نقش پررنگ زنان در سینمای دفاع مقدس

در تاریخ سینمای دفاع مقدس آثار پرشماری بوده که تصویر زن ایرانی را در قامت امدادگر منطقه جنگی، دکتر در میدان نبرد، پرستار و ده‌ها شخصیت داستانی دیگر در موقعیت‌هایی ملهم از حس فداکاری و ایثار و از خود گذشتگی را به نمایش گذشته است. با این همه، هنوز حتی اندکی از واقعیت‌های سترگ و شگرف نقش زنان در دفاع مقدس نیز به تصویر درنیامده است.

0

 محمدرضا محقق/

بی تردید مهم‌ترین و بومی‌ترین ژانر سینمایی ما ژانر دفاع مقدس است که هم با هویت و حیات اجتماعی مردم ما پیوند عمیقی دارد و هم در کارنامه سینمای ایران پربارترین گونه سینمایی محسوب می‌شود.

سینمای دفاع مقدس توانسته کمابیش آینه ای برای بازنمایی جنبه‌های مختلف آن روزگار و زمینه‌های فکری و روحیات جهادی و مصادیق عملی آن که از افتخارات ایران زمین در طول تاریخش به شمار می‌رود، محسوب شود.

 

حضور پررنگ زنان در بومی‌ترین ژانر سینمای ایران

اما در این گونه سینمایی زنان این سرزمین نقش پر رنگی دارند؛ در واقع می‌توان گفت کمتر فیلم مهم و قابل توجهی در این ژانر و در طول همه این سال‌ها چه در روزگار دفاع مقدس و چه در سالهای پس از آن ساخته شده است که زنان نقش مهم و موثری در آن نداشته باشند.

سیمای زنان در سینمای ایران خاصه در دوان دفاع مقدس ملهم از همه آن مؤلفه‌ها و عناصر و شاخصه‌هایی است که هویت و فطرت زن از آن‌ها تشکیل شده است.

در واقع در این آثار ما زن را هم در جامه مادرانگی و هم با هویت زنانگی و هم در هیئت دخترانگی مشاهده می‌کنیم که به نوعی تبدیل به نماد مقاومت و صبر و پشتوانه ای برای حقیقت دفاع می‌شود.

 

از کیمیا و سرزمین خورشید تا هیوا و شیدا

در طول سال‌هایی که سینمای دفاع مقدس در حال هرچه پربارتر و سرشارتر نمودن خود بود زنان در آثاری همچون کیمیا، سرزمین خورشید، وصل نیکان، هیوا، نجات یافتگان و ده‌ها نمونه دیگر از آثار ماندگار و قابل توجه سینمای دفاع مقدس، حضوری جدی و نقشی مؤثر ایفا نمودند.

 

اگر بنا باشد مروری بر تاریخ و کم و کیف ایفاگری نقش زنان در این سینما داشته باشیم، باید به سال‌هایی که اولین فیلم‌های مرتبط با جنگ در سینمای ایران تولید شد، برگردیم.

واقعیت آن است که در سال های ابتدایی جنگ تصویری که از زن در این سینما شاهد بودیم تصویری فرعی و کمرنگ بود و بیشتر در حاشیه؛ اگر «دیده بان» را به عنوان نقطه عطفی در سینمای جدی و ارزشمند جنگ بدانیم و بنامیم، در ماابقی آثار آن دوره زن به عنوان محملی برای تصویرگری زندگی خانوادگی رزمنده، حضور زن در خانه، نگهداری از بچه‌ها و بدرقه رزمندگان اسلام ترسیم می‌شد که اگرچه در جای خود مهم و قابل توجه و ارزشمند بود اما تنها پرتوی اندک از حقیقت آفتاب درخشان آن هویت انسانی و حضور همه جانبه و جدی به شمار می‌رفت.

 

از امدادگر میدان نبرد تا مجاهد پشت جبهه

حضور در جبهه به عنوان امدادگر و پرستار در بیمارستان‌های صحرایی در کنار نقش مهمی که زنان در پشت جبهه‌ها داشتند شاید در آن دوران قابلیت تام و تمامی برای تبدیل شدن به یک اثر دراماتیک جدی و فاخر نداشت یا اینکه تصور فیلمسازان آن دوران، به این نتیجه منتهی می‌شود و مابه ازای تصویری این تلقی هم در فیلم‌های آن زمان قابل مشاهده بود.

 شاید بتوان فیلم «رهایی» را یکی از اولین و آغازگر سینمای واقعی جنگ در آینه حضور زنان دانست؛ فیلمی که به تصویرگری حضور رزمنده ای در فضای پشت جنگ و جهاد اصغر پرداخته و همپوشانی او با خانه و امور خانوادگی را ترسیم می‌کند. داستان این فیلم بر می‌گردد به قاسم که داوطلبانه به جبهه رفته است و در حالی که یک پای خود رااز دست داده به خانه برمی گردد. او از ازدواج با دختر دایی‌اش فاطمه به دلیل نقص عضو سرباز می زند و تلاش می‌کند تا نویسنده عراقی یک نامه نیمه تمام را که پیش از مجروح شدن در سنگر دشمن یافته، در اردوگاه اسرا بازیابد. نویسنده نامه در نوشته‌اش از سربازان ایرانی دفاع کرده است. قاسم پس از یافتن نویسنده نامه بافاطمه ازدواج می‌کند.

 

از رهایی تا لیلی

حدیث فداکاری و صبر و بزرگواری یک زن که حاضر می‌شود از نقص جسمانی مرد بگذرد و با او ازدواج نماید، در واقع محور و اتمسفر اصلی این فیلم را تشکیل می‌شود.

در عین حال باید اشاره کرد که آن فیلم در عین ارزش‌های محتوایی و مضمون مؤمنانه و تصویرگری عاطفی خوبی که از زن در دفاع مقدس به نمایش می‌گذارد، در حوزه سینماورزی و در عناصری همچون روایت گری و شخصیت پردازی و درام پردازی چندان به موفقیت نائل نمی‌شود.

شاید بتوان گفت تصویر سینمایی تر و تبحرآمیزتر همان مضمونی که در رهایی شاهد بودیم این بار در فیلم مهم «عروسی خوبان» به منصه ظهور وبروز رسید؛ فیلمی که در دوران خودش بسیار بحث برانگیز بود و بسیار  دیده شد و تأثیر قابل توجهی هم در میان مخاطبان و اهالی سینما برجای گذاشت.

 

از عروسی خوبان تا وصل نیکان

داستان عروسی خوبان حکایت نامزد جوان حاجی بود؛ حاجی شخصیت رزمنده فیلم که بعد از موجی شدن به شهر بازگشته و در گیر و دار مناسبات آن، گاه و بیگاه کنترل اعصاب خود را از دست می‌دهد، دختر جوانی متعلق به خانواده ای ثروتمند است و به رغم مخالفت پدرش حاضر است با حاجی که هر آن در معرض حمله‌های عصبی قرار دارد، ازدواج کند.

اگر از «عروسی خوبان» در وجوه سمبلیک و شعاری و تصویرگری‌های سطحی و شتابزده اش بگذریم، باید بگوییم تصویری که از ایثار و فداکاری زن در این اثر به تصویر کشیده می‌شود، به مراتب سینمایی تر و تأثیرگذارتر است.

در واقع می‌توان گفت آثاری از این دست، آن هم در آن دوران و با توجه به مقتضیات زمان و مناسبات سینمایی و امکانات و توانمندی‌های سینمای ایران در آن موقعیت، هم به جهت تاریخ سینمایی و هم به دلیل تلاشی که در مسیر ثبت و ضبط کردن این حقایق آسمانی و مجاهدت‌های ایمانی صورت گرفته بود، قابل توجه و تمرکز است.

 

از همسران مفقود الاثر تا مادران جان برکف

اما یکی دیگر از وجوه سینمایی حضور زنان در دفاع مقدس ایفاگری نقش مجاهدان و رزمندگان مفقود الاثر است. اولین نمونه از این دست آثار، «پرنده آهنین» است. داستان این فیلم مربوط می‌شود به رزمنده ای به نام ناصر که خلبان هلی کوپتر رزمی است.

او طی یک عملیات نجات به شهادت رسیده و اینک همسر و دو فرزندش تنها مانده‌اند. بهروز، دوست و همکار ناصر قصد دارد با فرشته همسر او ازدواج کند، اما منصور پسر 12 ساله ناصر، به شدت مخالف این ازدواج است و معتقد است که پدرش روزی باز خواهد گشت. هنگام برگزاری مراسم ازدواج، ناصر که هشت سال اسیر بوده و حالا معلول شده، باز می‌گردد.

 

بیداری رویاها در واقعیت سینمای دفاع مقدس ما

در واقع این مضمون و موقعیت دراماتیک نه تنها در این فیلم که در مجموعه ای از آثار سینمایی ما از «شب‌های زاینده رود» در بیش از دو دهه پیش گرفته تا «بیداری رویاها» در همین چند سال اخیر مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته است؛ فیلم‌هایی که منبعث از یک رویداد واقعی و رخداد حقیقی در متن وقایع دوران پس از جنگ هستند و تلاقی فلسفی مهمی هم با مباحث انسانی دارند و تلاش می‌کنند در پی پاسخی برای سؤالات هستی شناسانه و انسان گرایانه ملهم از این رخداد در کنار سایر جوانب و حواشی زندگی و حیات فردی و اجتماعی انسان امروز باشند.

اما شاید بتوان گفت یکی از موفق‌ترین و مهم‌ترین آثار سینمای ایران در خصوص به تصویرکشیدن هویت زنانه یک زن در مواجهه با جای خالی همسر مفقود الاثرش را در فیلم «هیوا» به تماشا نشست.

 

هیوا نمونه ای ماندگار و زیبا از زنان صبور و وفادار ما

هیوا داستان زنی است که همسرش سال‌ها قبل در جریان جنگ تحمیلی به شهادت رسیده و پیکرش به دست نیامده، همچنان با خاطرات و نامه‌های او زندگی می‌کند و به تقاضای ازدواج مردی که قصد دارد با او پیوند زناشویی ببندد، پاسخ منفی می‌دهد. او می‌خواهد به کمک فرمانده گروهانی که حالا مشغول تفحص در مناطق عملیاتی برای یافتن پیکر شهیدان است، نشانی از همسر شهیدش بیابد.

فیلم هیوا به درستی و دقت و عمق، تلاش می‌کند هویت یک زن اصیل و وفادار را در کش و قوس وقایع جنگ و پس از جنگ با همه فراز و فرودهای طبیعی و غیر طبیعی‌اش به تصویر بکشد.

فیلمی که در ترسیم موقعیت عمیقاً عاشقانه میان زن و مرد رزمنده‌اش و به خصوص در سال‌هایی که او با خاطرات مردش دمساز است، موفق می‌شود و در همین مسیر به واگویی فضایی ملهم از حس جاودانه عشق در تلاقی با حقیقت جنگی که برای رسیدن به آرمان‌ها و ارزش‌های انسانی به وقع می‌پیوندند، می‌پردازد.

 

هزار راه نرفته، هزار حرف نگفته

در طول تاریخ سینمای ایران در حیطه دفاع مقدس می‌توان آثار پرشمار دیگری را نیز نام برد که هر یک تلاش کردند به قدر وسع خویش در جهت انعکاس واقعیت‌ها و حقایق آرمانی هشت سال دفاع مقدس و دوران پس از آن تلاشی درخور و ماندگار به انجام رسانند.

«بر بال فرشتگان»، «نجات یافتگان»، «شیدا»، «عبور»، «لیلی با من است»، «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و ده‌ها اثر دیگر که تصویر زن ایرانی را در قامت امدادگر منطقه جنگی، دکتری که به میدان نبرد رفته است، پرستاری که تیماردار رزمندگان مجروح است و ده‌ها شخصیت داستانی دیگر که موقعیت‌هایی ملهم از حس فداکاری و ایثار و از خود گذشتگی را برای تماشاگران سینمای ایران به ارمغان آورده‌اند.

اما با این همه باید گفت حقیقت آن است که با همه این تلاش‌های قابل تقدیر، هنوز حتی اندکی از واقعیت‌های سترگ و شگرف نقش زنان در دفاع مقدس نیز به منصه ظهور نرسیده و گنجینه ناب و سرشار تاریخ جنگ ما جانمایه ده‌ها و بلکه صدها اثر سینمایی جانانه و ماندگار را در خود دارد تا روزی به دست مجاهدان عرصه فرهنگ و هنر بازشناسی شده و به روی پرده بیاید.

/انتهای متن/

درج نظر