والت دیستی خالق فانتزی های دختر جذاب کودن

نسلی از دخترهای ما که کارتون سیندرلا و زیبای خفته را دیده اند ، با آرزوی سیندرلا شدن و زیبای خفته بودن بزرگ شدند و پسران مان در آرزوی بوسیدن زیبای خفته و سفید برفی… ساخته هایی از والت دیسنی .

0

فاطمه قاسم آبادی/

در قسمت قبل در مورد کارتون های سریالی ژاپنی و درون مایه های آن که بیشتر مسائل مربوط به سخت کوشی و تلاش برای نجات پیدا کردن از شرایط آن دوران بود را بررسی کردیم. این بار  می خواهیم نگاهی به کارتون های والت دیسنی، که قطب قدرتمند دیگر کارتون های آن زمان بود، بیندازیم.

 

اسب های سپید بی سوار و دختران ساده لوح!

کارتون های ژاپنی بیشتر در مورد تلاش و کوشش و رنج هایی بودند که بشر می بایست تحمل می کرد تا زندگی اش را از نو بسازد. به خاطر همین هم حال و هوای این کارتون ها بیشتر با منطق زندگی هماهنگ بود. در طرف دیگر کارتون های والت دیسنی که در آن سر دنیا (آمریکا) ساخته می شد، فضای فانتزی و رویای داشتند و بیشتر در مورد عشق و شانس هایی بودند که یک مرتبه  درِ خانه ی آدمی را می زنند.

در کارتون های قدیمی والت دیسنی زنان و دختران بیشتر از آنکه حکم موجوداتی هوشمند و با تدبیر را داشته باشند، در واقع دختران زیبایی بودند که تنها مزیت بزرگ شان چهره و اندام چشمگیرشان بوده و همین هم در نهایت آنها را در زندگی به موفقیت ( که تنها معنایش رسیدن به شاهزاده ی سوار بر اسب سپید بود! ) می رساند.

دختران و زنان این داستان ها یا آنقدر شرور و بی رحم بودند که نوزادان را نفرین می کردند و برای دختر خوانده های خود جهنم به پا می کردند و یا آنقدر ساده لوح بودند که اگر معجزاتی اتفاق نمی افتاد و کسی آنها را نجات نمی داد، براحتی در دام بلا گرفتار می شدند و راه رهایی از آن را نمی توانستند پیدا کنند؛ یعنی مغزی برای این کار نداشتند!

 

 دختران زیبای بی اراده

حال این سوال پیش می آید که چرا باید درون مایه ی این کارتون ها اینطور باشد؟ چرا باید بیشتر اسم کارتون های محبوب گذشته از روی شخصیت های دختر آن انتخاب شده باشد اما در واقعیت هیچ حرکت موثر و قابل توجهی از این دختران سر نزند؟

چرا باید تصویر یک دختر رویایی به جای اینکه با اراده و با هوش باشد و با استفاده از توانایی هایش شخصیت خود را ساخته باشد، تنها و تنها با نمایشی از چهره و اندامش صورت بگیرد؟

جواب مشخص است فانتزی دختران جذاب کودن که هیچ اراده ای ندارند از قدیم در فیلم ها و به خصوص کارتون ها وجود داشته است و در آن دوره به اوج خود رسید… در این فانتزی پر رنگ و لعاب دختران موجودات احمق و ملوسی هستند که در چنگال آدم بد ها اسیرند و تنها راه نجات شان بوسیده شدن توسط یک شاهزاده ی ثروتمند، بسیار خوش تیپ و جسور بود!

 

دختران و پسران در رویای فانتزی

تمام ماجراهای این گونه کارتون ها حول همین محورهای عاشقانه و فانتزی می چرخید، گویی فانتزی های بزرگسالان را در قالب کارتون وارد ذهن و روح بچه ها می کردند.

به خاطر تمام این بحث ها نباید تعجب کنیم که چرا نسل امروز ما به زیبایی چنین نگاه فانتزی و جنسی دارند.

دختران نسل امروز ما همان دختر بچه های دیروز هستند که آرزوی سیندرلا شدن و زیبای خفته بودن را در سر پرورانده اند و پسران ما نیز شاهزاده های بی اسب و تاجی هستند که در آرزوی بوسیدن زیبای خفته و سفید برفی  هستند و برآورده کردن رویای برفی شان.

 

فانتزی های دردسرساز

این نگاه اگر چه جذابیت های زیادی را در زمان خودش به همراه داشت ولی برای حال حاضر که کودکان ما بزرگ شده اند، ایجاد مشکلات زیادی کرده است . سیل استفاده از لوازم آرایشی و عمل های زیبایی پی در پی و راهکارهای بسیار زیادی که به خاطر زیبایی برای دختران و پسران به وجود آمده است، نشان دهنده ی قسمت کوچکی از این مشکلات است که ریشه در کودکی و ذهنیات مان دارد.

دختر بچه هایی که یک زمانی بزرگترین آرزوی شان پوشیدن لباس پفی و آبی سیندرلا و لباس صورتی و یقه باز زیبای خفته بودند، در حال حاضر در ادامه ی همان رویاها هستند و سعی می کنند پا جای پای سیندرلاهای امروز بگذارند و با شبیه کردن خود به آن شکل و شمایل فانتزی، مطلوب پرنس رویایی خود گردند.

 

کودکی آینه ی بزرگسالی

در دوران کودکی کودکان یک سری ذهنیات نسبت به اطراف خود پیدا می کنند که گاه تا آخر عمر آن را همراه خود نگه می دارند و همانطور که در این دوران فرصت بارور کردن برترین خلاقیت ها و ذهنیات است، به همان نسبت هم ذهن یک کودک توانایی جذب مسائلی را دارد که هیچ سودی برای او ندارد.

متاسفانه کودکان نسل قبل با دیدن کارتون های ژانر رمانتیک فانتزی والت دیسنی و کارتون های سریالی ژاپنی دچار نوعی  دو گانگی شخصیتی شده اند که این دوگانگی ها در زندگی حال جامعه ی ما و به خصوص معیارهای ما برای زیبای شناسی و جذابیت تاثیر منفی بسیار زیادی گذاشته اند، تاثیر منفی که شاید بعد از مدتها نتوان آن را از ذهن و روح کودکان پاک کرد.

متاسفانه این تاثیرات در حال حاضر به معضلی بزرگ تبدیل شده است، معضلی که مهم ترین معیار انتخاب همسر (یعنی زیبایی جسمانی) را برای جوانان ما تشکیل می دهد.

 

مشکلات فردا بزرگتر است

با کمی بررسی و واکاوی گذشته ما می توانیم دریابیم که بیشتر مشکلات اجتماعی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم نتیجه ی بی تدبیری و گاه سهل انگاری در مورد برخی مسائل مربوط به کودکان اطرافمان است.

این سهل انگاری که در هر نسلی به نوعی تکرار می شود در زمان گذشته به خاطر محدود بودن تفریحات کودکان به کارتون ها و القائات آن ها  بود ولی در حال حاضر و برای نسل جدید ما  به صورت عدم کنترل بر روی کارتون، فیلم، بازی های رایانه ای، تلگرام، اینستاگرام و… در آمده است.

اگر در نسل قدیم کارهای فرهنگی و شست و شوی ذهن کودکان به کارتون ها محدود می شد، در حال حاضر این کنترل ابعاد وسیع تری پیدا کرده است، ابعادی که اگر حواس مان به آن نباشد مثل معضلات حال، در آینده گریبان مان را خیلی شدید تر از آنچه فکرش را می کنیم، خواهد گرفت.

/انتهای متن/

درج نظر