پهلوانان هرگز نمی میرند

کتاب “رخصت مرشد” روایتی است نه جلدی، در مورد زندگی پهلوانان ایرانی در طول تاریخ. این کتاب با قلمی شیوا به بررسی زندگی و مرام پهلوانی و پهلوانان با مرام ایرانی پرداخته است.

0

فاطمه قاسم آبادی/

تا کنون هفت جلد از مجموعه نه جلدی “رخصت مرشد” به قلم خسرو آقایاری، از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است. این مجموعه که با عنوان کلی قصه‌های پهلوانی در اختیار مخاطبینش قرار گرفته است، روایتی است از زندگی پهلوانان ایرانی در طول تاریخ.

 

در مورد نویسنده

خسرو آقایاری متولد سال 1337  نویسنده‌ و کارشناس حوزه‌ ی ادبیات داستانی و شعر نوجوان است. وی دارای تحصیلات حوزوی است که فعالیت‌های ادبی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آموزش و پرورش بر عهده داشته است.

آقایاری همچنین سردبیر کتاب ماه کودک و نوجوان است. این ماهنامه تخصصی به منظور اطلاع رسانی و نقد و بررسی کتاب به چاپ می رسد.  وی  قصه‌ها و آیین‌های پهلوانی ایرانی را برای نوجوانان در قالب کتاب بازآفرینی کرده است. آقایاری در آذر 1389 مدیر دفتر شعر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری شد.

 

مجموعه ی پهلوانی

خسرو آقایاری در این مجموعه کتاب در قالب یک پژوهش، به تفحص درباره زندگی پهلوانان ۹ استان ایران از جمله اردبیل، تهران، یزد، قم، تبریز، شیراز، کاشان، کرمانشاه و همدان پرداخته است و حاصل پژوهش خود را که روایتی است داستانی و مجزا درباره هر یک از پهلوانان این شهرها، در قالب یک مجموعه نه جلدی منتشر کرده است.

 

مرام پهلوانی

حکایت و روایت از پهلوانی‌های و دلاوری‌های پهلوانان ایران‌زمین، بخشی از تاریخ شفاهی مردمان سرزمین ماست. سال‌های سال مردمان ایران با حضور در قهوه‌‌ خانه‌ ها و یا مراکز تجمع مردم، پای نقل و صحبت مرشد‌هایی می‌ نشسته‌ اند که پهلوانی‌ های ایرانیان را از دل قصه‌ ها و افسانه‌ های کهن ایران استخراج کرده و پس از تصویرِ آنها در قالب نقاشی به روی پرده‌ های بزرگ، به نقل سینه ‌به‌ سینه آنها، برای مردم پرداخته ‌اند.

اما قصه‌های پهلوانی در ایران تنها در نقل پرده‌ها و افسانه‌ها و حکایت‌های پهلوانی کهن خلاصه نشده است بلکه در بسیاری از حکایات روزمره زندگی مردم نیز ریشه دارد. به ‌عبارت ‌دیگر ایرانیان در گذر زمان افسانه‌ هایشان را با زندگی روزمره خود پیوند زده و سعی کرده‌اند پهلوان‌های افسانه‌ای خود را در قامت مردانی از روزگاران معاصر کشف و پیدا کنند. از گذر این تلاش است که بسیاری از پهلوانی‌ ها و جوانمردی‌ های قصه‌ ها و افسانه‌ ها را در قهرمانان سرزمین خود کشف و بازآفرینی می‌کنند.

 

کتابی مستند

قصه‌ های این کتاب به ترتیب شرحی است از پهلوانی‌ های پهلوان بایرامعلی ذبیحی، عبدالحسین روح ‌نواز، محمدحسین بهبودی، فرض علی دولتی،  طرلان مرادی، ملا ابراهیم ناقلی، و جواد خان حاجی خواجه‌ لو

تمامی این قصه‌ها بر مبنای داستانی واقعی از یکی از مبارزات این پهلوانان انتخاب و از سوی نویسنده مورد پرداخت داستانی قرارگرفته است.

یکی دیگر از ویژگی‌های منحصربه‌ فرد این مجموعه، تلاش نویسنده برای جمع‌آوری اطلاعات از منابع شفاهی بوده است. آقایاری برخی از اطلاعات خود برای نگارش قصه‌ های این کتاب را بر مبنای مصاحبه‌ هایی با پهلوانان قدیمی اردبیل و دیگر استان ها به دست آورده و خاطرات شفاهی آنها را دستمایه نگارش کتاب خود قرار داده است.

این مجموعه گرچه شکلی داستانی داشته و نمی ‌توان از آن در قالب تاریخ شفاهی یکی از سنن فرهنگی و پهلوانی ایران یاد کرد، اما تلاش نویسنده برای جمع‌ آوری اطلاعات پیرامون شخصیت‌های این کتاب و نیز تلاش او برای شخصیت ‌پردازی حقیقی بر مبنای آنها در این کتاب را می‌توان تلاشی ‌همپایه یک پژوهش برای تدوین تاریخ شفاهی این بخش از فرهنگ ایران یاد کرد.

ویژگی قابل توجه این مجموعه کار پژوهشی مفصل و همچنین مصاحبه‌ هایی است که آقایاری برای معرفی پهلوانان با مریدان و بازماندگان حوادثی که هر یک از آنها در آن دخیل بوده‌اند، انجام داده و در نوشتن روایت داستانی کتاب از آنها بهره برده است.

 

 

جلد اول

شاهزاده نصرت ‌الله میرزا سیف ‌الملک، معروف به امیر اعظم که سال‌ ها حاکم تهران بود و خودش هم ورزشکار و کشتی‌ گیر بود، عازم سفر شیراز بود. چون به ورزش پهلوانی خیلی علاقه داشت، جمعی از پهلوانان برجسته تهران را هم دعوت کرد که در این سفر همراهش باشند.

از جمله آنها پهلوان اصغر نجار بود و عده‌ای دیگر. از سید حسن رزاز هم درخواست کرد که همراه آنها باشد. سید هم پذیرفت. این کاروان از تهران که راه افتادند، شهر به شهر توقف می‌کردند و ورزش می ‌کردند تا به شیراز رسیدند. در شیراز، والی شهر و بزرگان و اشراف و پهلوانان به استقبال این کاروان آمدند. مردم شهر شیراز و بزرگان شهر به گرمی ‌از میهمانان استقبال و پذیرایی کردند.

شهر شیراز غرق در جشن و شادمانی بود. مردم شیراز از تماشای سیمای پهلوانان بزرگ خود به وجد آمده بودند.

بعد از چند روز که خستگی از تنِ میهمانان به در رفت، والی شهر شیراز جشن بزرگی در باغ نظر برگزار کرد و از کلیه پهلوانان شیراز و پهلوانان میهمان دعوت کرد. مردم شهر هم دعوت شده بودند…

 

جلد دوم

مجموعه ی کتاب قصه‌ های پهلوانی در دومین مجلد خود سراغ پهلوانانی از سرزمین تبریز رفته و زندگی و زمانه آنها را دستمایه روایتی داستانی از پهلوانی‌های آنها کرده است. خسرو آقایاری در این مجلد از این مجموعه روایتی داستانی از سه پهلوان نامدار تبریزی با عناوین اللهیار خان تبریزی، ابراهیم حلاج اوغلی و عبدالله سرابی ارائه کرده است.

 در هر بخش از این کتاب داستانی از جوانمردی یکی از این پهلوانان ذکر شده است که بسیار جذاب و خواندنی است.

 

روایت آزادمردی و شرافت اللهیار خان تبریزی در مبارزه با فساد و ظلم عوامل ارتش روسیه و تعدی آنها به زندگی مردم، تا جوانمردی و عیاری پهلوان ابراهیم حلاج که زندگی او در میان مردم مبدل به یک افسانه شده است تا آوازه پهلوانی‌های عبدالله سرابی که به روایتی مقام پهلوانی، اهدایی امام اول شیعیان به او بود.

 

پهلوانان تبریزی

داستان پهلوانان تبریزی در این کتاب با روایتی از زندگی و زمانه آنها آغاز می‌شود. نویسنده روایتی از آنچه نام پهلوان را بر سر زبان‌ها رانده روایت کرده و در ادامه زندگی ‌نامه ی او را در قالب داستان بازگو می‌کند.

کتاب در بخش اول خود با روایت سلحشوری اللهیار خان تبریزی در مبارزه با فساد سرکنسول وقت روسیه در تبریز آغاز می‌شود و پس از شرح چگونگی کشته‌ شدنش توسط اللهیارخان به جرم تعدی به ناموس مردم شهر و به حکم فقیه، شرحی از زندگی او و در نهایت مرگش می‌دهد.

کتاب در بخش دوم به سراغ پهلوان ابراهیم می ‌رود که پس از اللهیار خان، پهلوان مردم شهر می‌ شود و با وجود زندگی‌ مخفیانه، داد مردم را از ظالمان شهر می‌ گیرد. یکی از نقاط عطف داستانی در این بخش از کتاب، شرحی افسانه‌‌ وار از سرگذشت ظالمان در مواجهه با پهلوان ابراهیم است.

سومین بخش از کتاب نیز به روایت زندگی و زمانه عبدالله سرابی دیگر پهلوان تبریزی می‌ پردازد که با وجود جثه نحیف خود در کودکی، مورد عنایت ویژه ی امیر‌المومنین علی (ع) قرار گرفته و رفته رفته آئین پهلوانی و جوانمردی در پیش گرفته و به پهلوان افسانه ‌ای مردمان این دیار مبدل می‌ شود. 

در این کتاب خسرو آقایاری شرحی از پهلوانی‌ های پهلوان بایرامعلی ذبیحی، عبدالحسین روح‌نواز، محمدحسین بهبودی، فرض‌علی دولتی،  طرلان مرادی، ملا ابراهیم ناقلی، و جواد خان حاجی خواجه‌لو از پهلوانان اردبیل را روایت کرده است که به طور عمده به بررسی نقش آنها در مهمترین وقایع تاریخی زمانه آنها و نیز مروری مختصر بر زندگی آنها اشاره دارد.

/انتهای متن/

درج نظر