محققان ارجمند! شما معنی ازدواج را می دانید!؟

نشستی که اخیرا کانون اندیشه جوان با مشارکت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل این دانشکده برگزارکرده است، علی الظاهر برای واکاوی مفهوم ازدواج سفید بوده است ولی جز مطرح کردن و جا انداختن این مفهوم چه کار دیگری کرده است؟

1

طیبه میرزااسکندری/

ازدواج یک مفهوم و پدیده روشن در جامعه ما و در همه جوامع دیگراست. اما مفهوم”ازدواج سفید” چه؟ اصلا ازدواج است؟ این مفهوم و این پدیده در این جامعه، چه مفهومی دارد؟ در جامعه های دیگر چه؟
بنظر می رسد مدتهاست جریانی تبلیغاتی- رسانه ای راه افتاده است برای این که مفهوم”ازدواج سفید” را به عنوان یک مفهوم جاافتاده برای مردم و فرهنگ این جامعه تعریف کند. بعضی محافل شبه علمی هم به کمک شان آمده اند.
نشستی که اخیرا کانون اندیشه جوان با مشارکت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل این دانشکده برگزارکرده است، علی الظاهر برای واکاوی مفهوم ازدواج سفید ولی بواقع برای جا انداختن آن بوده است.
اما سوال هایی از برگزارکنندگان و سخنرانان این نشست:

1- اول از همه خوب است بپرسیم از سخنرانان عزیز مخصوصا خانم محقق و جامعه شناس که آیا مفهوم ازدواج را شما می دانید وقتی می فرمایید:
“ما در طول تاریخ دو نوع تعریف از ازدواج را داشته ایم؛ در یک تعریف ازدواج جنس قوی (زن یا مرد) جنس ضعیف را تحت حمایت و پشتیبانی قرار می دهد و در مفهوم دیگری از ازدواج سلطه و سرکوب یک جنس بر جنس دیگر مطرح می شود. امروزه وقتی به ازدواج نگاه می کنیم تعریف دیگری هم به نام ازدواج برابری طلب به وجود آمده که هیچ یک از طرفین یکدیگر را تحت استثمار قرار نداده و در عین حال هر دو همدیگر را مورد حمایت عاطفی و اقتصادی قرار می دهند. ازدواج برای دوران بسیار طولانی تحت نظارت خانواده، حکومت و مذهب بوده و این سه نهاد شکل خاصی به روابط بین زن و مرد می دادند تا برای جامعه قابل قبول باشد. با ایجاد شهرهای بزرگ، نظارت دولت و مردم کم شده و وابستگی اجتماعی و اقتصادی زنان به مردان و وابستگی خانگی مردان به زنان کم شد، هر چند تکنولوژی ها نیز به این تغییرات دامن زدند. حالا ازدواج تنها به این علت نیست که مرد از زن حمایت کند و زن به مرد کار خانگی ارائه دهد بلکه این احساس علاقه و عشق و محبت است که زوجین را به هم نزدیک می کند. به نظر من بدون اینکه بخواهیم از نوع خاصی از ازدواج دفاع کنیم، باید کاری کنیم که قوانین و شرایطی به وجود آید تا بین حقوق فردی و تعهدات و وظایف ناشی از ازدواج نوعی انطباق ایجاد شده و این انطباق متفاوت از قوانین فعلی و موافق نگرش جامعه، مذهب و کل خانواده ها باشد.”
از ایشان باید پرسید بالاخره این ازدواج سفید با این مقدمه چینی “ازدواج” حساب می شود یا نه؟

2- موضوع نشست “واکاوی زوایای پیدا و پنهان ازدواج سفید” بوده است؟ اما کدام واکاوی در آن صورت گرفته است؟ تعریف این مفهوم در کلام ایشان این است:
“من فکر می کنم علت نامگذاری ازدواج سفید در ایران، سفید ماندن صفحات شناسنامه زن و مرد است…. در ضمن من ارتباط یک روزه و یک هفته ای را ازدواج سفید نمی دانم و ازدواج سفید و همباشی از شش ماه شروع شده و به چند سال هم می رسد. همچنین باید بفهمیم مشکلات ساختاری خانواده های فعلی و سنتی ما چیست چون شاید این مشکلات در خانواده، نوع دیگری از ازدواج را به وجود آورده است.”
چقدر این تعریف بر اساس تحقیق و متد علمی و مطالعه است و چقدر فرق دارد با حرف های معمولی آدم های کوچه و خیابان وقتی دارند از نظرات و سلیقه های خود حرف می زنند؟

3- بعد در جریان واکاوی ازدواج سفید است که این محقق جامعه شناس به علت ازدواج سفید این گونه می پردازد:
“امروز تغییر در تفکر دختران و پسران به وجود آمده و ازدواج به معنای امنیت اقتصادی و تقسیم کار سنتی نیست و به معنای همدلی و علاقه و محبت است خصوصا برای دختران تنها نقش مادری و همسری مطرح نیست و دختران به دنبال کسب هویت اجتماعی اند و تصمیم گیری فردی برایشان مهم است. بنابراین فقط خانواده برایشان تصمیم نمی گیرد. به نوعی تفاوت نگرشی بین دو نسل و بی اعتنایی به قوانین موجود و سنت شکنی در جوانان در حال وقوع است.”
این محقق جامعه شناس آیا در اینجا از علت تاخیر در ازدواج سخن می گوید یا علت ازدواج سفید، خودشان می دانند دقیقا کدامیک است؟

4- در مورد چند و چون ازدواج سفید هم این محقق اینطور از نتایج تحقیقات خود سخن می گوید:
“با جستجوها و تحقیقاتی که من انجام دادم متوجه شدم از حدود سال های ۸٠ بتدریج این ازدواج زیاد شده ولی درصد آن را نسبت به سایر ازدواج ها نداریم، سن، تحصیلات و طبقه اجتماعی افراد متمایل به این نوع ازدواج را نمی دانیم و فقط می توانیم حدس بزنیم جوانان تحصیلکرده طبقه متوسط به این نوع ازدواج ها گرایش پیدا کرده اند. اطلاع هم نداریم چرا این نوع زندگی را انتخاب کرده اند.”
واقعا تحقیق اجتماعی یعنی همین تحقیق که ایشان کرده است و به این همه نتایج روشن ودقیق رسیده است؟! در دانشکده علوم اجتماعی هم نتایج شان را ارائه می دهند؟!

5- از سخنران بعدی هم که رویکردی جدای از سخنران اول دارند می پرسیم:
وقتی شما می فرمایید: “در ازدواج سفید هیچ تعهدی بین زن و مرد نیست و این نوع زندگی همباشی سیاه و همزیستی فلاکت بار است چون سال ها زن و مرد بهترین روزهای زندگی خود را با هم می گذرانند و روزی هم به دلخواه از هم جدا خواهند شد و بچه های سر راهی از این نوع ازدواج ها ناشی می شوند. به اعتقاد من این نوع ازدواج با سنت ها، فرهنگ و باور دینی ما سنخیت ندارد چون اغلب معیار آن مادی و نیاز جنسی است و نیاز عاطفی خیلی کم در آن مطرح می شود.” یعنی این که شما هم ازدواج سفید را یک نوع ازدواج دانسته اید که فقط اشکالش این است که با سنت های ، فرهنگ و باور دینی ما همخوانی ندارد؟

6- بعد شما فکر می کنید در کنار ازدواج موقت می توان ازدواج سفید را هم به عنوان یک نوع ازدواج مطرح کرد وقتی می گویید:
“از طرفی وقتی ازدواج موقت را در برابر ازدواج دائم مطرح می کنیم قصدمان افزایش بی بند و باری نیست و وقتی عده ای مطرح می کنند ازدواج موقت باعث بی بند و باری و به خطر افتادن کیان خانواده می شود می گوییم ازدواج موقت ویژه افراد مجرد است نه متأهل مگر اینکه زن بیمار باشد و مرد ناچار به ازدواج موقت یا دائم شود. وقتی فرهنگ مدیریت غریزه جنسی نداریم و از طرفی بحث ازدواج سفید به میان می آید، ما می گوییم ازدواج موقت و خصوصا شرایط ازدواج دائم را در بین جوانان رونق بدهید تا آسیب های اجتماعی کمتر شود.”

7- از هردو محقق و سخنران ارجمند باید پرسید کدام تحقیق اجتماعی را فرموده اید که نشان از رواج و افزایش این پدیده می دهد؟ آیا رواج حکایت از یک تغییر کمی نیست و برای این منظور نبایستی تحقیق کمی کرد؟ شما که بصراحت فرموده اید که هیچ چیزی از تعداد و ترکیب عاملان به این قضیه نمی دانید؟

8- نهایتا از برگزار کنندگان این نشست باید پرسید دقیقا هدف شما از طرح این موضوع طی یک نشست دانشگاهی چه بوده است؟ وقتی عملا بجای واکاوی به طرح و تقویت نابجای این مفهوم می پردازید آن هم از زبان کسانی که نه بر پایه دانش و پژوهش به واقعیت های جاری جامعه می پردازند و نه بعضا حتی با مبانی ارزشی و فرهنگ بومی نسبتی دارند؟

9- از برگزار کنندگان این نشست می پرسیم با همه این ضعف ها و اشکال ها در اصل برپایی این نشست و انتخاب موضوع، حداقل نبایستی به یک اداره خوب از جلسه و بیان یک جمع بندی و نتیجه گیری درست از مباحث طرح شده می پرداختید؟ نقد و چالش پیش کش تان؟! تا جایی که بحث و جدل به دعوا بین سخنران و شرکت کننده جلسه منجر نشود و به ترک معترضانه جلسه توسط یکی از سخنرانان نیانجامد؟

/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)