کوله بارت را ببند، اربعین آمد

اربعین در راه است و راه پیمایان اربعین هم راهی می شوند به سوی راه؛ راه کربلا . این یک سفر است که مقصدش راه کربلاست و نه خود کربلا. همه ی آنها که رفته اند یا نرفته اند می توانند راهی این راه باشند چه با پا یا با دل.
گفت و گوی صمیمی به دخت را بخوانید با دخترانی که سال های قبل رفته اند وامسال هم می روند و آنها که رفته اند و امسال می مانند.

1

همه ی آنها که هم به کربلا رفته اند به زیارت امام حسین(ع) و هم به راه پیمایی اربعین، می گویند که این دو تا اصلا جنس شان  با هم خیلی فرق دارد؛ یکی زیارت مولای شهیدان و سرور آزادگان است و دیگری غرق شدن در دریای بیکران و امواج جمعیتی که راهی کربلاست. یکی مقصدش کربلاست و آن یکی مقصدش راه کربلاست؛ راهی که در اربعین می رویم تا برسیم به … کجا؟ به خودمان؟ به راه امام شهید؟ به مقصود امروزی راه حسین(ع)؟ به جانشین منتقم غایب حسین(ع)؟

این روزها خیلی ها هستند که عازم راه پیمایی اربعینند، بعضی ها هم نه. با  این ها صحبت کرده ایم و پرسیده ایم از حال و هوای دل شان و حس و حال شان در این روزها.

 

باید عشق ورزید به این همه عشق

از سولماز دختری از اهل سنت که سال پیش به راه پیمایی اربعین رفته و امسال هم عازم شده، می پرسم:

سفرکربلا و پياده‌روي اربعين چطور بود؟

جوابش این بود:

براي نوشتن و گفتن از اين سفر منحصر به فرد، موارد بسياري است که خیلی از آنها را صرفا بايد با چشم دید و با گوش شنيد…

پياده‌روي را که ديدم، واقعا انسان عشق مي‌ورزيد به اين همه عشقي که آنها داشتند. پير و جوان، زن و بچه، حتي عده اي پا برهنه آمده بودند تا براي زيارت بروند. اين صحنه ها و اين همه انسان عاشق را که مي‌ديدم با خودم مي‌گفتم من اگر جاي خدا باشم خيلي بيشتر از ثوابي که اينها مي‌خواهند، به آنها مي‌دهم.

نمی دانید بعضی ها بودند از این عراقی ها که با اينکه خیلی فقیر بودند چطور همه ی دارایی شان رو وقف زائران می کردند.

آن همه سيل عظيم جمعيت پاي پياده مي‌آمدند مثل آب روان جيحون سرازير بودند. من حتی بچه ی چهل روزه هم بين جمعيت ديدم. کسی را دیدم که فقط يک پا داشت و با همان يک پا به سوي حرم راهي بود. اين‌ها همه به خاطر عشق امام حسين بود و گرنه کسي مجبورشان نکرده بود و آزاد بودند که مسير را با ماشين بروند.

 

اگر نمی دیدم باور نمی کردم

بعد اضافه می کند:

به نظر من بايد خود اهل سنت بروند و اين عشق را ببينند. اگر صد نفر مي‌آمد و اینها را به من مي‌گفت من باور نمي‌کردم. اگر از تلويزيون مي‌ديدم باور نمي کردم و مي‌گفتم اينها تبليغ است. خيلي‌ها اينطور فکر مي‌کنند؛ اما وقتي رفتم و از نزديک ديدم و با آنچه تلويزيون نشان مي‌داد مقايسه کردم، ديدم تلويزيون حتي يک چهارم جمعيت را هم نشان نمي‌دهد! تلويزيون فقط جمعيت مرز ايران را نشان مي‌داد. در صورتي که خود عراق 20 ميليون شيعه دارد و همه از زن و بچه و کودک، سالم و لنگ و … پاي پياده راهي کربلا بودند. خيلي‌هاي شان هم به زائران خدمت مي‌کردند. تا مي‌لنگيدي مي آمدند ماساژ مي دادند. تا احساس مي‌کردند مريضي دکتر مي آوردند معاينه‌ات مي‌کرد. با اينکه فقير بودند اما همه ی زندگي خود را خرج مي‌ کردند. همين که مي فهميدند ما اهل سنت هستيم، از ما دوبرابر پذيرايي مي‌کردند.

 

 ما اهل سنت هم عاشق اهل بيت هستيم

در مورد ارادت اهل سنت به خاندان پیامبر سولمازمی گوید:

واقعا من نمي‌دانم عده‌اي چرا فکر نمي‌کنند و بعضي نسبت ها را به ما اهل سنت مي‌دهند. مگر حضرت علي (ع) خليفه ی چهارم ما نيست!؟ مگر همسر حضرت فاطمه و داماد پيغمبر ما نيست؟! مگر حضرت فاطمه (س) دختر پيغمبر ما نيست؟! مگر حسن و حسين نوه‌هاي پيغمبر نيستند؟! واقعا اگر مسلماني نسبت به اين عزيزان احساس تعصب و احساس مسئوليت نکند، مسلمان نيست! ما اهل سنت اگر در تشهد نماز خود بر پيغمبر و خاندانش صلوات نفرستيم نمازمان قبول نيست. اما نمي‌دانم چرا اينها ديده نمي‌شود و بعضي به راحتي مي‌گويند اهل سنت به اهل بيت اعتقاد ندارد.

بابا ما اهل سنت هم عاشق اهل بيت هستيم و به زيارت اهل بيت مي‌رويم. روز عاشورا را روزه مي‌گيريم و ثواب آن را به امام حسين هديه مي کنيم.

 

زیارت اربعین را باید چشید

از او می پرسم:

چرا امسال هم قصد دارید به راه پیمایی اربعین بروید؟

می گوید:

زیارت اربعین را باید چشید. امکان ندارد کسی یک بار برود و بتواند دل بکند.

یک سال است که روزشماری می کنم تا دوباره به این سفر بروم.

 

یک تجمع فرامليتي

وقتی می پرسم:

به نظر شما راه پیمایی اربعین از نظر فردی، اجتماعی، مذهبی و فرا مذهبی چه نتایجی داشته؟

جواب جالبی می دهد:

پياده روي اربعين یک تجمع فرامليتي است. افراد با فرهنگ هاي مختلف، اما با هدفي مشترک در يک گردهمايي پرشور و عظيم شرکت مي کنند.

مهم ترین اثر فردی و اجتماعی این ر اه پیمایی ايثارگري، از خود گذشتگي است که در  مهمان نوازي و خدمت به زائران و محبان اهل بيت(ع) خود را نشان می دهد.

من وقتی می دیدم که افراد با سليقه ها و فرهنگ هاي مختلف در کنار يکديگر و قدم به قدم با هم براي رسيدن به مقصدي مشترک همراه می شوند و اين تفاوت ها باعث نمي شود که به يکديگر کمک نکنند، خیلی تحت تاثیر قرار می گرفتم.

 

این پياده روي يک کلاس عملي صبراست

بعد او از خاطره ی قشنگ یکی از دوستانش می گوید:

یکی از دوستانم از کمک به ديگران در راه پیمایی تعریف می کرد که فردي می آید و جلوي او مي ايستد. او خودش را جابه جا مي کند تا مزاحمتي براي ديگران نداشته باشد؛ اما آن فرد دوباره مي آيد و جلوي او مي ايستد. او در حالي که تعجب کرده بوده، از آن فرد دليل اين کارش را مي پرسد. آن فرد هم جواب مي دهد که مي خواستم جلوي نور آفتاب را بگيرم تا اذيت نشوي.

وقتي در راه پيمايي اربعين افراد زيادي را مي دیدم که با مال، فرزندان و همه دارايي شان در راه امام حسين (ع) خدمت مي کنند به حال شان غبطه خوردم.

پياده روي از نجف تا کربلا يک کلاس عملي براي بالا بردن صبر، تحمل و شکيبايي است.

  • حرف آخرش هم در باره ی راه پیمایی پارسال این بود:

همه چیز عالی بو،د مدیریتی که من در این پیاده روی مشاهده کردم، فقط کار خود خدا بود.

 

نه با لفظ، نه با دوربین قابل وصف نیست

از سارا هم که گفت پارسال در راه پیمایی اربعین شرکت داشته و امسال نمی تواند برود، پرسیدم: سفرت چطور بود؟  گفت:

خدا رو شکر با عنایت حضرت زهرا من موفق شده ام که به دفعات زیاد به زیارت امام حسین (ع) بروم. زیارت اباعبدالله خیلی شیرین و ملیحه ولی معتقدم جنس زیارت اربعین، با زیارت‌های دیگه ی ابا عبدالله الحسین(ع) متفاوته. زیارت اربعین رو باید چشید، اصلا نمی‌شه اون رو در قالب الفاظ و یا حتی شات‌های دوربین عکاسی یا فریم‌های دوربین تصویر برداری به تصویر کشید.

 

اگر می خواهی بدانی حسین(ع) چه کاره ی هستی است

بعد می گوید:

استادی داشتیم که همیشه می گفتند:

 کسی که زیارت اربعین را درک نکرده باشد، بخشی از معارف ناب حسینی را هیچ‌گاه درک نمی‌کند. اصلا اگر بخواهی بدانی حسین(ع) چه کاره ی یان هستی است، باید کوله ‌بارت را ببندی و سه روز مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی کنی…

همون طور که حضرت آقا فرمودند: اربعین شروع جاذبه ی مغناطیسی حسینی است.

به نظر من اربعین میعاد گاه است. باید حداقل یک بار در این میعادگاه بزرگ حضور داشت تا معنای واقعی ایمان رو درک کرد و مصداق ایمان را از نزدیک دید.

 

صحنه هایی از عشق ناب

سارا اضافه می کند:

من خودم صحنه هایی که دراین مسیر دیدم غیر قابل توصیفه.

التماس‌های همراه با بغض مرد عربی که به همراه دوتا بچه ی کوچیکش نزدیک به 90 کیلومتر راه رو تا مرز چزابه اومده بود تا تعدادی از زائرین رو با ماشین باریش که روی اون رو با چادر پوشونده بود، برای شام و استراحت به منزلش ببرد. زمانی که به ما التماس می‌کرد که به حق حسین(ع) امشب را میهمان ما باش، قطرات اشک روی صورتش می چکید. ازاین صحنه هایی از عشق ناب در پیاده روی اربعین کم نیست.

برای من عدم شیوع بیماری‌هایی مثل سرماخوردگی در میون این جمعیت عظیم زائرینِ اربعین، یک نکته ی قابل تأمل بود.

در سفرحجّ با اینکه نکات بهداشتی و استفاده از مواد استریل کننده و … رعایت میشه بازم اکثر حجّاج به نوعی بیماری و یا سرماخوردگی مبتلا می‌شن اما خیلی جالبه در مورد مراسم اربعین در کربلا که در طول مسیر پیاده‌روی به سمت کربلا و در خودِ کربلا هم نکات بهداشتی چندان رعایت نمی‌شه و حتی در اکثرا اوقات مردم در ظرف مشترک آب یا غذا می‌خورند، ولی با این حال سرماخوردگی‌ها و یا بیماری‌های واگیردار اصلا به چشم نمی خورد.

 

مقدمه ی جامعه ی مهدوی

سارا معتقد است :

من آنجا یک نمونه ی کوچک از مقدمات شکل گرفتن جامعه ی مهدوی را دیدم که شیرینی اش آدم را دل آدم را شاد می کند، شادی ای که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.

وقتی سیل خروشان جمعیتی که پهنه‌ای به وسعت بیشتر از 80 کیلومتر را تسخیر کرده اند و با گام‌های استوارشون مشق عشق و محبت می‌کنند، می بینی  و  خودت را در میان این سیل جمعیت رها شده می‌بینی و از هر گوشه فریاد «لبیک یا حسین» رو می‌شنوی، احساس می‌کنی که دیگر حسین(ع)تنها نخواهد نیست و زیر لب زمزمه می‌کنی: «العجل یا منتقم».

و سارا با هیجان ادامه می دهد:

اصلا چرا من بیهوده تلاش می کنم تا فضای غیرقابل توصیف پیاده روی اربعین رو برای تو به تصویر بکشم؟ نمیشه، نمی تونم، غیر قابل توصیفه، خودتون باید برید و از نزدیک درک کنید.

 

اثرات زیبای فردی و اجتماعی

از سارا می پرسم:

فکر می کنی راه پیمایی اربعین اثرات فردی، اجتماعی، مذهبی و فرا مذهبی خاصی داشته باشد؟

او با همان شور و حال جواب می دهد:

قطعا  اثرات فردی و اجتماعی زیاد و زیبایی دارد. صفت هایی مثل صبر، از خودگذشتگی، قناعت، ایثار، مهمان نوازي، تقویت باور و اعتقادات ديني را در آنجا ما به دست می آوریم و تقویت می کنیم.

از نظر فرامذهبی هم که شاهد هستید، آل سعود دوست دارند به هر نحوی و با خرج میلیون‌ها دلار، کاری کنند که زائرین اربعین برای زیارت اباعبدالله(ع) نیایند اما به برکت امام حسین(ع)، می‌بینیم که علی‌رغم تلاش آنها،عاشقان اباعبدالله(ع) از همه ی دنیا با هر مذهب و هر فرهنگی می‌آیند و سال به سال هم بر جمعیت زائرین اربعین افزوده می‌شود.

 

خدا به ما صبر بدهد

وقتی می پرسم: پیشنهادی هم دارید برای اینکه این حرکت بزرگ بیشتر تقویت شود، می گوید:

باید با کارهای فرهنگی خوبی مثل درست کردن مستند، کلیپ ، نوشتن رمان و دل نوشته در سایت ها و مجلات و گروه های تلگرام و اینستا درباره ی این پیاده روی با شکوه بیشتر و بیشتر آگاهی داده شود.

خواهش دیگه ی من اینه که به این موکب ها و ایستگاه های صلواتی کمک کنیم.

 چون به نظر من اثرات این‌ موکب‌ها از ابعاد مختلف خیلی وسیع و ماندگاره.

و سوال آخرم او را سخت دگرگون می کند.

  • امسال هم قصد دارید بروید؟
  • جامانده های سفر اربعین دو دسته اند: یکی آنها که اصلا اربعین کربلا نبوده اند

ویکی آنها که قبلا رفته اند و امسال جاماندند…دعا کنید خدا به گروه دوم صبر بدهد!همین! ما جامونده ها هرچه به اربعین نزدیک تر میشیم آتیش درون مون بیشتر میشه.

حالا من به خودم قول داده ام که تا بعد اربعین نه تلویزیون روشن  کنم نه گوشی دستم بگیرم، چون می دونم با دیدن صحنه های پیاده روی دق می کنم.

 /انتهای متن/

نمایش نظرات (1)