 
در مواجهه با مشکلات، هم همسرم هم مشاور

اعتقاد دارم تب خاصی از شور و اشتیاق بین نامزدها وجود داره که با رفتن زیر یک سقف، ضمنِ پایداری، نوعش عوض میشه و خب مشکلاتی هم بین شون به وجود میاد. از حل و فصل کردن تفاوت های فردی، خانوادگی، فرهنگی ،… تا مشکلات مالی و .‌‌..

در مواجهه با مشکلات من همیشه سعی کردم یک همراه و مشاور خوب باشم برای همسرم.

 هیچ وقت با انتقادات بیجا و غر زدن نخواستم مشکل رو بدتر کنم.

در مقابل همسرم هم همیشه برای حل مشکلات من و حتی خانوده ام پیشقدم میشه.

سعی می کنیم با صحبت کردن باهم، حمایت هم و مشورت گرفتن از کسانی که می دونیم می تونن کمک حال مون باشن، راه رو هموار کنیم.

 
با اعتماد به توانمندیهای هم، حس خوب رو به هم هدیه میدیم

در مسائلی که صرفا مردونه یا زنونه است، به نظر هم کاملا ایمان داریم و اینطوری حس اعتماد رو بهم القا می کنیم.

مثلا وقتی همسرم بخواد ماشین رو عوض کنه و از من مشورت می خواد، من ضمن تشکر از نظر خواهیش با گفتن جمله ی “هر طور که خودت صلاح می دونی”، به خودش می سپرم این انتخاب رو.

 حجت هم در در رابطه با خرید لوازم خونه و دکور و … نظر من رو کاملا قبول داره.

 اینجوری میشه که وقتی کسی تعریفی کنه از انتخابم، حجت با افتخار اعلام می کنه که سلیقه ی معصومه است و با همین کار کوچیک، به هم‌ حس خوب اطمینان و اعتماد رو هدیه میدیم.

 

حال خوب، لذت بردن از ساده ترین داشته هاست

حال خوب اینه که می دونم یکی تمام فکرش پیش منه، برای حمایت از من؛ کسی که تو شادی ها و سختی ها مثه کوه پشتت باشه، حال خوب رو برات فراهم ‌می کنه.

حال خوب همینه که عزیزترین هات سالم و سلامت و خوشحال هستند‌.

برای داشتن حال خوب باید همین داشته ها رو دید، نه نداشته ها رو.

همین شاخه گلی که همسرم برام ‌میاره و من با تشکر فراوون میذارم تو گلدون روی میز ناهار خوری. اینجوری ماهی دو تا گل رو میزمون هست، ساده ترین تصویر از حال خوب ماست.

به یاد آوردن خاطرات دوران نامزدی و اون روزایی که همسرم هنوز کار امروزش رو نداشت و تو آژانس کار می کرد و بهم زنگ‌ می زد و می گفت: معصومه ۲۰ تومن کار کردم میام دنبالت بریم پیتزا بخوریم، حالم رو خوب می کنه. طعم اون ‌پیتزاها و شادی ای که تو دلمون می آورد، هنوز یادمه و همین یعنی حال خوب.

 

حس کردنِ ابعاد مختلف مادی و معنویِ زندگی با ازدواج

اگه ازدواج نمی کردم احتمالا الان توی رشته ی مورد علاقم   در یک شرکت حسابداری کار می کردم و تنها بُعد زندگیم می شد کار .

در مورد دستاوردهای مادی مون باید بگم که من و همسرم از صفر شروع کردیم. اونقدر بهش علاقه و اعتماد داشتم که وقتی تازه درسش تموم شده بود و بیکار بود، عقد کردیم، با کمک خانواده ها ماشین خریدیم که بتونه موقت در آژانس کار کنه. اینقدر کلاج و ترمز می گرفت که پاش ورم می کرد ولی برای اینکه جوابِ اعتماد من رو بده، هیچ وقت دست از تلاش برنداشت. من هم هیچ وقت ازش چیزی نخواستم که در توانش نباشه، تا به کمک خدا و تلاشش تونست یه کار فوق العاده خوب پیدا کنه.

 با پنج سال زندگی کردن در طبقه ی پایبن خونه ی پدر و مادر همسرم، تونستیم پس انداز کنیم تا یه خونه ی خوب بخریم.

بالاترین دستاورد معنویم هم، آرامشیه که از بودن در کنار کسی که دوستش دارم، بهم دست میده که با این آرامش قطعا وقت و انرژیم در راه درست و مثبتی صرف میشه.

/انتهای متن/

 

درج نظر